نماز جمعه
مسأله 1566 :
در زمان غيبت ولىّ عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّريف نماز جمعه واجب تخييرى است - يعنى مکلّف مىتواند روز جمعه به جاى نماز ظهر نماز جمعه بخواند - ولى جمعه، افضل است و ظهر، احوط و احتياط بيشتر در آن است که هر دو را بجا آورند.
مسأله 1567 :
کسى که نماز جمعه را به جا آورده واجب نيست نماز ظهر را هم بخواند، ولى احتياط مستحب آن است که آن را نيز بجا آورد.
شرايط نماز جمعه
مسأله 1568 :
نماز جمعه تنها توسّط مردان منعقد مىشود، ولى زنان هم مىتوانند در آن شرکت کنند.
مسأله 1569 :
نماز جمعه بايد به جماعت برگزار شود و نمىتوان آن را به طور فرادى بجا آورد.
مسأله 1570 :
همه شرايطى که در نماز جماعت معتبر است در نماز جمعه نيز لازم است، مانند نبودن حائل، بالاتر نبودن جاى امام، فاصله بيش از حد نداشتن و غير اينها.
مسأله 1571 :
همه شرايطى که در امام جماعت لازم است بايد در امام جمعه هم باشد مانند عقل، ايمان، حلالزادگى و عدالت. ولى امامت کودکان و زنان در نماز جمعه جايز نيست اگرچه در نمازهاى ديگر براى خودشان جايز باشد.
مسأله 1572 :
بر هر مرد مکلّف غير مسافرى که نابينا، بيمار و پير فرتوت نباشد، نماز جمعه واجب تخييرى است البته در صورتى که فاصله او تا محلّ اقامه جمعه بيش از دو فرسخ نباشد بنابراين بر کسانى که فاقد يکى از شروط باشند حرکت به سوى نماز جمعه به فرض اين که وجوب تعيينى هم داشته باشد واجب نيست گرچه حضور آن بر ايشان هيچ مشقّتى نداشته باشد.
مسأله 1573 :
کمترين فاصله لازم بين دو نماز جمعه، يک فرسخ است.
مسأله 1574 :
کمترين عدد لازم براى انعقاد نماز جمعه پنج نفر است که بايد يکى از آنها امام باشد، پس نماز جمعه با کمتر از پنج نفر واجب نيست و منعقد نمىشود ولى اگر هفت نفر و بيشتر باشند فضيلت جمعه بيشتر خواهد بود.
مسأله 1575 :
در صورت وجود شرايط لازم، نماز جمعه بر سکنه شهرها و شهرکها و حاشيه نشينان آنها و روستاييان، چادرنشينان و بيابان گردهايى که روش زندگى آنها چنين است واجب تخييرى است.
مسأله 1576 :
فاقدين شرايط وجوب نماز جمعه اگر اتّفاقاً در نماز حاضر شوند يا با مشقّت، خود را به آن برسانند نمازشان صحيح است و نماز ظهر بر آنها واجب نيست. همچنين کسانى که با وجود باران يا سرماى شديد يا نداشتن پا يا عضو ديگر که موجب مشقّت و اسقاط تکليف نماز جمعه است در نماز جمعه شرکت کردهاند، نمازشان صحيح است. امّا اگر ديوانه به نماز جمعه بپردازد نمازش صحيح نيست ولى نماز جمعه پسران نابالغ صحيح است گرچه نمىتوانند مکمّل عدد لازم (پنج نفر) باشند همان گونه که نمىتوانند به تنهايى تشکيل نماز جمعه بدهند.
مسأله 1577 :
مسافر مىتواند در نماز جمعه شرکت کند و در اين صورت نماز ظهر از او ساقط است لکن مسافرين به تنهايى بدون شرکت حاضرين نمىتوانند نماز جمعه تشکيل دهند و در اين صورت نماز ظهر بر آنها واجب است و نيز مسافر نمىتواند مکمّل عدد لازم (پنج نفر) باشد ولى اگر مسافرين قصد اقامه ده روز يا بيشتر بنمايند مىتوانند نماز جمعه تشکيل دهند.
مسأله 1578 :
زنان مىتوانند در نماز جمعه شرکت کنند و نمازشان صحيح است و مجزى از نماز ظهر است امّا به تنهايى بدون شرکت مردان نمىتوانند نماز جمعه تشکيل دهند چنانکه نمىتوانند مکمّل عدد لازم (پنج نفر) هم باشند زيرا نماز جمعه تنها با شرکت مردان منعقد مىشود.
