احکام عقد (آیت الله حسین مظاهری)

احکام عقد (آیت الله حسین مظاهری)

احکام عقد

مسأله :

زن بايد براى هر لذّت جنسى متعارف تسليم شوهر باشد مگر اينکه عذرى داشته باشد، و اگر عقد دائمى است بايد بيرون رفتن او از منزل با اجازه شوهر باشد ولى در کارهاى ديگرش که منافى با لذّت جنسى شوهرش نيست اجازه او لازم نيست.

مسأله :

اگر زن در کارهايى که در مسأله پيش گفته شد از شوهر اطاعت نکند گناهکار است و حقّ غذا و لباس و منزل و همخوابى ندارد ولى مهر او از بين‌نمى‌رود.

مسأله :

تهيه مخارج زن اگر عقد دائمى باشد مطابق معمول بر شوهر واجب است، و اگر تهيه نکند بدهکار او خواهد بود مگر اينکه زن راضى به آن زندگى‌باشد.

مسأله :

چون عقد ازدواج معمولاً مبنى بر خانه‌دارى زن و بچه‌دارى و شيردادن او انجام مى‌گيرد، بنابراين خانه‌دارى و بچه‌دارى و شيردادن مطابق معمول به عهده زن مى‌باشد، مگر اينکه در ضمن عقد شرط کند که چنين وظيفه‌اى نداشته باشد يا حق‌الزحمت خود را در برابر اين کارها بگيرد.

مسأله :

هرگاه شوهر خرجى زن را ندهد، زن مى‌تواند بدون اجازه از مال اوبردارد.

مسأله :

هرگاه مرد حقوقى را که زن بر او دارد ترک نمايد، رعايت حقوق شوهر بر زن لازم نيست.

مسأله :

مرد نمى‌تواند زن خود را به طورى ترک کند که نه مثل زن شوهردار باشد و نه مثل زن بى‌شوهر، لکن واجب نيست هر چهار شب يک شب نزد او بماند، ولى بايد اقلاً هر چهار ماه يک مرتبه با او نزديکى کند.

مسأله :

ازدواج موقّت اگرچه براى لذّت بردن هم نباشد مثلاً به قصد محرم شدن با نزديکان آن دختر باشد صحيح است.

مسأله :

اگر زن در ضمن عقد با شوهر شرطى کند نظير اينکه با او نزديکى نکند، يا او را از شهر خودش بيرون نبرد، يا زن ديگرى نگيرد يا بعد از مرگ او مقدار معيّنى از سرمايه مرد مال زن باشد و مانند اينها و مرد قبول کند، بايد به آن شرط عمل کند.

مسأله :

زن و مرد در ازدواج موقّت هيچ حقّى جز لذّت جنسى به يکديگر پيدا نمى‌کنند، بنابراين زن بدون اجازه شوهر مى‌تواند از خانه بيرون برود، و از شوهر ارث نمى‌برد و شوهر هم از او ارث نمى‌برد و نفقه هم ندارد گرچه آبستن شود.

مسأله :

زنى که صيغه شده اگر نداند که حقّ خرجى و همخوابى و مانند اينها ندارد عقد او صحيح است و براى آنکه نمى‌دانسته، حقّى به شوهر پيدا نمى‌کند.

مسأله :

پدر و جدّ پدرى و حاکم شرع (اگر پدر و جدّ پدرى نباشند) مى‌توانند براى محرم شدن، زنى را به عقد پسر کوچک خود درآورند، و نيز مى‌توانند دختر کوچک خود را براى محرم شدن به‌عقد کسى در آورند، چه عقد دائم و چه عقدموقّت.

مسأله :

مرد در ازدواج موقّت مى‌تواند مدّت را ببخشد و بخشيدن او به منزله طلاق است، ولى شرايط طلاق را ندارد و لازم نيست مثلاً در ايّام پاکى باشد.

مسأله :

در ازدواج موقّت بايد وقت و مقدار آن تعيين شود و اگر وقت يا مقدار آن تعيين نشود عقد باطل است.

