خاتمه
مساله 2887 :
گوسفند يا حيوانات ديگر را اگر ذبح کنند با کارخانهها و مکينههايى که اخيرا در بعض بلاد متعارف شده است، حرام و نجس و مردار است، و فروش و خريد آنها جايز نيست، و فروشنده ضامن پول خريدار است. چه کليد برق را مسلمان بزند و تسميه بگويد و رو به قبله باشد و از حلقوم ببرد يا نه، چه برسد به آن که اين امور نيز مراعات نشود. ولى گوشتهايى که در بازار مسلمانان فروش مىرود و احتمال داده مىشود که به طور شرعى ذبح شده باشد، حلال و خريد و فروش آن جايز است.
مساله 2888 :
گوشتها يا مرغهاى سر بريدهاى که از بلاد کفر مىآورند، محکوم به نجاست و حرمت و مردار بودن است، مگر آنکه ثابتشود ذبح شرعى آنها.
مساله 2889 :
راديو و تلويزيون داراى منافع حلال عقلايى و منافع حرام است از نظر اسلام.و جايز است انتفاع بردن از آنها به نحو حلال، از قبيل اخبار و مواعظ از راديو و نشان دادن چيزهاى حلال براى تعليم و تربيت صحيح، يا نشان دادن کالاها و عجايب خلقت از بر و بحر از تلويزيون. و اما چيزهاى حرام از قبيل پخش غنا و موسيقى مطرب، و اشاعه منکرات از قبيل پخش قوانين خلاف اسلام و مدح خائن و ظالم، و ترويج باطل، و ارائه چيزهايى که اخلاق جامعه را فاسد و عقايد آنها را متزلزل مىکند، حرام و معصيت است.
مساله 2890 :
در جايى که استعمال اين آلات در وجه حرام شايع و رايج است، به طورى که استعمال حلال آن تقريبا غير مقصود باشد، اجازه نمىدهم فروش و خريد آنها را، مگر براى اشخاصى که هيچ استعمال غير مشروع با آنها نکنند، و نگذارند ديگرى هم استعمال غير مشروع کند.
مساله 2891 :
اگر کسى بخواهد پولى قرض کند و ربا بدهد، يا قرض بدهد و ربا بگيرد، وبه يکى از راههايى که در بعض رسالههاى عمليه ذکر شده بخواهد از ربا فرار کند،جايز نيست، و زيادهاى که مىگيرد بر او حلال نمىشود. پس رباى قرضى به وجهى از وجوه حلال نيست.
مساله 2892 :
قرضى که در آن قرار رباست صحيح است، ليکن شرط و قرار باطل مىباشد. و شرط زياده علاوه بر بطلانش، نيز حرام است.
مساله 2893 :
کسانى که مىخواهند از بانکها يا غير آنها قرض بگيرند، و دهنده بدون ربا قرض نمىدهد، جايز است اصل قرض را قبول کنند، و شرط را در واقع و به طور جد قبول نکنند. و در اين صورت اگر اظهار قبول کنند بدون جد و قصد حقيقى، اين قرار صورى حرام نيست. بنابر اين اصل قرض صحيح است و شرط باطل، و مرتکب حرام هم نشدهاند.
مساله 2894 :
اگر پولى به بانک يا غير آن بدهند و بانک به آنها ربا بدهد، جايز نيست بگيرند، اگر چه قرار هم نگذاشته باشند. ولى اگر قرض گيرنده مجانا چيزى بدهد حرام نيست، و جايز است گرفتن آن.
مساله 2895 :
در بيع مثل به مثل اگر قيمتها با هم اختلاف داشته باشد و بخواهند از بيع مثل به مثل فرار کنند ج نه از زيادى ج جايز استحيله، مثلا اگر يک کيلو گندم خوب به دو کيلو گندم بد ارزش دارد، و مىخواهند يک کيلو خوب بدهند و دو کيلو بد بگيرند، در اين مورد اگر چيزى ضميمه کنند که از بيع مثل به مثل فرار کنند،جايز است.
مساله 2896 :
اگر بخواهند مثل به مثل را مبادله کنند و ربا بگيرند با حيله، جايز نيست. مثلا يک خروار گندم را که ارزش آن نصف دو خروار است، اگر بخواهند مبادله کنند که يک خروار بدهند و بعد از شش ماه دو خروار بگيرند، زيادى رباست و با ضم چيزى صحيح نمىشود. و علاوه بر آنکه معامله حرام است، باطل هم مىباشد. و مثل باب قرض نيست که قرض صحيح باشد و شرط باطل، بلکه اصل معامله باطل است.
مساله 2897 :
از مسأله قبل ظاهر شد که حيله در موردى است که بخواهند از معامله مثل به مثل فرار کنند، بدون آنکه زياده قيمت و ربا در کار باشد. و اما موردى که مىخواهند ربا بگيرند، حيله جايز نيست. و اگر در بعض رسالههاى عمليه اين جانب چيزى بر خلاف آن ذکر شده است صحيح نيست.