نصاب نقره
مسأله 1895 :
نقره ونصاب دارد : نصاب اول آن 105 مثقال معمولى است که اگر نقره به 105 مثقال برسد وشراط ديگر را هم که بيان شد داشته باشد ، انسان بايد چهل بک آن را که 2 مثقال و 15 نخود از بابت زکوة بهد واگر به اين مقدار نرسد ، زکوة آن واجب نيست ، ونصاب دوم آن 21 مثقال است . يعنى اگر 21 مثقال به 105 مثقال اضافه شود ، بايد زکوة تمام 126 مثقال را بطورى که گفته شد بدهد واگر کمتر از 21 مثقال اضافه شود ، فقط بايد زکوة 105 مثقال آن را بدهد وزادى آن زکوة ندارد وهمچنين است هر چه بالا رود ، يعنى اگر 21 مثقال اضافه شود ، بايد زکوة تمام آنها را بدهد واگر کمتر اضافه شود ، مقدارى که اضافه شده . / صفحة 325 / کمتر از 21 مثقال است زکوة ندارد . بنابر اين اگر انسان چهل يک هر چه طلا ونقره دارد بدهد ، زکوتى را که بر او واجب بوده داده وگاهى هم بيشتر از مقدار واجب داده است مثلا کسى که 110 مثقال نقره دارد ، اگر چهل يک آن را بدهد ، زکوة 105 مثقال آن را که واجب بوده داده ومقدارى هم براى 5 مثقال آن داده که واجب نبوده است .
مسأله 1896 :
کسى که طلا يا نقره او به اندازه نصاب است ، اگر چه زکوة آن را داده باشد ، تا وقتى از نصاب اول کم نشده ، همه ساله بايد زکوة آن را بدهد .
مسأله 1897 :
زکوة طلا ونقره در صورتى واجب مى شود که آن را سکه زده باشند ومعامله با آن را ئج باشد يعنى معامله پول طلا ونقره با آن بشود واگر سکه آن از بين رفته باشد لازم نيست زکوة آن را بدهند .
مسأله 1898 :
طلا ونقره سکه دارى که زنها را زينت بکار مى برند ، زکوة آن واجب نمى باشد .
مسأله 1899 :
کسى که طلا ونقره دارد ، اگر هيچ کدام آنها به اندازه نصاب اول نباشد مثلا 104 مثقال نقره و 14 مثقال طلا داشته باشد ، زکوة بر او واجب نيست .
مسأله 1900 :
چنانچه سابقا گفته شد زکوة طلا ونقره در صورتى واجب مى شود که انسان يازده ماه مالک مقدار نصاب باشد واگر در بين يازده ماه ، طلا و نقره او از نصاب اول کمتر شود زکوة بر او واجب نيست .
مسأله 1901 :
اگر در بين يازده ماه طلا ونقره اى را که دارد با طلا يا نقره يا چيز ديگر عوض نمايد يا آنها را آب کند ، زکوة بر او واجب نيست . ولو براى فرار از دادن زکوة اين کارها را بکند .
مسأله 1902 :
اگر در ماه دوازدهم پول طلا ونقره را آب کند ، بايد زکوة آنها را بدهد وچنانچه به واسطه آب کردن ، وزن يا قيمت آنها کم شود ، بايد زکوتى را که
پيش از آب کردن بر او واجب بوده بدهد . / صفحة 326 / -
مسأله 1903 :
اگر طلا ونقره اى که دارد خوب وبد داشته باشد ، مى تواند زکوة هر کدام از خور وبد را از خود آن بدهد ولى بهتر است زکوة همه آنها را از طلا و نقره خوب بدهد .
مسأله 1904 :
طلا ونقره اى که بيشتر از اندازه معمول فلز ديگر دراد ، به حدى که به آن پول طلا ونقره نگويند اگر خالص آن به اندازه نصاب که مقدار آن گفته شد برسد انسان بايد زکوة آن را بدهد ولى اگر به آن پول طلا ونقره بگويند زکاة آن واجب است ولو خالص آن به اندازه نصاب نباشد .
مسأله 1905 :
اگر طلا ونقره اى که دارد به مقدار معمول فلز ديگر به آن مخلوط باشد ، نمى تواند زکوة آن را از طلا ونقره اى بدهد که بيستر از معمول فلز ديگر دارد . ولى اگر بقدرى بدهد که يقين کند طلا ونقره خالصى که در آن هست ، به اندازه زکوتى مى باشد که بر او واجب است اشکال ندارد .