احکام تقلید (آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره))

احکام تقلید (آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره))

بسم اللّه الرحمن الرحيم الـحـمـد للّه رب الـعـالمين والصلوة والسلام على خير خلقه محمد وآله الطاهرين ولعنة اللّه على اعدائهم اجمعين الى يوم الدين .

احکام تقليد

مسأله 1 :

شخص مسلمان بايد به اصول دين از روى دليل اعتقاد پيدا کند و نمى تواند در اصول ديـن تـقليد نمايد, يعنى بدون سوال از دليل گفته کسى را قبول کند.

ولى در احکام دين در غير ضـروريـات بـايـد مـجـتـهد باشد که بتواند احکام را از روى دليل بدست آورد, يا از مجتهد تقليد کند,يعنى به دستور او رفتار نمايد, يا از راه احتياط طورى به وظيفه خود عمل نمايد که يقين کند تـکليف خود را انجام داده است , مثلا اگر عده اى ازمجتهدين عملى را حرام مى دانند و عده ديگر مـى گـويـنـد حـرام نـيـسـت , آن عـمـل را انـجـام ندهد, و اگر عملى را بعضى واجب و بعضى مـسـتـحـب مى دانند, آن را بجا آورد.

پس کسانى که مجتهد نيستند و نمى توانند به احتياط عمل کنند, لازم است از مجتهد تقليد نمايند.

مسأله 2 :

تقليد در احکام , عمل کردن به دستور مجتهد است .

و از مجتهدى بايد تقليد کرد که مـرد و بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و حلال زاده و زنده و عادل باشد.

و نيز معتبر است سابقه فسق معروفى بين مردم نداشته باشد, و از مجتهدى که تقليد مى شود غير از اوصاف ذکر شده امر ديگرى معتبر نيست .

و عادل کسى است که کارهائى را که بر او واجب است بجا آورد و کارهائى را کـه بر او حرام است ترک کند, و نشانه عدالت اين است که در ظاهر شخص خوبى باشد, که اگر از اهـل مـحـل يا همسايگان او يا کسانى که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند, خوبى او را تصديق نـمايند.

ودر صورتى که اختلاف فتوى بين مجتهدين در مسائل محل ابتلاء ولو اجمالا معلوم باشد لازم اسـت مـجـتهدى که انسان از اوتقليد مى کند اعلم باشد, يعنى در فهميدن حکم خدا از تمام مجتهدهاى زمان خود بهتر باشد.

مسأله 3 :

مجتهد و اعلم را از سه راه مى توان شناخت : اول : آنکه خود انسان يقين کند مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.

دوم : آنـکه دو نفر عالم و عادل , که مى توانند مجتهد اعلم را تشخيص دهند, مجتهد بودن يا اعلم بـودن کسى را تصديق کنند بشرط آنکه دو نفرعالم و عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند و در صورت اختلاف , خبره بودن هر کدام بيشتر باشد قول او مقدم است بلکه به گفته يک نفرعالم خبره مورد وثوق نيز اجتهاد يا اعلميت ثابت مى شود.

سـوم : آنـکـه عـده اى از اهـل عـلم که مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان پيدا مى شود, مجتهد بودن يا اعلم بودن کسى را تصديق کنند.

مسأله 4 :

اگر اختلاف بين مجتهدين ولو اجمالا معلوم و شناختن اعلم مشکل باشد, لازم است از کـسـى تـقليد کند که او با ديگران مساوى يااعلم از آنها باشد و در صورت احتمال اعلميت در هر کدام کافى است از يکى از آنها تقليد کند و گمان به اعلميت معتبر نيست .

مسأله 5 :

بدست آوردن فتوى يعنى دستور مجتهد چهار راه دارد: اول : شنيدن از خود مجتهد.

دوم : شنيدن از دو نفر عادل که فتواى مجتهد را نقل کنند.

سوم : شنيدن از کسى که انسان به گفته او اطمينان دارد.