مسأله 1579 :
خنثى مشکله - کسى که مرد يا زن بودنش اصلاً معلوم نيست - مىتواند در نماز جمعه شرکت کند ولى نمىتواند مکمّل عدد لازم (پنج نفر) يا امام جمعه باشد پس اگر غير از او فقط چهار نفر جمع شده باشند نماز جمعه برگزار نمىشود و بايد نماز ظهر بخوانند.
وقت نماز جمعه
مسأله 1580 :
وقت نماز جمعه با زوال خورشيد شروع مىشود و تا وقتى که سايه شخص به اندازه دو قدم پاى متعارف برسد امتداد دارد. ولى احتياط واجب آن است که از اوايل عرفى زوال ظهر تأخير نيندازد و اگر تأخير افتاد احتياط مستحب آن است که نماز ظهر را بخوانند.
مسأله 1581 :
اگر امام خطبهها را قبلاً شروع کرده و هنگام زوال به پايان برساند و نماز جمعه را شروع کند صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است که آنها را در وقت ظهر بخواند.
مسأله 1582 :
جايز نيست امام جمعه خطبهها را آنقدر طولانى کند که وقت نماز بگذرد والّا بايد نماز ظهر را بخواند، زيرا نماز جمعه در خارج وقت آن قضا ندارد.
مسأله 1583 :
اگر در بين نماز جمعه وقت آن تمام شود در صورتى که يک رکعت آن در وقت واقع شده باشد صحيح است ولى احتياط مستحب آن است که پس از اتمام آن، نماز ظهر را هم بجا آورد و اگر يک رکعت آن در وقت واقع نشده باطل است ولى احتياط مستحب آن است که آن را تمام کند و سپس نماز ظهر را بخواند.
مسأله 1584 :
اگر عمداً نماز جمعه را طورى به تأخير بيندازد که تنها براى يک رکعت آن وقت باقى باشد احتياط واجب آن است که نماز ظهر را بجا آورند.
مسأله 1585 :
اگر يقين دارد وقت به اندازهاى هست که مىتواند حدّاقل واجب را در تحقّق دو خطبه و دو رکعت نماز بجا آورد بين نماز جمعه و ظهر مخيّر است. و اگر يقين دارد که به اين اندازه وقت نيست بايد نماز ظهر را بخواند و اگر شکّ دارد، نماز جمعه صحيح است ولى در صورتى که پس از نماز معلوم شود که حتّى براى يک رکعت هم وقت باقى نبوده، بايد نماز ظهر را بجا آورد گرچه احتياط مستحب آن است که اگر تنها يک رکعت آن هم در وقت واقع شده، نماز ظهر را بخواند.
مسأله 1586 :
اگر مقدار وقت را مىداند ولى شکّ دارد که در اين مقدار مىتواند نماز جمعه را بجا آورد يا نه، جايز است نماز جمعه را شروع کند؛ پس اگر وقت براى همه نماز کافى بود نمازش صحيح است والّا بايد نماز ظهر را بجا آورد ولى احتياط مستحب آن است که در اين صورت اساساً نماز ظهر را اختيار کند.
مسأله 1587 :
در صورتى که نماز جمعه با عدد کامل و در وسعت وقت شروع شده ولى مأمومى به رکعت اوّل نرسيده باشد، اگر به رکعت دوم ولو به رکوع آن برسد و اقتدا کند نمازش صحيح است به شرط آن که بداند وقت به اندازهاى هست که رکعت دوم او هم در وقت واقع مىشود در اين صورت دومين رکعت نماز خود را به طور فرادى بجا مىآورد ولى براى کسى که تکبير رکوع رکعت دوم امام را درک نکرده بهتر است که نيّت خود را به ظهر برگردانده و نماز ظهر را بجا آورد.
کيفيّت نماز جمعه
مسأله 1588 :
نماز جمعه دو رکعت است و کيفيت آن مانند نماز صبح است و مستحب است که حمد و سوره با صداى بلند خوانده شود و در رکعت اوّل بعد از حمد، «سوره جمعه» و در رکعت دوم، «سوره منافقون» را قرائت نمايند.
مسأله 1589 :
نماز جمعه داراى دو قنوت است، قنوت اوّل قبل از رکوع رکعت اوّل و قنوت دوم پس از رکوع رکعت دوم است.
