نماز قضا
مسأله 1379 :
کسى که نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده , بايد قضاى آن را بجا آورد اگرچه در تـمـام وقـت نماز, خواب مانده يا بواسطه مستى نماز نخوانده باشد, ولى نمازهائى را که زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد چه نمازهاى يوميه باشد چه غير آن , و نيز کسى که در تمام وقت نماز بيهوش بوده قضا ندارد چه يوميه باشد چه غير آن .
مسأله 1380 :
اگـر بـعد از وقت نماز بفهمد نمازى را که خوانده باطل بوده , بايد قضاى آن را بخواند.
مسأله 1381 :
کسى که نماز قضا دارد, بايد در خواندن آن کوتاهى نکند ولى واجب نيست فورا آن را بجا آورد.
مسأله 1382 :
کسى که نماز قضا دارد, مى تواند نماز مستحبى بخواند.
مسأله 1383 :
اگـر انـسان احتمال دهد که نماز قضائى دارد يا نمازهائى را که خوانده صحيح نبوده , مستحب است احتياطا قضاى آنها رابجا آورد.
مسأله 1384 :
در قضاى نمازهاى يوميه ترتيب لازم نيست - مگر در نمازهائى که در اداى آنها ترتيب هست مثل نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا از يک روز - اگرچه بهتر مراعات ترتيب است .
مسأله 1385 :
اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند, يا مثلا بخواهد قضاى يک نماز يوميه و چند نماز غير يوميه رابخواند, لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
مسأله 1386 :
اگر ترتيب نمازهائى را که نخوانده فراموش کند, بهتر آن است که طورى آنها را بـخواند که يقين کند به ترتيبى که قضا شده بجا آورده , است مثلا اگر قضاى يک نماز ظهر و يک نـمـاز مـغرب بر او واجب است و نمى داند کدام اول قضا شده , اول يک نماز مغرب و بعد از آن يک نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بخواند, يا اول يک نماز ظهر و بعد از آن يک نماز مغرب و دوباره نماز ظهر را بخواند, تا يقين کند هر کدام راکه اول قضا شده اول خوانده است .
مسأله 1387 :
اگر نماز ظهر يک روز و نماز عصر روز ديگر يا دو نماز ظهر يا دو نماز عصر از او قـضـا شده و نمى داند کدام اول قضا شده است ,چنانچه دو نماز چهار رکعتى بخواند به نيت اينکه اولى قضاى نماز روز اول و دومى قضاى نماز روز دوم باشد, در حاصل شدن ترتيب کافى است .
مسأله 1388 :
اگر يک نماز ظهر و يک نماز عشا يا يک نماز عصر و يک نماز عشا از او قضا شود و نـدانـد کدام اول قضا شده است , بهتر آن است که طورى آنها را بخواند که يقين کند به ترتيب بجا آورده اسـت , مثلا اگر يک نماز ظهر و يک نماز عشا از او قضا شده و اولى آنها را نمى داند,اول يک نماز ظهر, بعد از آن يک نماز عشا, دوباره يک نماز ظهر بخواند, يا اول يک نماز عشا, بعد يک نماز ظهر, دوباره يک نماز عشابخواند.
مسأله 1389 :
کسى که مى داند يک نماز چهار رکعتى نخوانده ولى نمى داند نماز ظهر است يا نـمـاز عـشـا, اگـر يک نماز چهار رکعتى به نيت قضاى نمازى که نخوانده بجا آورد کافى است , و نسبت به جهر و اخفات مخير مى باشد.
مسأله 1390 :
کـسـى که پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمى داند اولى آنها کدام است , چـنانچه نه نماز به ترتيب بخواند مثلا از نماز صبح شروع کند و بعد از آنکه ظهر و عصر و مغرب و عـشـا را خـوانـد دو مـرتـبـه نـمـاز صـبح وظهر وعصر ومغرب را بخواند, يقين به ترتيب حاصل نموده است .
مسأله 1391 :
کسى که مى داند نمازهاى پنج گانه او هر کدام از يک روز قضا شده و ترتيب آنها را نـمـى دانـد بهتر اين است که پنج شبانه روزنماز بخواند, و اگر شش نماز از شش روز او قضا شده شـش شـبانه روز نماز بخواند, و همچنين براى هر نمازى که به نمازهاى قضاى او اضافه شود,يک شبانه روز بيشتر بخواند تا يقين کند به ترتيبى که قضا شده بجا آورده است , مثلا اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد هفت شبانه روزقضا نمايد.
مسأله 1392 :
کسى که مثلا چند نماز صبح ياچند نماز ظهر از او قضا شده وشماره آنها را نمى داند يا فراموش کرده , مثلا نمى داند که سه يا چهاريا پنج نماز بوده , چنانچه مقدار کمتر را بخواند کافى است , ولى بهتر اين است که به قدرى نماز بخواند که يقين کند تمام آنها را خوانده است , مثلااگر فراموش کرده که چند نماز صبح از او قضا شده است و يقين دارد که بيشتر از ده تا نبوده , احتياطا ده نماز صبح بخواند.
مسأله 1393 :
کسى که فقط يک نماز قضا از روزهاى پيش دارد, بهتر اين است که اگر ممکن است اول آن را بخواند بعد مشغول نماز آن روزشود, و نيز اگر از روزهاى پيش نماز قضا ندارد ولى يـک نـمـاز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده است , در صورتى که ممکن باشد بهتر اين است که نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند.
مسأله 1394 :
اگر در بين نماز يادش بيايد که يک نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده , يا فـقـط يـک نماز قضا از روزهاى پيش دارد,چنانچه وقت وسعت دارد و ممکن است نيت را به نماز قـضـا برگرداند بهتر اين است که نيت نماز قضا کند, مثلا اگر در نماز ظهر پيش از رکوع رکعت سوم يادش بيايد که نماز صبح آن روز قضا شده , در صورتى که وقت نماز ظهر تنگ نباشد, نيت را بـه نماز صبح برگرداند و آن را دو رکعتى تمام کند بعد از آن ظهر را بخواند, ولى اگر وقت تنگ است يا نمى تواند نيت را به نماز قضا برگرداند مثلا در رکوع رکعت سوم نماز ظهر يادش بيايد که نماز صبح را نخوانده , چون اگر بخواهد نيت نماز صبح کند يک رکوع که رکن است زياد مى شود, نبايد نيت را به قضاى صبح برگرداند.
مسأله 1395 :
اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد و يک نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قـضـا شـده , چـنـانـچـه براى قضاى تمام آنهاوقت ندارد, يا نمى خواهد همه را آن روز بخواند, مـسـتـحـب اسـت نـمـاز قـضـاى آن روز را پـيـش از نـماز ادا بخواند, و بهتر اين است که بعد از خواندن قضاى نمازهاى سابق دوباره نماز قضائى را که در آن روز پيش از نماز ادا خوانده بجا آورد.
مسأله 1396 :
تا انسان زنده است اگرچه از قضاى نمازهاى خود عاجز باشد, ديگرى نمى تواند نمازهاى او را قضا نمايد.
مسأله 1397 :
نماز قضا را با جماعت مى شود خواند, چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا, و لازم نـيـسـت هـر دو يک نماز را بخوانند, مثلا اگرنماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشکال ندارد.
مسأله 1398 :
مستحب است بچه مميز را ( يعنى بچه اى که خوب وبد را مى فهمد ) به نمازخواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند, بلکه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند.