6- غنيمت
مساله 1828 :
اگر مسلمانان به امر امام عليه السلام با کفار جنگ کنند و چيزهايى در جنگ به دست آورند به آنها غنيمت گفته مىشود و مخارجى را که براى غنيمت کردهاند مانند مخارج نگهدارى، و حمل و نقل آن و نيز مقدارى را که امام عليه السلام صلاح مىداند به مصرفى برساند و چيزهايى که مخصوص به امام است بايد از غنيمت کنار بگذارند و خمس بقيه آن را بدهند.
7- زمينى که کافر ذمى از مسلمان بخرد
مساله 1829 :
اگر کافر ذمى زمينى را از مسلمانان بخرد، بايد خمس آن را ازهمان زمين بدهد. و اگر پول آن را هم بدهد اشکال ندارد، ولى اگر غير از پول چيز ديگر بدهد بايد به اذن حاکم شرع باشد، و نيز اگر خانه و دکان و مانند اينها را بخرد، چنانچه زمين آن را جداگانه قيمت کنند و بفروشند بايد خمس زمين آن را بدهد. و اگر خانه و دکان را روى هم بفروشند و زمين به تبع آن منتقل شود خمس زمين واجب نيست. و در دادن اين خمس قصد قربت لازم نيست، بلکه حاکم شرع هم که خمس را از او مىگيرد لازم نيست قصد قربت نمايد.
مساله 1830 :
اگر کافر ذمى زمينى را که از مسلمانان خريده به مسلمان ديگرى هم بفروشد بايد خمس آن را بدهد و نيز اگر بميرد و مسلمانى آن زمين را از او ارث ببرد بايد خمس آن را از همان زمين يا از مال ديگرش بدهند.
مساله 1831 :
اگر کافر ذمى موقع خريد زمين شرط کند که خمس ندهد يا شرط کند که فروشنده خمس آن را بدهد شرط او صحيح نيست و بايد خمس را بدهد ولى اگر شرط کند که فروشنده مقدار خمس را از طرف او به صاحبان خمس بدهد، اشکال ندارد.
مساله 1832 :
اگر مسلمان زمينى را به غير خريد و فروش، ملک کافر کند و عوض آن را بگيرد مثلا به او صلح نمايد، بنابر احتياط واجب در ضمن عقد با کافر ذمى شرط کند که خمس آن را بدهد.
مساله 1833 :
اگر کافر ذمى صغير باشد و ولى او برايش زمينى بخرد، احتياط واجب آن است که تا بالغ نشود خمس زمين را از او نگيرند.