مسأله 1590 :
نماز جمعه داراى دو خطبه است که مانند اصل نماز، واجب بوده و بايد توسّط امام جمعه ايراد شود و بدون اين دو خطبه نماز جمعه محقّق نمىشود.
مسأله 1591 :
واجب است دو خطبه را قبل از نماز جمعه بخواند و اگر اوّل نماز جمعه را بجا آورد باطل است و در صورتى که وقت باقى است بايد پس از ايراد خطبه ها مجدّداً نماز جمعه را بخواند ولى اگر نسبت به حکم مسأله جاهل بوده يا اشتباه کرده، اعاده خطبهها لازم نيست بلکه اعاده نماز هم لازم نيست.
مسأله 1592 :
در خطبه اوّل حمد الهى واجب است، و احتياط مستحب آن است که به لفظ جلاله «اللَّه» باشد اگر چه به هر لفظى که حمد الهى محسوب شود جايز است، و احتياط واجب آن است که پس از آن به ثناى الهى بپردازد و سپس به پيغمبر اسلام درود فرستد و واجب است مردم را به تقوى سفارش کند و يک سوره کوچک از قرآن را بخواند.
و در خطبه دوم نيز حمد و ثناى الهى - به صورتى که ذکر شد - و درود بر پيغمبر اسلام واجب است. و احتياط واجب آن است که در اين خطبه نيز به تقوى سفارش کند و سوره کوچکى از قرآن تلاوت نمايد. و احتياط مستحب و مؤکّد آن است که در خطبه دوم پس از درود بر پيغمبر(ص) به ائمّه معصومين: نيز درود بفرستد و براى مؤمنين استغفار کند. و بهتر است از خطبههاى منسوب به اميرالمؤمنين(ع) يا آنچه از ائمّه معصومين: وارد شده انتخاب کند.
مسأله 1593 :
شايسته است امام جمعه، بليغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گويد و عبارات فصيح و روان به کار برد، به حوادثى که در سراسر عالم بر مسلمين مىگذرد بخصوص حوادث منطقه خود، آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمين را تشخيص دهد. چنان شجاع باشد که در راه خدا از ملامت و نکوهش احدى بيم به خود راه ندهد، در اظهار حق و ابطال باطل بر حسب شرايط زمان و مکان صراحت داشته باشد، امورى از قبيل مواظبت در اوقات نماز و عمل به روش صلحا و اولياء خدا را که موجب تأثير کلام او در مردم است رعايت کند، کارهاى او با مواعظ و وعد و وعيدهايش تطبيق نمايد، از آنچه که موجب سبکى او و کلامش مىشود حتّى از قبيل پرگويى، شوخى و بيهوده گويى بپرهيزد و همه اين امور را تنها براى خداوند رعايت کند و هدفش اعراض از دنياپرستى و رياست طلبى باشد که سرسلسله همه گناهان است، تا کلامش در جان مردم مؤثّر افتد.
مسأله 1594 :
شايسته است امام در خطبه نماز جمعه مصالح دين و دنياى مسلمين را تذکّر دهد و مردم را در جريان مسائل زيان بار و سودمند کشورهاى اسلامى و غير اسلامى قرار دهد و نيازهاى مسلمين را در امر معاد و معاش تذکّر دهد و از امور سياسى و اقتصادى آنچه را که در استقلال و کيان مسلمين نقش مهمّى دارد گوشزد کند و کيفيت صحيح روابط آنان را با ساير ملل بيان نمايد و مردم را از دخالتهاى دول ستمگر و استعمارگر در امور سياسى و اقتصادى مسلمين که منجر به استعمار و استثمار آنها مىشود بر حذر دارد.
مسأله 1595 :
مستحب است امام در زمستان و تابستان عمامه داشته باشد و ردايى از برد يمنى يا عدنى بپوشد و خود را بيارايد، تميزترين لباسهاى خود را بپوشد و بوى خوش به کار برد به طورى که با وقار و سکينه باشد و قبل از خطابه هنگامى که مؤذّن اذان مىگويد او بر منبر نشسته باشد تا اذان به پايان رسد و خطبه را آغاز کند و هنگام صعود بر منبر خطابه روبروى مردم بايستد و سلام کند و مردم نيز با چهرههاى خود از او استقبال کنند و به چيزى از قبيل کمان، شمشير، اسلحه و عصا تکيه کند. و مردم نيز خود را روبروى او قرار دهند.
مسأله 1596 :
واجب است امام جمعه شخصاً و در حال ايستاده به ايراد خطبه بپردازد و اگر نتواند خطبهها را در حال ايستاده بخواند، بايد ديگرى به ايراد خطبه بپردازد و امامت نماز را هم به عهده گيرد. و اگر هيچکس براى ايراد خطبهها در حال ايستاده پيدا نشود، نماز جمعه ساقط و نماز ظهر واجب است.
مسأله 1597 :
جايز نيست امام جمعه خطبهها و به خصوص موعظه و توصيه به تقوى را به آهستگى ادا کند و احتياط واجب آن است که با صداى بلند به ايراد خطبه بپردازد به طورى که حدّاقل عدد لازم (چهار نفر) صداى او را بشنوند بلکه احتياط مستحب آن است که در هنگام موعظه و سفارش به تقوى صداى خود را چنان بلند نمايد که همه حاضرين مواعظ او را بشنوند و در مجامع بزرگ توسّط بلندگوها به خطبه بپردازد تا تشويق و تحذير و مسائل مهمّ را بگوش همگان برساند.
مسأله 1598 :
احتياط مستحب آن است که امام در حال خطبه سخنى غير مربوط به خطبهها نگويد البته در فاصله بين خطبهها و نماز سخن گفتن بلامانع است.
مسأله 1599 :
واجب است امام پس از خطبه اوّل مقدار کمى بنشيند و سپس به خطبه دوم بپردازد.
مسأله 1600 :
احتياط واجب آن است که امام و مستمعين در حال خطبه واجد طهارت کامل - که براى نماز معتبر است - باشند.
مسأله 1601 :
احتياط مستحب آن است که مأمومين در حال خطبه روبروى امام بوده و بيش از مقدارى که در نماز مىتوانند خود را از قبله منحرف کنند، رو بر نگردانند.
مسأله 1602 :
بنابر احتياط واجب بايد مأمومين به خطبههاى امام گوش فرا دهند و احتياط مستحب آن است که ساکت باشند و از حرف زدن بپرهيزند که صحبت کردن در وقت خطبهها مکروه است بلکه اگر سخن گفتن مأمومين موجب نشنيدن خطبه و از بين رفتن فايده آن باشد سکوت لازم است.
مسأله 1603 :
احتياط واجب آن است که امام جمعه در خطبه، حمد الهى و درود بر پيغمبر و ائمّه: را به زبان عربى ايراد نمايد، گرچه او و مستمعين او عرب نباشند امّا مىتواند در مقام وعظ و توصيه به تقوى به زبان ديگرى تکلّم نمايد و احتياط مستحب آن است که موعظه و آنچه را به مصالح مسلمين مربوط مىشود به زبان مستمعين ادا نمايد و اگر مستمعين مختلفند آنها را به زبانهاى مختلف تکرار کند. گرچه در صورتى که مأمومين بيش از حدّ نصاب (چهار نفر) باشند مىتواند به زبان حدّ نصاب (چهار نفر) اکتفا نمايد ولى احتياط در آن است که آنها را به زبان خودشان موعظه کند.
مسأله 1604 :
اذان دوم در روز جمعه بدعت و حرام است.
احکام نماز جمعه
مسأله 1605 :
کسى که نماز جمعه را به امامى اقتدا کرده مىتواند نماز عصر را نيز به همان امام اقتداء کند و اگر بخواهد بعد از اقتداء به امام جمعه در نماز عصر احتياطاً نماز ظهر را هم بخواند بايد بعد از پايان نماز جماعت عصر، نماز ظهر و عصر را مجدّداً بجاى آورد مگر اين که امام هم بعد از خواندن نماز جمعه احتياطاً نماز ظهر را بجا آورده باشد که در اين صورت اگر مأموم نيز همين طور عمل کرده لازم نيست نماز عصر را دوباره تکرار کند.
مسأله 1606 :
اگر امام و مأموم بخواهند پس از نماز جمعه نماز ظهر را احتياطاً بجا آورند مىتوانند آن را به جماعت برگزار کنند ولى مأمومى که در نماز جمعه شرکت نکرده اگر به اين نماز احتياطى اقتداء کند از نماز ظهر او مجزى نيست و بايد آن را اعاده نمايد.