مسأله :

مرد مى‌تواند زنى را که متعه او بوده يا طلاقش داده دوباره به عقد دائم يا موقّت خود درآورد اگرچه هنوز عدّه‌اش تمام نشده باشد، و نيز مى‌تواند زنى را که با او ازدواج موقّت نموده به عقد دائم خود درآورد گرچه بهتر است اوّل باقيمانده مدّت را ببخشد.

مسأله :

کسى که به واسطه نداشتن زن يا شوهر به حرام مى‌افتد، که اگر همسر داشت معمولاً آن گناه را انجام نمى‌داد در صورتى که قدرت داشته باشد واجب است ازدواج کند.

مسأله :

اگر بعد از عقد معلوم شود که دختر باکره نبوده است نمى‌تواند عقد را به هم بزند مگر با طلاق، ولى مى‌تواند تفاوت بين باکره و غيرباکره را از مهر کم کند.

مسأله :

اگر مرد و زن نامحرم در جايى باشند در صورتى که در معرض اين باشند که به حرام بيفتند يا احتمال فساد برود، بايد از آنجا بيرون بروند.

مسأله :

اگر مرد يا زن مسلمانى کافر شود (مسلمان‌زاده باشند يا کافرزاده) ازدواج آنها باطل مى‌شود، و اگر مرد کافر شود زن بايد عدّه وفات بگيرد، و بعد مى‌تواند با ديگرى ازدواج کند، و اگر زن يائسه باشد يا هنوز نزديکى با او نشده باشد، عدّه هم ندارد.

مسأله :

اگر مرد يا زن مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان شود مى‌تواند با همان همسر اوّلى به عقد جديد ازدواج کند گرچه آن زن هنوز در عدّه باشد، چنانکه مى‌توانند همسر جديد انتخاب کنند.

مسأله :

فرزندى که از راه نامشروع منعقد شده باشد (ولدالزنا) جايز نيست او را سقط کنند و فرزند آن زن و مرد حساب مى‌شود ولى از آنها ارث نمى‌برد و مسلمان است و مى‌تواند زن مسلمان بگيرد و اگر زن بگيرد و بچه‌اى پيدا کند، آن بچّه حلال‌زاده است.

مسأله :

اگر کسى با زنى به خيال اينکه زن اوست نزديکى کند و يا با زنى به خيال اينکه در عدّه کسى نيست ازدواج کند يا در روز ماه رمضان يا در حال حيض با زن خود نزديکى کند بچه‌اى که از آنها به دنيا مى‌آيد حلال‌زاده است و همچنين اگر کسى با زنى زنا کند چنانچه بعد او را عقد کند و بچه‌اى از آنان پيدا شود در صورتى که ندانند از نطفه حلال است يا حرام، آن بچّه حلال‌زاده است.

مسأله :

اگر زن بگويد يائسه‌ام، يا شوهر ندارم يا در عدّه نيستم، يا حيض نيستم، يا خواهر رضاعى تو نيستم و مانند اينها، اگر لااُبالى در دين نباشد، مى‌توان حرف او را قبول کرد.

مسأله :

اگر شخص غيرثقه‌اى بگويد زن شوهر دارد ولى خود زن بگويد شوهر ندارم حرف زن مقدّم است.

مسأله :

لازم است مخصوصاً بر پدر و مادر که براى پسران و دختران خود که احتياج به همسر دارند، همسر انتخاب کنند و در روايات ما ثواب فراوانى بر اين کار مترتب شده است.

مسأله :

زنى که يقين دارد شوهرش در سفر مرده، اگر بعد از عدّه وفات شوهر کند و شوهر اوّل از سفر برگردد، بايد از شوهر دوّم جدا شود و به شوهر اوّل حلال است، ولى اگر شوهر دوّم با او نزديکى کرده باشد، زن بايد عدّه نگهدارد و شوهر دوّم بايد مهر او را مطابق زنهايى که مثل او هستند بدهد ولى خرج عدّه‌ندارد.

مسأله :

اگر شوهر مفقود الاثر شد، زن او مى‌تواند به حاکم شرع مراجعه کند و اگر حاکم شرع او را طلاق داد و بعد از عدّه شوهر اوّل او آمد حقّى بر زن ندارد، و اگر آن زن ازدواج کرده باشد همسر شوهر دوّم است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS