احکام حائض
مساله 450 :
چند چيز بر حائض حرام است: اول: عبادتهايى که مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود، ولى بجا آوردن عبادتهايى که وضو و غسل و تيمم براىآنها لازم نيست، مانند نماز ميت، مانعى ندارد. دوم: تمام چيزهايى که بر جنب حرام است و در احکام جنابت گفته شد. سوم: جماع کردن در فرج، که هم براى مرد حرام است و هم براى زن، اگر چه به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، بلکه احتياط واجب آن است که مقدار کمتر از ختنهگاه را هم داخل نکند. و در دبر زن حائض وطى کردن، کراهتشديده دارد.
مساله 451 :
جماع کردن در روزهايى هم که حيض زن قطعى نيست ولى شرعا بايد براى خود حيض قرار دهد، حرام است. پس زنى که بيشتر از ده روز خون مىبيند و بايد به دستورى که بعدا گفته مىشود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نمىتواند در آن روزها با او نزديکى کند.
مساله 452 :
اگر شماره روزهاى حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اول آن، با زن خود در قبل جماع کند، بنابر احتياط واجب بايد هيجده نخود طلا کفاره به فقير بدهد و اگر در قسمت دوم جماع کند، نه نخود و اگر در قسمتسوم جماع کند بايد چهار نخود و نيم بدهد. مثلا زنى که شش روز خون حيض مىبيند اگر شوهرش در شب يا روز اول و دوم با او جماع کند بايد هيجده نخود طلا بدهد و در شب يا روز سوم و چهارم نه نخود و در شب يا روز پنجم و ششم بايد چهار نخود و نيم بدهد.
مساله 453 :
وطى در دبر زن حائض، کفاره ندارد.
مساله 454 :
لازم نيست طلاى کفاره را از طلاى سکهدار بدهد، ولى اگر بخواهد قيمت آن را بدهد، بايد قيمتسکهدار بدهد.
مساله 455 :
اگر قيمت طلا در وقتى که جماع کرده با وقتى که مىخواهد به فقير بدهد فرق کرده باشد، بايد قيمت وقتى را که مىخواهد به فقير بدهد حساب کند.
مساله 456 :
اگر کسى هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمتسوم حيض، بازن خود جماع کند، بايد هر سه کفاره را که روى هم سى و يک نخود و نيم مىشود بدهد.
مساله 457 :
اگر انسان بعد از آنکه در حال حيض جماع کرده و کفاره آن را داده دوباره جماع کند واجب است باز هم کفاره بدهد.
مساله 458 :
اگر با زن حائض چند مرتبه جماع کند و در بين آن کفاره ندهد، احتياط واجب آن است که براى هر جماع يک کفاره بدهد.
مساله 459 :
اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، بايد فورا از او جدا شود. واگر جدا نشود، بنابر احتياط واجب بايد کفاره بدهد.
مساله 460 :
اگر مرد با زن حائض زنا کند يا با زن حائض نامحرمى به گمان اينکه عيال خود او است جماع نمايد، احتياط واجب آن است که کفاره بدهد.
مساله 461 :
کسى که نمىتواند کفاره بدهد، بهتر آن است که صدقهاى به فقير بدهد. و اگر نمىتواند، بنابر احتياط واجب بايد استغفار کند، و هر وقت توانست بايد کفاره بدهد.
مساله 462 :
طلاق دادن زن در حال حيض، به طورى که در کتاب طلاق گفته مىشود، باطل است.
مساله 463 :
اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاک شدهام، بايد حرف او را قبول کرد.
مساله 464 :
اگر زن در بين نماز حائض شود، نماز او باطل است.
مساله 465 :
اگر زن در بين نماز شک کند که حائض شده يا نه، نماز او صحيح است. ولى اگر بعد از نماز بفهمد که در بين نماز حائض شده، نمازى که خوانده باطل است.
مساله 466 :
بعد از آنکه زن از خون حيض پاک شد، واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى که بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود، غسل کند. و دستور آن مثل غسل جنابت است. ولى براى نماز بايد پيش از غسل يا بعد از آن وضو هم بگيرد،و اگر پيش از غسل وضو بگيرد بهتر است.
مساله 467 :
بعد از آن که زن از خون حيض، پاک شد، اگر چه غسل نکرده باشد، طلاق او صحيح است، و شوهرش هم مىتواند با او جماع کند. ولى احتياط مستحب آن استکه پيش از غسل از جماع با او خوددارى کند. اما کارهاى ديگرى که در وقتحيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مس خط قرآن، تا غسل نکند بر او حلال نمىشود.
مساله 468 :
اگر آب براى وضو و غسل کافى نباشد و به اندازهاى باشد که بتواند يا غسل کند يا وضو بگيرد، بنابر احتياط واجب بايد غسل کند و بدل از وضو تيمم نمايد. و اگر فقط براى وضو کافى باشد و به اندازه غسل نباشد، بايد وضو بگيرد و عوض غسل تيمم نمايد. و اگر براى هيچ يک از آنها آب ندارد، بايد دو تيمم کند،يکى بدل از غسل و ديگرى بدل از وضو.
مساله 469 :
نمازهاى يوميهاى که زن در حال حيض نخوانده، قضا ندارد، ولى روزههاى واجب را بايد قضا نمايد.
مساله 470 :
هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند که اگر نماز را تاخير بيندازد حائض مىشود، بايد فورا نماز بخواند.
مساله 471 :
اگر زن نماز را تاخير بيندازد و از اول وقت به اندازه انجام واجبات يک نماز بگذرد و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است. ولى در تند خواندن و کند خواندن و چيزهاى ديگر بايد ملاحظه حال خود را بکند، مثلا زنى که مسافر نيست اگر در اول ظهر نماز نخواند، قضاى آن در صورتى واجب مىشود که به مقدار خواندن چهار رکعت نماز به دستورى که گفته شد از اول ظهر بگذرد و حائض شود، و براى کسى که مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو رکعت کافى است. و نيز بايد ملاحظه تهيه شرايطى را که دارا نيست بنمايد، پس اگر به مقدار فراهم آوردن آن مقدمات و خواندن يک نماز بگذرد و حائض شود قضا واجب است، و گرنه واجب نيست.
مساله 472 :
اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاک شود و به اندازه غسل و وضو و مقدمات ديگر نماز مانند تهيه کردن لباس يا آب کشيدن آن و خواندن يک رکعت نماز يا بيشتر از يک رکعت وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضاى آن را بجا آورد.
مساله 473 :
اگر زن حائض به اندازه غسل و وضو وقت ندارد، ولى مىتواند با تيمم نماز را در وقت بخواند آن نماز بر او واجب نيست. اما اگر گذشته از تنگى وقت تکليفش تيمم است، مثل آنکه آب برايش ضرر دارد، بايد تيمم کند و آن نماز را بخواند.
مساله 474 :
اگر زن حائض بعداز پاک شدن شک کند که براى نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.
مساله 475 :
اگر به خيال اين که به اندازه تهيه مقدمات نماز و خواندن يک رکعت وقت ندارد نماز نخواند، و بعد بفهمد وقت داشته، بايد قضاى آن نماز را بجا آورد.
مساله 476 :
مستحب است زن حائض در وقت نماز خود را از خون پاک نمايد و پنبه و دستمال را عوض کند و وضو بگيرد، و اگر نمىتواند وضو بگيرد تيمم نمايد و در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذکر و دعا و صلوات شود.
مساله 477 :
خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جايى از بدن به حاشيه و ما بين خطهاى قرآن و نيز خضاب کردن به حنا و مانند آن براى حائض مکروه است.