احکام عارِيَه
مسأله 2494 :
عاريه آن است که انسان مال خود را به ديگري بدهد که از آن استفاده کند و در عوض، چيزي هم از او نگيرد.
مسأله 2495 :
لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند، و اگر مثلا لباس را به قصد عاريه به کسي بدهد و او به همين قصد بگيرد عاريه صحيح است.
مسأله 2496 :
عاريه دادن چيز غصبي و چيزي که مال انسان است ولي منفعت آن را به ديگري واگذار کرده مثلا آن را اجاره داده، در صورتي صحيح است که مالک چيز غصبي يا کسي که آن چيز را اجاره کرده بگويد به عاريه دادن راضي هستم يا از قرائن رضايت او معلوم باشد.
مسأله 2497 :
چيزي را که منفعتش مال انسان است مثلا آن را اجاره کرده مي تواند عاريه بدهد. ولي اگر در اجاره شرط کرده باشند يا عرف از اجاره اين معني را بفهمد که خودش از آن استفاده کند، نمي تواند آن را به ديگري عاريه دهد.
مسأله 2498 :
اگر ديوانه و بچه و سفيه و مفلس مال خود را عاريه بدهند صحيح نيست، اما اگر ولي مصلحت بداند مال کسي را که بر او ولايت دارد عاريه دهد چنانچه اين کار مصلحت آنها باشد اشکال ندارد و همچنين جايز است خود بچّه با اجازه ولي مال خود را در مورديکه مصلحت او باشد عاريه دهد و نيز مفلّس با اذن غرماء (طلبکاران) مي تواند مالش را عاريه بدهد.
مسأله 2499 :
اگر در نگهداري چيزي که عاريه کرده کوتاهي نکند و در استفاده از آن هم زياده روي ننمايد و اتفاقاً آن چيز تلف شود ضامن نيست، ولي چنانچه شرط کنند که اگر تلف شود عاريه کننده ضامن باشد، يا چيزي را که عاريه کرده طلا و نقره باشد، بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2500 :
اگر طلا و نقره را عاريه نمايد و شرط کند که اگر تلف شود ضامن نباشد، چنانچه تلف شود ضامن نيست.
مسأله 2501 :
اگر عاريه دهنده بميرد، عاريه گيرنده بايد چيزي را که عاريه کرده به ورثه او بدهد.
مسأله 2502 :
اگر عاريه دهنده طوري شود که شرعاً نتواند در مال خود تصرف کند مثلا ديوانه شود، عاريه کننده بايد مالي را که عاريه کرده به ولي او بدهد.
مسأله 2503 :
کسي که چيزي عاريه داده هر وقت بخواهد مي تواند آن را پس بگيرد و کسي هم که عاريه کرده هر وقت بخواهد مي تواند آن را پس دهد، و در صورت اوّل اگر پس گرفتن، عرفاً موجب خسارت عاريه گيرنده شود بنابر احتياط واجب بايد مهلت بدهد.
مسأله 2504 :
عاريه دادن چيزي که استفاده حلال ندارد مثل آلات لهو و قمار يا ظرف طلا و نقره به جهت استعمال باطل است. و امّا عاريه دادن به جهت زينت نمودن جائز است اگر چه احتياط در ترک است.
مسأله 2505 :
عاريه دادن گوسفند براي استفاده از شير و پشم آن، و عاريه دادن حيوان نر براي آبستن کردن حيوان مادّه صحيح است و نيز عاريه دادن حيوانات ديگر براي منافع مشروع آنها اشکال ندارد.
مسأله 2506 :
اگر چيزي را که عاريه کرده به مالک يا به ولي يا به وکيلي که در مطلق کارها وکالت داشته باشد و يا به وکيلي که در خصوص عاريه وکالت دارد بدهد و بعد آن چيز تلف شود، عاريه کننده ضامن نيست، ولي اگر بدون اجازه صاحب مال يا وکيل يا ولي او آنرا بجائي ببرد اگر چه جائي باشد که صاحبش معمولا بآنجا مي برده مثلا اتومبيل را در پارکينگي پارک کند که معمولا صاحبش در آنجا پارک مي کرده و بعد تلف شود يا کسي آنرا تلف کند يا بسرقت برود ضامن است.
مسأله 2507 :
اگر چيز نجس را براي کاري که شرط آن پاکي است عاريه دهد، مثلا ظرف نجس را عاريه دهد که در آن غذا بخورند، بايد نجس بودن آنرا به کسيکه عاريه مي کند بگويد، و امّا اگر لباس نجس را براي نماز خواندن عاريه دهد لازم نيست نجس بودنش را اطلاع دهد.
مسأله 2508 :
چيزي را که عاريه کرده بدون اجازه صاحب آن نمي تواند به ديگري اجاره، يا عاريه دهد.
مسأله 2509 :
اگر چيزي را که عاريه کرده با اجازه صاحب آن به ديگري عاريه دهد، چنانچه کسي که اول آن چيز را عاريه کرده بميرد يا ديوانه شود، عاريه دوّمي باطل نمي شود.
مسأله 2510 :
اگر بداند مالي را که عاريه کرده غصبي است، بايد آن را به صاحبش برساند و نمي تواند به عاريه دهنده بدهد.
مسأله 2511 :
اگر مالي را که مي داند غصبي است عاريه کند و از آن استفاده اي ببرد و در دست او از بين برود، مالک مي تواند عوض مال و عوض استفاده اي را که عاريه کننده برده از او يا از کسي که مال را غصب کرده مطالبه کند و اگر از عاريه کننده بگيرد، او نمي تواند چيزي را که به مالک مي دهد از عاريه دهنده مطالبه نمايد.
مسأله 2512 :
اگر نداند مالي را که عاريه کرده غصبي است و در دست او از بين برود، چنانچه صاحب مال عوض آن را از او بگيرد، او هم مي تواند آنچه را به صاحب مال داده از عاريه دهنده مطالبه نمايد، ولي اگر چيزي را که عاريه کرده طلا و نقره باشد، يا عاريه دهنده با او شرط کرده باشد که اگر آن چيز از بين برود عوضش را بدهد، نمي تواند چيزي را که به صاحب مال مي دهد، از عاريه دهنده مطالبه نمايد.