طلاق خُلْع
مسأله 2678 :
طلاق زني را که به شوهرش مايل نيست و مهر يا مال ديگر خود را به او مي بخشد که طلاقش دهد طلاق خلع گويند.
مسأله 2679 :
اگر شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد پس از بذل مي گويد: زَوْجَتي فاطِمَهُ خالَعْتُها عَلي ما بَذَلَتْ هِي طالِقٌ (يعني زنم فاطمه را در مقابل چيزيکه بذل نموده طلاق خلع دادم او رها است) و جمله "هي طالق" بنابر احتياط واجب است.
مسأله 2680 :
اگر زن کسي را وکيل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر، همان کس را وکيل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه مثلا اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد وکيل صيغه طلاق را اينطور مي خواند: عَنْ مُوکلَتي فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَهَا لِمُوَکلِي مُحَمَّد لِيَخْلَعَها عَلَيْهِ پس از آن بدون فاصله مي گويد: زَوْجَةُ مُوَکلي خالَعْتُها عَلي ما بَذَلَتْ هِي طالِقٌ و اگر زن کسي را وکيل کند که غير از مهر چيز ديگري را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد وکيل بايد به جاي کلمه (مهرها) آن چيز را بگويد، مثلا اگر صد تومان داده بايد بگويد: بَذَلْتُ مَأَةَ تُومانْ.