21. تناسخ چيست ؟
مقصود از تناسخ اين است که انسان بار ديگر از طريق نطفه وعلقه و... به اين جهان باز گردد. واين نظريه در کشورهايى مانند هند وجنوب آسيا طرفدارانى دارد. اين گروه معتقد هستند که انسانها در زندگى دنيوى خود مختلفند گروهى وظيفه شناس ودرستکار وگروهى ديگر ستمگر وجنايتکار وازآنجا که عدل الهى ايجاب مى کند که اين دو گروه سرنوشت يکسانى نداشته باشند بار ديگر اين افراد به اين جهان بازگشته وسزاى اعمال خود را مى بينند. گروهى که در چشم انداز ما مرفه مى باشند وغرق در نعمت هستند اينها، همان انسانهايى هستند که در زندگى قبلى وظيفه شناس و درستکار بوده اند ولى آن گروه بدبخت وبيچاره که رقت انسانها را به خود جلب مى کنند همان انسانهاى جنايت پيشه بودند که بايد کيفر اعمال خود را به وسيله زندگى سياه ودردمند بچشند. خلاصه متنعم بودن گروهى ومحروم بودن گروه ديگر واکنش شيوه زندگى هاى پيشين انسان هاست وچاره اى از اين دو نوع زندگى نيست.
چرا تناسخ باطل است؟
اين گروه از مدعيان، به صورت انحرافى معاد را انکار کرده وبه تناسخ گراييده اند وکسانى که در کشور هاى اسلامى دم از چنين زندگى هاى مجدد مى زنند به گونه اى مى خواهند معاد را انکار نمايند اما نه به طور مستقيم بلکه به صورت انحرافى.
واما چرا تناسخ باطل است، زيرا چنين بازگشت، کار عبث ولغو بوده وساحت حق تعالى از آن
صفحه 110
پيراسته است. انسانى که هفتاد سال در اين جهان زندگى کرده وطبعاً کمالاتى فکرى ومعنوى پيدا کرده است وسرانجام به صورت سلمانها، ابوذرها، مقدادها، ميثم ها، در آمده است، آيا صحيح است که اين نوع افراد بار ديگر کمال خود را از دست بدهند واز طريق نطفه زندگى را آغاز کنند وبه تدريج گامهايى به سوى کمال بردارند؟ واين همان است که فلاسفه مى گويند: «تبديل فعليّت به قوه محال است» ويا لاأقل خلاف حکمت وعبث مى باشد.
آيا رئيس آموزش مى تواند به خود اجازه دهد که يک فرد تحصيل کرده را که به مدارج عالى علمى رسيده ودر رشته اى دکترا گرفته است به کلاس اول بازگرداند وبگويد تو بايد از نو آغاز تحصيل کنى، به طور مسلّم چنين نيست.
اختلاف زندگى بشرها ايجاب مى کند که پاداشها و کيفرهاى مختلف در کمين آنها باشد ولى هرگز ايجاب نمى کند که اين پاداشها وکيفرها در همين جهان تحقق پذيرد بلکه لازم است در سراى ديگر که ازهستى برترى برخوردار است اين کار جامه عمل بپوشد.
در باره معاد اشکالات و پرسشهاى ديگرى هست که همه اين پرسشها با پاسخ هاى متناسبى در کتب عقايد مطرح شده که ميتوان با مراجعه به کتاب «معاد انسان وجهان» به پاسخ همه آنها دست يافت.
***
در اين جا، سخن ما درباره عقايد اسلامى آن هم به صورت فشرده به پايان مى رسد از اين به بعد، پيرامون احکام و رفتارهاى مکلف و وظايف عملى آنان سخن خواهيم گفت. ان شاءالله.