طلاق خلع
مسأله 2537 :
طلاق زنى را که به شوهرش مايل نيست و مهر يا مال ديگر خود را به او مى بخشد که طلاقش دهد, طلاق خلع گويند.
مسأله 2538 :
اگر خود شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند, چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد, پـس از بذل مى گويد زوجتي فاطمة خالعتها على ما بذلت و بنابر احتياط مستحب نيز بگويد هـي طالق يعنى زنم فاطمه را در مقابل چيزى که بذل نموده طلاق خلع دادم اورها است , و در صورتى که زن معين باشد بردن نامش در اينجا و در طلاق مبارات نيز لازم نيست .
مسأله 2539 :
اگر زنى کسى را وکيل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر همان کس را وکـيـل کـنـد که زن را طلاق دهد, چنانچه مثلااسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد, وکيل , صـيغه طلاق را اينطور مى خواند عن موکلتي فاطمة بذلت مهرها لموکلي محمد ليخلعهاعليه پـس از آن بـدون فـاصـله مى گويد زوجة موکلي خالعتها على ما بذلت هي طالق , و اگر زنى کسى را وکيل کند که غير از مهر چيزديگرى را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد, وکيل بايد به جاى کلمه مهرها آن چيز را بگويد, مثلا صد تومان داده بايد بگويد بذلت ماة تومان .