مسأله 1607 :
اگر مأمومى که رکوع رکعت اوّل امام جمعه را درک کرده به علّت کثرت جمعيت يا غير آن نتواند در سجدهها با امام همراهى کند در اين صورت اگر بتواند پس از قيام امام براى رکعت دوم، سجدهها را خود بجا آورد و قبل از رکوع يا در حين آن به امام ملحق شود، نمازش صحيح است. والّا بايد به حال خود باقى بماند تا امام به سجدههاى رکعت دوم برسد آنگاه دو سجده را به نيّت سجدههاى رکعت اوّل نماز خود همراه امام بجا آورد و سپس رکعت دوم را فرادى بخواند و نمازش صحيح است. ولى اگر آنها را به نيّت سجدههاى رکعت دوم و يا به نيّت متابعت امام انجام دهد احتياط واجب آن است که از آن دو سجده صرفنظر کرده و دو سجده ديگر به نيّت سجدههاى رکعت اوّل بجا آورد و سپس به رکعت دوم بپردازد و پس از اتمام نماز، نماز ظهر را هم بجا آورد.
مسأله 1608 :
اگر مأموم به قصد اتّصال به نماز، در رکوع رکعت دوم تکبير بگويد و به رکوع برود ولى شکّ کند که رکوع امام را درک کرده يا نه، نماز جمعه او محقّق نمىشود و احتياط واجب آن است که آن نماز را به نيّت نماز ظهر به پايان برساند و سپس نماز ظهر را اعاده کند.
مسأله 1609 :
اگر مأمومين پس از اتمام خطبهها و شروع نماز امام، از اقتداء به او خوددارى کنند و امام را تنها بگذارند نماز جمعه منعقد نشده و باطل است و امام مىتواند آن نماز را رها نموده و به نماز ظهر بپردازد ولى احتياط مستحب آن است که نيّت خود را به ظهر برگرداند و پس از اتمام آن مجدّداً نماز ظهر را بخواند و احتياط بيشتر در آن است که نماز را با همان نيّت نماز جمعه تمام کند و سپس نماز ظهر را بجا آورد.
مسأله 1610 :
اگر نماز جمعه با عدد کامل (حدّاقل چهار نفر به غير از امام) منعقد شود ولو اين که فقط تکبير آن را گفته باشند و سپس متفرّق شوند، نماز باطل مىشود؛ چه همه مأمومين يا بعضى از آنها متفرّق شوند و امام باقى بماند و چه برعکس، چه يک رکعت کامل نماز را خوانده باشند و چه کمتر. ولى احتياط مستحب آن است که باقيماندهها نماز جمعه را تمام کنند و سپس نماز ظهر را هم بجا آورند امّا اگر بعضى از آنها در اواخر رکعت دوم بلکه بعد از رکوع رکعت دوم متفرّق شوند نماز جمعه صحيح است و احتياط مستحب آن است که پس از آن نماز ظهر را هم بجا آورند.
مسأله 1611 :
اگر عدد مأمومين بيش از حدّ لازم (چهار نفر) براى نماز جمعه باشد پراکندگى عدّهاى از آنها مطلقاً ضرر ندارد به شرط آن که افراد باقيمانده از چهار نفر کمتر نباشند.
مسأله 1612 :
اگر پنج نفر يا بيشتر، براى نماز جمعه مهيّا شوند ولى در اثناء خطبهها يا بعد از آنها و قبل از اقامه نماز متفرّق شوند و بر نگردند به طورى که کمتر از پنج نفر باقى مانده باشند وظيفه افراد باقيمانده نماز ظهر است.
مسأله 1613 :
در صورتى که قبل از انجام مسمّاى واجب در خطبه يعنى حدّاقلى از واجبات خطبهها که بتوان آنها را خطبه ناميد عدّهاى از مأمومين متفرّق شوند و کمتر از چهار نفر بمانند و پس از مدّت کوتاهى برگردند به طورى که عدد لازم (پنج نفر) کامل شود اگر امام در اين فاصله سکوت کرده باشد، پس از مراجعت مأمومين بايد از نقطهاى که خطبه را قطع نموده ادامه دهد ولى اگر «با وجود تقليل مأمومين از حدّ نصاب لازم» خطبه را ادامه داده و جريان امر به صورتى بوده که افراد پراکنده صداى او را نشنيدهاند، بايد پس از مراجعت آنها و تکميل عدد لازم، آن قسمت را که در غياب آنها خوانده اعاده کند. و اگر زمان بازگشت مأمومين طولانى باشد به طورى که عرفاً به يکپارچگى خطبه لطمه بزند بايد امام خطبه را اعاده کند. چنانچه اگر با ورود مأمومين جديد هم عدد لازم پنج نفر کامل بشود اعاده خطبه ضرورى است.
