مسأله ۵۹.:
در پایان شب، سفیده ای در مشرق به صورت عمودی به بالا حرکت می کند که فجر اول و فجر کاذب است، چون به زودی برطرف می شود، سپس در کرانه مشرق، دو نوار کاملا پهن و از هم ممتاز، یکی در بالا و دیگری پایین قرار دارند که هر لحظه سفیدی نوار پایین، بیشتر و سیاهی نوار بالا کمتر می شود که فجر دوم و فجر صادق است، چون در گزارش فرا رسیدن صبح، صادق است. اول وقت نماز صبح، آغاز فجر صادق است و آخر وقت آن، اول طلوع آفتاب.
مسأله ۶۰.:
نماز قبل از وقت، باطل است، هرچند مقداری از آن، در وقت واقع شده باشد، بنابراین تا وقت نماز فرا نرسید، نمی توان نماز را شروع کرد. آگاهی از دخول وقت یا با یقین خود نمازگزار یا با اطمینان او از هر راهی که حاصل بشود؛ مانند ساعت دقیق یا به شهادت دو مرد عادل، هرچند به آن مطمئن نشود. منجم ماهر و آشنا به فقه می تواند به طمأنینه خود عمل کند، چنانکه اعتماد به اذان شخص وقت شناسي موثق، جایز است.
مسأله ۶۱.:
کسی که بر اثر مانع شخصی؛ مانند نابینایی، کار در تونل های زیرزمین، زندانی بودن، یا مانع عمومی؛ نظیر ابری بودن فضا یا کسوف آفتاب، نتواند اول وقت را تشخیص دهد، می تواند به گمان قوی خود که نزدیک طمأنينه است، نماز را شروع کند، هرچند احتیاط مستحب در تأخیر آن تا زمان یقین یا اطمینان است.
مسأله ۶۲.:
اگر کسی بر اثر یقین، طمأنينه، گزارش دو مرد عادل یا گمان قوی برای معذور، شروع به نماز کرد و در بین نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده، یا بعد از نماز بفهمد که تمام نماز او پیش از وقت انجام شده، نماز او باطل است؛ ولی چنانچه در بین نماز یا پس از آن بفهمد که در بین نماز (قبل از تمام شدن آن، هرچند هنگام سلام باشد) وقت داخل شده، نماز او صحیح است.
مسأله ۶۳.:
اگر کسی در لزوم رعایت وقت، غفلت داشته باشد و نداند که باید آن را احراز کند، یا آن را فراموش کرده باشد و با قصد نماز و قربت وارد آن شود و پس از نماز بفهمد که تمام آن قبل از وقت واقع شد، نماز او باطل و نیز اگر بفهمد مقداری از نماز او پیش از وقت واقع شد و یا شک کند که در وقت واقع شد یا پیش از آن، نماز او باطل است؛ ولی اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز او در وقت واقع شد، نماز اور صحیح است.
مسأله ۶۴.:
اگر کسی یقین یا اطمینان داشته باشد که وقت نماز فرا رسیده و مشغول نماز شود و در بین نماز شک کند که وقت داخل شده یا نه، نماز او باطل است؛ ولی اگر در بین نماز یقین یا اطمینان حاصل شود که وقت داخل شده و شک کند آن مقداری از نماز را که خوانده است، در وقت بوده یا پیش از آن، نماز اور صحیح است؛ ولی اگر در بین نماز اطمینان حاصل شود که پیش از تمام شدن نماز، وقت داخل می شود، نماز او باطل است.
مسأله ۶۵.:
اگر وقت نماز به اندازهای تنگ است که با انجام دادن بعضی از ذكرها یا کارهای مستحب، بعضی از امور واجب پس از وقت واقع می شود، باید آن امور مستحب را انجام ندهد و اگر تنگی وقت بر اثر تأخیر عمدی نبوده و با خواندن بعضی از ذکرهای مستحب، مانند ذکر قنوت یا اذان، برخی از امور واجب در خارج از وقت واقع می شوند، در صورتی که یک رکعت آن در وقت واقع شود، می تواند آن ذکر یا کار مستحب را انجام دهد و نماز او صحیح است.
مسأله ۶۶.:
تأخیر عمدی نماز، به گونه ای که فقط یک رکعت آن در وقت واقع شود، حرام است و نمی تواند نیت ادا بکند و چنانچه بر اثر ضرورتی مانند سهو و اشتباه، فقط یک رکعت آن در وقت و بقیه آن در خارج وقت واقع میشود، نماز او صحيح و اداست و باید آن را به همین وضع بخواند.
