( معاملات حرام ).
مسأله 2063 :
معاملات حرام بسيار است از آن جمله اين موارد است : اول خريد و فروش مشروبات مسکر , و سگ غير شکارى و خوک و هم چنين مردار نجس بنابر احتياط , و در غير اينها در صورتى که بشود از عين نجس استفاده حلال نمود , مثلا غايط را کود نمايند خريد و فروش جايز است , اگر چه احتياط در ترک است .
دوم خريد و فروش مال غصبى .
سـوم بـنـابـر احـتـياط خريد و فروش چيزى که نزد مردم مال نيست مثل حيوانات درنده , در صورتى که منفعت محلله قابل توجهى نداشته باشند.
چهارم معامله چيزى که منافع معمولى آن فقط کار حرام باشد.
مانند اسباب قمار.
پنجم معامله اى که در آن ربا باشد.
شـشـم مـعامله اى که در آن غش باشد مثل فروش جنسى که با چيز ديگر مخلوط است , در صورتى که آن چيز معلوم نباشد و فروشنده هم به خريدار نگويد , مثل فروختن روغنى که آن را با پيه مخلوط کرده است , پيغمبر اکرم صلى اللّه عليه وآله فرموده اند از ما نيست کسى که در معامله با مسلمانان غش کند , يا به آنان ضرر بزند يا تقلب و حيله نمايد و هر که با برادر مسلمان خود غش کند , خداوند برکت روزى او را مى برد و راه معاش او را مى بندد و او را به خودش واگذار مى کند.
مسأله 2064 :
فـروختن چيز پاکى که نجس شده و آب کشيدن آن ممکن است , اشکال ندارد , و هم چنين است , اگر آب کشيدن آن ممکن نباشد , ولى منافع محلله متعارفه اش توقف بر پاک بودنش نداشته باشد - مانند بعضى از روغنها - بلکه اگر توقف هم داشته باشد چنانچه منفعت محلله قابل توجهى داشته باشد , باز هم فروختنش جايز است .
مسأله 2065 :
اگـر کـسـى بـخواهد چيزى را که نجس است , بفروشد بايد نجس بودن آن را به خريدار بگويد در صورتى که اگر نگويد خريدار در معرض مخالفت تکليف الزامى قرار مى گيرد , مثل اين که آب نجس را در وضـو و يـا غسل به کار مى برد و با آن نماز واجبش را مى خواند , و يا از آن چيز نجس در خوردن و آشاميدن اسـتفاده مى کند , البته اگر بداند که گفتن به او فايده اى ندارد , چون مثلا آدم لاابالى است که نجاست و طهارت را رعايت نمى کند , لازم نيست به او بگويد.
مسأله 2066 :
خـريـد و فروش دواهاى نجس خوردنى و غير خوردنى اگر چه جايز است ولى بايد نجاستش را در صورتى که در مسأله پيش گفته شد به مشترى بگويند.
مسأله 2067 :
خـريـد و فروش روغن هايى که از ممالک غير اسلامى مى آورند , اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشکال ندارد.
روغـنـى را کـه از حـيـوان بـعد از جان دادن آن مى گيرند , چنانچه از دست کافر بگيرند يا از ممالک غير اسلامى بياورند , در صورتى که احتمال آن برود که از حيوانى است که به دستور شرع کشته شده اگر چه پاک و خريد و فروش آن جايز است ولى خوردنش حرام و بر فروشنده لازم است کيفيت را به خريدار بگويد , در صورتى که اگر نگويد , خريدار در معرض مخالفت تکليف الزامى قرار داشته باشد , نظير آنچه در مسأله ( 2065 ) گذشت .
مسأله 2068 :
اگر روباه و مانند آن را به غير دستورى که در شرع معين شده کشته باشند , يا خودش مرده باشد , خريد و فروش پوست آن بنابر احتياط جايز نيست .
مسأله 2069 :
چرمى که از ممالک غير اسلامى مى آورند , يا از دست کافر گرفته مى شود , در صورتى که احتمال بـرود از حـيـوانى است که به دستور شرع کشته شده خريد و فروش آن جايز است , و هم چنين نماز در آن بنابر اقوى صحيح مى باشد.
مسأله 2070 :
روغنى که از حيوان بعد از جان دادنش گرفته شده يا چرمى که از دست مسلمان گرفته شود , و انـسـان بـداند که آن مسلمان آن را از دست کافر گرفته و تحقيق نکرده که از حيوانى است که به دستور شرع کشته شده يا نه , هر چند محکوم به طهارت است و خريد و فروشش جايز است ولى خوردن آن روغن جايز نيست .