مسأله 1614 :
اگر مأمومين بعد از خطبه يا در اثناى آن متفرّق شوند - به طورى که کمتر از پنج نفر باقى بمانند - و سپس برگردند تا عدد لازم کامل شود در صورتى که مسمّاى خطبه محقّق شده باشد اعاده خطبه واجب نيست، گرچه مدّت تفرّق طولانى باشد. و در صورتى که مسمّاى خطبه محقّق نشده باشد اگر علّت تفرّق، انصراف مأمومين از نماز جمعه بوده احتياط واجب آن است که پس از بازگشت آنها، امام، خطبهها را از نو بخواند - ولو اين که مدّت تفرّق کم باشد - و اگر علّت تفرّق و پراکندگى امرى نظير باران و غيره بوده در اين صورت اگر مدّت آن به قدرى طولانى شود که عرفاً به يکپارچگى خطبه لطمه بزند واجب است خطبهها را از نو بخواند والّا خطبه قبلى را ادامه مىدهد و صحيح است.
مسأله 1615 :
اگر در جايى نماز جمعه برگزار شد نبايد در فاصلهاى کمتر از يک فرسخىآن نماز جمعه ديگرى منعقد شود. پس اگر با فاصله يک فرسخ دو نماز جمعه اقامه شود هر دو صحيح است. لازم به تذکّر است که ميزان در مسافت، محلّ نماز جمعه است نه شهرى که نماز جمعه در آن تشکيل شده است. بنابراين در شهرهاى بزرگى که طول آن چند فرسخ است مىتوان چند نماز جمعه تشکيل داد.
مسأله 1616 :
احتياط مستحب آن است که قبل از اقامه نماز جمعه مطمئن شوند که در کمتر از حدّ مقرّر نماز جمعه ديگرى قبل از آنها و يا مقارن آنها برگزار نشده و نمىشود.
مسأله 1617 :
اگر دو نماز جمعه در يک زمان و با فاصله کمتر از حدّ معيّن (يک فرسخ) تشکيل شود هر دو باطل است. ولى اگر يکى از آنها قبلاً شروع شده ولو فقط تکبيرة الاحرام را گفته باشد ديگرى باطل است؛ چه نمازگزاران بدانند که قبل از آنها يا بعد از آنها نماز جمعه ديگرى در فاصله کمتر برقرار شده و يا مىشود و چه ندانند. و ميزان در صحّت، تقدّم در نماز است نه در خطبهها. بنابراين اگر يکى از دو نماز جمعه در خطبهها مقدّم بوده امّا نماز دوم در شروع نماز تقدّم داشته نماز دوم صحيح و اوّلى باطل خواهد بود.
مسأله 1618 :
اگر يقين دارند که در فاصله کمتر از حدّ لازم - يک فرسخ - نماز جمعهاى برپا شده ولى شکّ دارند که آن نماز قبلاً برگزار شده يا نه و يا شکّ دارند که آن نماز مقارن با آنها برگزار مىشود يا نه، در هر دو صورت مىتوانند خود نماز جمعهاى تشکيل دهند و همچنين است در صورتى که نسبت به اصل انعقاد نماز جمعه ديگر اطمينان نداشته باشند.
مسأله 1619 :
اگر پس از پايان نماز جمعه متوجّه شوند که نماز جمعه ديگرى در کمتر از حدّ مقرّر تشکيل شده و هر يک از دو گروه احتمال دهد که قبل از ديگرى به اقامه جمعه پرداخته، بر هيچيک اعاده جمعه و نيز نماز ظهر واجب نيست. گرچه قول به وجوب اعاده، مطابق احتياط است ولى اگر گروه سومى خواسته باشند در همان محدوده اقامه جمعه ديگرى بنمايند، بايد يقين داشته باشند که آن دو نماز جمعه باطل است و اگر احتمال صحّت يکى از آن دو را بدهند نمىتوانند اقامه جمعه ديگرى بنمايند.
مسأله 1620 :
در زمان غيبت ولىّ عصر - عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّريف - که نماز جمعه واجب تعيينى نيست خريد و فروش و ساير معاملات پس از اذان جمعه حرام نيست.