24. احکام عارِيَه
مسأله 1964 :
عاريه آن است که انسان مال خود را به ديگرى بدهد که از آن استفاده کند و در عوض، چيزى هم از او نگيرد.
مسأله 1965 :
لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند، و اگر مثلاً لباس را به قصد عاريه به کسى بدهد و او به همين قصد بگيرد عاريه صحيح است.
مسأله 1966 :
اگر ديوانه و بچه، مال خود را عاريه بدهند صحيح نيست، اما اگر ولى بچه مصلحت بداند که مال او را عاريه دهد و بچه آن مال را به گفته ولى به عاريه کننده برساند اشکال ندارد.
مسأله 1967 :
اگر در نگهدارى چيزى که عاريه کرده کوتاهى نکند و در استفاده از آن هم زياده روى ننمايد و اتفاقاً آن چيز تلف شود ضامن نيست; ولى چنانچه شرط کنند که اگر تلف شود عاريه کننده ضامن باشد; يا چيزى را که عاريه کرده طلا و نقره باشد، بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 1968 :
اگر عاريه دهنده بميرد، عاريه گيرنده بايد چيزى را که عاريه کرده به ورثه او بدهد.
مسأله 1969 :
اگر عاريه دهنده طورى شود که شرعاً نتواند در مال خود تصرف کند مثلاً ديوانه شود; عاريه کننده بايد مالى را که عاريه کرده به ولى او بدهد.
مسأله 1970 :
کسى که چيزى عاريه داده هر وقت بخواهد مى تواند آن را پس بگيرد و کسى هم که عاريه کرده هر وقت بخواهد مى تواند آن را پس دهد.
مسأله 1971 :
اگر ظرف طلا و نقره را براى زينت اطاق عاريه بدهند اشکال ندارد ولى اگر براى استفاده حرام بدهند باطل است.
صفحه 438