شرايط عقد
مسأله 2520 :
عقد ازدواج چند شرط دارد:
اوّل: آنکه به عربي صحيح خوانده شود. و اگر خود مرد و زن نتوانند صيغه را بعربي صحيح بخوانند چنانچه ممکن باشد، احتياط واجب آن است کسي را که مي تواند بعربي صحيح بخواند وکيل کنند و اگر ممکن نباشد خودشان مي توانند بغير عربي بخوانند. امّا بايد لفظي بگويند که معني زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ را بفهماند.
دوّم: مرد و زن يا وکيل آنها که صيغه را مي خوانند قصد انشاء داشته باشند يعني اگر خود مرد و زن صيغه را مي خوانند، زن به گفتن "زَوَّجْتُک نَفْسي" قصدش اين باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد بگفتن "قَبِلْتُ التَّزويجَ" زن بودن او را براي خود قبول نمايد، و اگر وکيل مرد و زن صيغه را مي خوانند، بگفتن "زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ" قصدشان اين باشد که مرد و زني که آنان را وکيل کرده اند زن و شوهر شوند.
سوّم: کسي که صيغه عقد را مي خواند بايد بالغ و عاقل باشد، چه براي خودش بخواند، يا از طرف ديگري وکيل شده باشد.
چهارم: اگر وکيل زن و شوهر يا ولي آنها صيغه را مي خوانند، در عقد، زن و شوهر را معيّن کنند مثلا اسم آنها را ببرند يا به آنها اشاره نمايند. پس کسي که چند دختر دارد، اگر به مردي بگويد: زَوَّجْتُک اِحَدي بَناتي (يعني زن تو نمودم يکي از دخترانم را) و او بگويد: قَبِلْتُ يعني قبول کردم، چون در موقع عقد، دختر معيّن نبوده عقد باطل است.
پنجم: زن و مرد به ازدواج راضي باشند ولي اگر زن ظاهراً با کراهت اذن دهد و معلوم باشد قلباً راضي است، عقد صحيح است.
مسأله 2521 :
اگر در عقد يک حرف غلط خوانده شود که معني آن را عوض کند عقد باطل است.
مسأله 2522 :
کسي که دستور زبان عربي را نمي داند، اگر قرائتش صحيح باشد و معناي هر کلمه از عقد را جداگانه بداند و قصد انشاء بنمايد و از هر لفظي معناي آن را قصد نمايد مي تواند عقد را بخواند.
مسأله 2523 :
اگر زني را براي مردي بدون اجازه آنان عقد کنند و بعداً زن و مرد بگويند به آن عقد راضي هستيم عقد صحيح است.
مسأله 2524 :
اگر زن و مرد يا يکي از آن دو را به ازدواج مجبور نمايند و بعد از خواندن عقد راضي شوند و بگويند به آن عقد راضي هستيم عقد صحيح است.
مسأله 2525 :
پدر و جدّ پدري مي توانند براي فرزند پسر يا دختر نابالغ يا ديوانه خود که با حال ديوانگي بالغ شده است همسر بگيرند، و بعد از آنکه آن طفل بالغ شد، يا ديوانه عاقل گرديد، اگر ازدواجي که براي او کرده اند مفسده اي نداشته باشد، نمي تواند آن را بهم بزند و اگر مفسده اي داشته يا مصلحت نداشته باشد، عقد فضولي است و مي تواند آن را امضاء کرده يا عقد را بهم بزند.
مسأله 2526 :
اگر پدر، يا جدّ پدري براي پسر نابالغ خود، زن بگيرد، پسر بايد بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد.
مسأله 2527 :
اگر پدر يا جدّ پدري براي پسر نابالغ خود زن بگيرد، چنانچه پسر در موقع عقد مالي داشته، مديون مهر زن است، و اگر در موقع عقد مالي نداشته، پدر يا جدّ او بايد مهر زن را بدهند.
مسأله 2528 :
دختري که بحدّ بلوغ رسيده و رشيده است يعني مصلحت خود را تشخيص مي دهد اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، بنابر احتياط واجب بايد از پدر يا جدّ پدري خود اجازه بگيرد و اجازه مادر و برادر او لازم نيست.
مسأله 2529 :
اگر پدر و جد پدري غائب باشند، به طوري که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتياج به شوهر کردن داشته باشد لازم نيست از پدر و جدّ پدري اجازه بگيرند. و همچنين اگر همسر مناسبي براي دختر پيدا شود و بخواهد با پسري که شرعاً و عرفاً هم کفو او مي باشد ازدواج کند و پدر و جدّ پدري مانع مي شوند و سخت گيري مي کنند در اين صورت نيز اجازه آنان لازم نيست، و همينطور اگر دختر باکره نباشد در صورتي که بکارتش بواسطه شوهر کردن از بين رفته باشد، اجازه پدر و جدّ لازم نيست.