احکام جُعاله
مسأله 2323 :
جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کارى که براى او انجام مى دهند مال معينى بدهد، مثلا بگويد هر کس گمشده مرا پيدا کند، ده تومان به او مى دهم و به کسى که اين قرار را مى گذارد جاعل و به کسى که کار را انجام مى دهد عامل مى گويند، و فرق بين جعاله و اين که کسى را براى کارى اجير کنند، اين است که در اجاره بعد از خواندن صيغه، اجير بايد عمل را انجام دهد و کسى هم که او را اجير کرده اجرت را به او بدهکار مى شود، ولى در جعاله اگر چه عامل شخص معيّن باشد مى تواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهکار نمى شود.
مسأله 2324 :
جاعل بايد بالغ و عاقل باشد و از روى قصد و اختيار قرار داد کند و شرعاً بتواند در مال خود تصرف نمايد، بنابر اين جعاله آدم سفيهى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند صحيح نيست.
مسأله 2325 :
کارى را که جاعل مى گويد براى او انجام دهند، بايد حرام نباشد، و نيز بايد بى فايده نباشد بطورى که غرض عقلايى به آن تعلق نگرفته باشد، يا از واجباتى که شرعاً لازم است مجاناً آورده شود نباشد مگر در مورديکه يک غرض عقلائى نسبت به جاعل در آن وجود داشته باشد پس اگر بگويد هر کس شراب بخورد، يا در شب به جاى تاريکى برود ده تومان به او مى دهم، جعاله صحيح نيست.
مسأله 2326 :
اگر مالى را که قرار مى گذارد بدهد معين کند مثلا بگويد هر کس اسب مرا پيدا کند، اين گندم را به او مى دهم، لازم نيست بگويد آن گندم مال کجاست و قيمت آن چقدر است. ولى اگر مال را معين نکند مثلا بگويد کسى که اسب مرا پيدا
[377]
کند ده من گندم به او مى دهم، بنابر احتياط واجب بايد خصوصيات آن را کاملا معين نمايد.
مسأله 2327 :
اگر جاعل مزد معينى براى کار قرار ندهد، مثلا بگويد هر کس بچه مرا پيدا کند پول يا مژدگانى به او مى دهم و مقدار آن را معين نکند جعاله صحيح نيست ولى چنانچه کسى آن عمل را انجام دهد، بايد مزد او را به مقدارى که کار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد.
مسأله 2328 :
اگر عامل پيش از قرار داد، کار را انجام داده باشد يا بعد از قرار داد، به قصد اين که پول نگيرد انجام دهد، حقى به مزد ندارد.
مسأله 2329 :
پيش از آن که عامل شروع به کار کند، جاعل مى تواند جعاله را به هم بزند.
مسأله 2330 :
بعد از آن که عامل شروع به کار کرد، اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند اشکال دارد.
مسأله 2331 :
عامل مى تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولى اگر تمام نکردن عمل اسباب ضرر جاعل شود، بايد آن را تمام نمايد مثلا اگر کسى بگويد هر کس چشم مرا عمل کند فلان مقدار به او مى دهم و پزشک جراحى شروع به عمل کند، چنانچه طورى باشد که اگر عمل را تمام نکند، چشم معيوب مى شود، بايد آن را تمام نمايد، و در صورتى که ناتمام بگذارد، حقى به جاعل ندارد. و ضامن عيبى که حاصل مى شود نيز مى باشد.
مسأله 2332 :
اگر عامل کار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن کار مثل پيدا کردن اسب است که تا تمام نشود، براى جاعل فايده ندارد عامل نمى تواند چيزى مطالبه کند، و همچنين است اگر جاعل مزد را براى تمام کردن عمل قرار بگذارد مثلا بگويد هر کس لباس مرا بدوزد ده تومان به او مى دهم. ولى اگر مقصودش اين باشد که هر مقدار از عمل که انجام گيرد براى آن مقدار مزد بدهد، جاعل بايد مزد مقدارى را که انجام شده به عامل بدهد، اگر چه احتياط اين است که به طور مصالحه يکديگر را راضى نمايند.
[378]
[379]