چهارم : ديدن در رساله مجتهد در صورتى که انسان بدرستى آن رساله اطمينان داشته باشد, ودر صـورتى که نقل شخص معتبر با نوشته رساله معتبره مخالفت کند و اشتباه در يکى معلوم نگردد, شـخـص بـايد تا روشن شدن فتواى مجتهد عمل به احتياط کند, و اگر ناقل نقل خود را نسبت به رساله بدهد که در آن رساله خلاف نقل مذکور است نقل او اعتبار ندارد.

مسأله 6 :

تا انسان يقين نکند که فتواى مجتهد عوض شده است , مى تواند به آنچه در رساله نوشته شـده عمل نمايد, اگر احتمال دهد که فتواى اوعوض شده جستجو لازم نيست , و همچنين است اگر احتمال دهد مجتهدى را که از او تقليد مى کرده در حال حاضر شرايط تقليد راندارد.

مسأله 7 :

اگر مجتهد اعلم در مسأله اى فتوى دهد, مقلد آن مجتهد يعنى کسى که از او تقليد مـى کـنـد نمى تواند در آن مسأله به فتواى مجتهد ديگرعمل کند ولى اگر فتوى ندهد و بفرمايد احـتـيـاط آن است که فلان طور عمل شود مثلا بفرمايد احتياط آن است که در رکعت اول و دوم نـمـاز بـعـداز سـوره حـمـد يک سوره تمام بخواند مقلد بايد يا به اين احتياط که احتياط واجبش مـى گـويند عمل کند ويا به فتواى مجتهد ديگرى که تقليدش جايز است عمل نمايد, پس اگر او فـقـط سـوره حـمد را کافى بداند, مى تواند سوره را ترک کند, و همچنين است اگر مجتهد اعلم بفرمايد مسأله محل تامل يا محل اشکال است .

مسأله 8 :

اگر مجتهد اعلم بعد از آنکه در مسأله اى فتوى داده يا پيش از آن احتياط کند, مثلا بـفرمايد ظرف نجس را يک مرتبه در آب کربشويند پاک مى شود, اگرچه احتياط آن است که سه مـرتـبـه بشويند, مقلد او مى تواند عمل به احتياط را ترک نمايد, و اين احتياط را احتياطمستحب مى نامند.

مسأله 9 :

اگر مجتهدى که انسان از او تقليد مى کند از دنيا برود در صورتى که فتواى او در نظر مـقـلد بوده و فراموش نکرده باشد, حکم بعد ازفوت او حکم زنده بودنش است , و اگر فتواى او را يـاد نگرفته لازم است به مجتهد زنده رجوع کند, و بعيد نيست در صورتى که فراموش کرده است باز بتواند به فتواى او عمل کند.

مسأله 10 :

اگر در مسأله اى فتواى مجتهدى را ياد گرفته , و بعد از مردن او در همان مسأله بر حسب وظيفه اش از مجتهد زنده تقليد نمايد,دوباره نمى تواند آن را مطابق فتواى مجتهدى که از دنيا رفته است انجام دهد.

مسأله 11 :

مسائلى را که انسان غالبا به آنها احتياج دارد واجب است ياد بگيرد.

مسأله 12 :

اگر براى انسان مسأله اى پيش آيد که حکم آن را نمى داند لازم است که احتياط کند و يا اينکه با شرائطى که ذکر شد, تقليد نمايد,ولى چنانچه مخالفت غير اعلم با اعلم را اجمالا بداند و تاخير واقعه و احتياط ممکن نباشد و دستش به اعلم نرسد جايز است از غير اعلم تقليدنمايد.

مسأله 13 :

اگر کسى فتواى مجتهدى را به ديگرى بگويد.

چنانچه فتواى آن مجتهد عوض شود لازم نـيـست به او خبر دهد که فتواى آن مجتهدعوض شده ولى اگر بعد از گفتن فتوى بفهمد اشتباه کرده , در صورتى که ممکن باشد بايد اشتباه را برطرف کند.

مسأله 14 :

اگر مکلف مدتى اعمال خود را بدون تقليد انجام دهد, سپس از مجتهدى تقليد نمايد در صورتى که آن مجتهد به صحت اعمال گذشته حکم نمايد, آن اعمال صحيح است والا محکوم به بطلان است .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

احکام تقلید

No image

احکام تقلید

No image

احکام تقلید

No image

احکام تقلید

Powered by TayaCMS