مسأله ۶۷.:
کسی که مسافر نیست و تا مغرب به اندازه پنج رکعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر، هر دو را با همان ترتیب بخواند و اگر کمتر فرصت دارد، باید فقط نماز عصر را به قصد ادا بخواند و نماز ظهر را بعدة قضا کند و اگر تا نصف شب، به اندازه پنج رکعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشاء تا را با همان ترتیب بخواند و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط عشاء را به قصد ادا بخواند و پس از آن، نماز مغرب را تا اول صبح صادق، بدون نیت ادا و قضا بخواند و اگر تا آن وقت نخواند، نماز مغرب او قضاست.
مسأله ۶۸.:
کسی که مسافر است و تا مغرب به اندازه خواندن سه رکعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر را با همان ترتیب بخواند و اگر کمتر از سه رکعت فرصت دارد، باید فقط نماز عصر را به قصد ادا بخواند و نماز ظهر را بعد قضا کند و چنانچه تا نصف شب به اندازه خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشاء را به همان ترتیب بخواند و اگر کمتر از آن وقت دارد، باید فقط نماز عشاء را بخواند و بعد از آن، نماز مغرب را بدون نیت ادا و قضا بخواند و چنانچه پس از خواندن نماز عشاء معلوم شود که به مقدار یک رکعت یا بیشتر، وقت به نصف شب مانده است، باید فورا نماز مغرب را که آداست بخواند و اگر نماز مغرب را تا اول صبح نخواند، نماز مغرب او قضاست.
مسأله ۶۹.:
مستحب است نماز در اول وقت آن، به جا آورده شود و هر چه به اول وقت نزدیک تر باشد، اقامه نماز در آن، ثواب بیشتر دارد؛ یعنی نماز در وقت فضیلت آن، بهترین مصداق نماز واجب است، مگر آنکه مقدار کمی صبر شود تا به جماعت یا چیز دیگری که استحباب شرعی دارد، اقامه شود.
مسأله ۷۰.:
کسی که عذری دارد و نمی تواند در اول وقت، نماز را با همه شرایط صحت آن انجام دهد؛ مثلا با وضو یا با لباس پاک آن را اقامه کند، در بالاد صورت اطمینان به ماندن عذر تا پایان وقت، می تواند با تیمم یا لباس ناپاک در اول وقت، نماز را به پا دارد و در صورت اطمینان به از بین رفتن عذر، باید صبر کند تا با وضو و با طهارت لباس، نماز را اقامه نماید و اگر احتمال دهد که عذر او تا پایان وقت برطرف می شود، احتیاط واجب آن است که صبر کند. در تمام امور یاد شده، فرقی بین تیمم و عذر دیگر نیست و چنانچه با احتمال ماندن عذر توانست قصد نماز و نیت تقرب نماید و نماز را با همان عذر - مثلا با تیمم - بخواند و عذر او تا پایان وقت باقی ماند، نماز او صحیح است و اعاده ندارد.
مسأله ۷۱.:
کسی که مسائل اصلی نماز را می داند و احکام شک و سهو و مانند آن را نمیداند و می تواند بدون آنها نماز را به طور صحیح اقامه کند، نماز او در اول وقت، درست است و اگر اطمینان دارد بدون آگاهی از احکام آنها نمی تواند نماز را به طور صحیح انجام دهد، باید صبر کند تا پس از یادگیری آنها نماز را به پا دارد و چنانچه احتمال دهد اموری که احکام آنها را نمی داند پیش نمی آید، می تواند به عنوان «رجاء» نماز را اول وقت شروع کند و اگر مطلبی پیش آمد که حکم آن را نمی داند، می تواند به یکی از دو طرف احتمال عمل کند و پس از به جا آوردن نماز، حتما حكم آن را فرا گیرد و اگر برابر آن حکم، نماز را نخوانده بود، باید آن را دوباره بخواند.