مسأله 2071 :
مشروبات مسکر معامله آنها حرام و باطل است .
مسأله 2072 :
فروختن مال غصبى باطل است , و فروشنده بايد پولى را که از خريدار گرفته به او برگرداند.
مسأله 2073 :
اگـر خريدار جدا قاصد معامله است ولى قصدش اين باشد که پول جنسى را که مى خرد ندهد اين قصد به صحت معامله ضرر ندارد , و لازم است پول آن را به فروشند بدهد.
مسأله 2074 :
اگر خريدار بخواهد پول جنسى را که به ذمه خريده , بعدا از مال حرام بدهد , معامله صحيح است .
ولى بايد مقدارى را که بدهکار است از مال حلال بدهد تا اين که ذمه اش برى گردد.
مسأله 2075 :
خـريد و فروش آلات لهو حرام مثل تار و ساز جايز نيست و بنابر احتياط سازهاى کوچک که بازيچه بـچـه هـا اسـت نـيـز آن حـکم را دارد , و اما آلات مشترکه مثل راديو و ضبظ صوت در صورتى که به قصد استعمال در حرام نباشد خريد و فروش آن مانعى ندارد.
مسأله 2076 :
اگـر چيزى را که مى شود استفاده حلال از آن ببرند به قصد اين بفروشد که آن را در حرام مصرف کـنـند , مثلا انگور را به اين قصد بفروشد که از آن شراب تهيه نمايند , معامله آن حرام , بلکه بنابر احتياط باطل است .
ولـى اگـر به اين قصد نفروشد و فقط بداند که مشترى از انگور شراب تهيه خواهد کرد ظاهر اين است که معامله اشکال ندارد.
مسأله 2077 :
ساختن مجسمه جاندار مطلقا بنابر احتياط حرام است ولى خريد و فروش آن مانعى ندارد اگر چه احوط ترک است و اما نقاشى جاندار بنابر اقوى جايز است .
مسأله 2078 :
خـريـدن چـيزى که از قمار , يا دزدى , يا از معامله باطل تهيه شده حرام است , و اگر کسى آن را بخرد , و از فروشنده بگيرد , بايد به صاحب اصليش برگرداند.
مسأله 2079 :
اگـر روغـنـى را کـه با پيه مخلوط است بفروشد , چنانچه آن را معين کند مثلا بگويد اين يک من روغـن را مـى فـروشم , در صورتى که مقدار پيه در آن زياد باشد , به طورى که آن را روغن نگويند معامله باطل است , و اگر مقدار پيه کم باشد , به طورى که آن را روغن مخلوط با پيه بگويند معامله صحيح است , ولـى مـشترى خيار عيب دارد و مى تواند معامله را بهم بزند , و پول خود را پس بگيرد , و اما اگر روغن از پـيـه مـتمايز باشد , معامله به مقدار پيهى که در آن است باطل مى باشد , و پولى که فروشنده براى پيه آن گـرفـتـه مال مشترى و پيه مال فروشنده است , و مشترى مى تواند معامله روغن خالصى را هم که در آن اسـت بـهم بزند , ولى اگر آن را معين نکند , بلکه يک من روغن در ذمه بفروشد , بعد روغنى که پيه دارد بدهد , مشترى مى تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص را مطالبه نمايد.
مسأله 2080 :
اگـر مـقدارى از جنسى را که با وزن يا پيمانه مى فروشند , به زيادتر از همان جنس بفروشد , مثلا يـک مـن گـندم را به يک من و نيم گندم بفروشد , ربا و حرام است , بلکه اگر يکى از دو جنس , سالم و ديـگـرى مـعـيـوب يـا جنس يکى خوب و جنس ديگرى بد باشد , يا با يکديگر تفاوت قيمت داشته باشند , چـنـانـچـه بيشتر از مقدارى که مى دهد بگيرد , باز هم ربا و حرام است , پس اگر مس درست را بدهد , و بيشتر از آن مس شکسته بگيرد , يا برنج صدرى را بدهد و بيشتر از آن برنج گرده بگيرد يا طلاى ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاى نساخته بگيرد , ربا و حرام مى باشد.
مسأله 2081 :
اگـر چـيزى را که اضافه مى گيرد , غير از جنسى باشد که مى فروشد , مثلا يک من گندم به يک مـن گندم و يک قران پول بفروشد , باز هم ربا و حرام است بلکه اگر چيزى زيادتر نگيرد , ولى شرط کند که خريدار عملى براى او انجام دهد ربا و حرام مى باشد.
مسأله 2082 :
اگـر کـسى که مقدار کمتر را مى دهد چيزى علاوه کند , مثلا يک من گندم و يک دستمال را به يک من و نيم گندم بفروشد , اشکال ندارد , در صورتى که قصدشان آن باشد که دستمال در مقابل مقدار زيادى باشد و معامله هم نقدى باشد و هم چنين اگر از هر دو طرف چيزى زياد کنند , مثلا يک من گندم و يک دستمال را به يک من و نيم گندم و يک دستمال بفروشد , چنانچه قصدشان آن باشد که دستمال و نيم من گندم در طرف اول در مقابل دستمال در طرف دوم باشد اشکال ندارد.
مسأله 2083 :
اگـر چـيـزى را کـه مثل پارچه با متر و ذرع مى فروشند , يا چيزى را که مثل گردو و تخم مرغ با شماره معامله مى کنند , بفروشد و زيادتر بگيرد , اشکال ندارد - مگر در صورتى که هر دو از يک جنس بوده و مـعـامـلـه با مدت باشد , که صحت آن در اين صورت محل اشکال است , مثل اين که ده دانه گردو نقدا بدهد که دوازده دانه گردو پس از يک ماه بگيرد - و از اين قبيل است فروختن اسکناس , پس مانعى ندارد کـه مثلا تومان را به جنس ديگر از اسکناس مثل دينار يا دولار نقدا يا با مدت بفروشد , ولى اگر بخواهد به جـنـس خـودش بفروشد و زيادتر بگيرد , نبايد معامله با مدت باشد , و گرنه صحت آن محل اشکال است , مثل اين که صد تومان نقدا بدهد که صد و ده تومان بعد از شش ماه بگيرد.
مسأله 2084 :
جـنـسـى را که در غالب شهرها با وزن , يا پيمانه مى فروشند و در بعضى از شهرها با شماره معامله مى کنند , بنابر اقوى جايز است که آن جنس را به زيادتر در شهرى که با شماره معامله مى کنند بفروشد , و هـم چـنين در صورتى که شهرها مختلف باشند , و چنين غلبه اى در بين نباشد , حکم آن در هر شهرى بر طبق معمول آن شهر است .
مسأله 2085 :
در چـيـزهـايى که با وزن يا پيمانه فروخته مى شوند , اگر چيزى را که مى فروشد , و عوضى را که مـى گـيـرد , از يک جنس نباشد , و معامله نقدى باشد , زيادى گرفتن اشکال ندارد , ولى اگر معامله با مدت باشد , محل اشکال است , پس اگر يک من برنج را به دو من گندم تا يک ماه بفروشد , صحت معامله خالى از اشکال نيست .
مسأله 2086 :
اگـر مـيـوه رسـيده را با ميوه نارس آن معامله کند , نمى تواند زيادى بگيرد , و مشهور فرموده اند جنسى را که مى فروشد , و عوضى را که مى گيرد , اگر از يک چيز عمل آمده باشد , بايد در معامله زيادى نگيرد , مثلا اگر يک من روغن گاو بفروشد و در عوض آن يک من و نيم پنير گاو بگيرد , ربا و حرام است ولى کليت اين حکم محل اشکال است .
مسأله 2087 :
جو و گندم در ربا يک جنس حساب مى شود , پس اگر مثلا يک من گندم بدهد و يک من و پنج سير جو بگيرد.
ربا و حرام است و نيز اگر مثلا ده من جو بخرد که سر خرمن ده من گندم بدهد , چون جو را نقد گرفته و بعد از مدتى گندم را مى دهد , مثل آن است که زيادى گرفته و حرام مى باشد.
مسأله 2088 :
پـدر و فـرزند و زن و شوهر مى توانند از يکديگر ربا بگيرند , و هم چنين مسلمان مى تواند از کافرى که در پناه اسلام نيست ربا بگيرد , ولى معامله ربا با کافرى که در پناه اسلام هست حرام است , البته پس از انجام معامله اگر ربا دادن در شريعت او جايز باشد , مى تواند از او ربا بگيرد.