مسأله ۷۲.:
هر گاه واجب فوری در بین باشد؛ مانند نجات کسی که در معرض خطر است و پاک کردن مسجدی که متنجس شد و ادای دین طلبکاری که مهلت نمیدهد و در تمام این موارد، وقت نماز وسیع است، باید آنها را قبل از نماز انجام دهد و بعد نماز بخواند و اگر نماز را بر آنها مقدم داشت، گناه کرده؛ ولی نماز او صحیح است. چنانچه وقت نماز تنگ باشد، اول، نماز را به پا دارد، سپس آن واجبها را انجام دهد.نمازهایی که باید به ترتیب انجام شود
مسأله ۷۳.:
نماز عصر باید پس از نماز ظهر و نماز عشاء بعد از نماز مغرب اقامه شود و اگر با آگاهی و اختیار، نماز عصر را پیش از نماز ظهر و نماز عشاء را پیش از نماز مغرب بخواند، نماز عصر و عشای او باطل است و باید آنها را دوباره پس از نماز ظهر و نماز مغرب به جا آورد و اگر نماز عصر و عشاء را بعدة نخواند، فقط نماز ظهر و مغرب او صحیح است
مسأله ۷۴.:
اگر به نیت نماز ظهر یا نماز مغرب وارد نماز شده و در بین نماز آگاه شود که قبلا نماز ظهر یا نماز مغرب را به جا آورده است، نمی تواند نیت را به نماز عصر یا نماز عشاء برگرداند، بلکه باید نماز را بشکند و دوباره به قصد نماز عصر یا نماز عشاء انجام دهد.
مسأله ۷۵.:
اگر در بین نماز عصر اطمینان حاصل شود که نماز ظهر را نخوانده است و نیت را از نماز عصر به نماز ظهر برگرداند و مقداری از نماز را به نیت ظهر به جا آورد، آنگاه به یادش بیاید که نماز ظهر را خوانده بود، می تواند نیت را به نماز عصر برگرداند و آن را به پایان برساند و چون معنای صحت عدول آن است که تمام اجزای گذشته، اعم از رکن و غیر آن، به حساب نماز دوم (عدول یافته) شمرده می شود، زیادہ رکن یا غير آن لازم نمی آید، هرچند احتياط مستحب، اعاده بعد از اتمام نماز است.
مسأله ۷۶.:
اگر در بین نماز عصر شک کند نماز ظهر را خوانده یا نه، در صورتی که در وقت مشترک باشد، باید نیت را به ظهر برگرداند و پس از آن، نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مختص عصر باشد، می تواند نماز را به نیت عصر تمام کند و قضای ظهر، لازم نیست.
مسأله ۷۷.:
اگر در بین نماز عشاء شک کند که نماز مغرب را خوانده یا نه، در صورتی که در وقت مشترک بوده و پیش از ركوع ركعت چهارم باشد، باید نیت را به مغرب برگرداند و نماز را تمام کند و پس از آن، نماز عشاء را بخواند و اگر بعد از ركوع ركعت چهارم باشد، نماز را تمام کند و بعد از آن، نماز مغرب را بخواند و اگر این شک در وقت مختص به نماز عشاء باشد، خواندن نماز مغرب لازم نیست، چنان که برگرداندن نیت به نماز مغرب هم لازم نیست، هرچند پیش از ركوع ركعت چهارم باشد.
مسأله ۷۸.:
برگرداندن نیت از نماز عصر به ظهر و از نماز عشاء به مغرب در نماز قضا ؛ مانند نماز آداست. در نمازهایی که احتیاط اعاده می شود، اگر هر دو، یعنی سابق و لاحق، احتیاطی باشد، حکم برگرداندن نیت از لاحق به سابق،باهمان است که در نمازهای آدا و معمولی انجام می شود و اگر یقین دارد که نماز سابق؛ یعنی ظهر یا مغرب را نخوانده و نماز لاحق را به احتیاط شروع کرده است و در بین نماز احتیاطی بفهمد که نماز سابق را نخوانده، نمی تواند نیت را برگرداند؛ بلکه باید نماز سابق را از ابتدا با نیت خاص خود شروع کند.
مسأله ۷۹.:
برگردان نیت از نماز سابق به لاحق؛ مانند نماز ظهر به عصر یا مغرب به عشاء، خواه در نماز ادا و خواه در نماز قضا، جایز نیست، نیز برگرداندن نیت از نماز قضا به نماز ادا جایز نیست؛ ولی از آدا به قضا جایز است.
مسأله ۸۰:
برگرداندن نیت از نماز مستحب به نماز واجب و از نماز واجب به نماز مستحب، جایز نیست، مگر برای ادراک نماز جماعت
مسأله ۸۱:
برگرداندن نیت نماز واجب به نماز واجب دیگر، در صورتی جایز است که بین آنها ترتیب بوده و محل برگرداندن باقی باشد. در برگرداندن نیت از نماز ادا به نماز قضایی که در عهده دارد، ترتیب لازم نیست؛ ولی محل برگرداندن باید باقی باشد. برای مثال، کسی که در حال خواندن نماز ظهر یا عصر یا مغرب است، در صورتی که وارد رکوع رکعت سوم نشده باشد، می تواند در وسعت وقت، نیت را به نماز قضای صبح برگرداند.