مبطلات نماز (آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره))

مبطلات نماز (آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره))

مبطلات نماز

مسأله 1135 :

دوازده چيز نماز را باطل مى کند و آنها را مبطلات مى گويند: اول - آنـکه در بين نماز يکى از شرطهاى آن از بين برود, مثلا در بين نماز بفهمد لباسش که ساتر است غصبى است .

دوم - آنـکـه در بـين نماز عمدا يا سهوا يا از روى ناچارى , چيزى که وضو يا غسل را باطل مى کند پـيـش آيد, مثلا بول از او بيرون آيد, ولى کسى که نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى کـنـد, اگر در بين نماز بول يا غائط از او خارج شود, چنانچه به دستورى که در احکام وضوگفته شد, رفتار نمايد نمازش باطل نمى شود, و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود, در صورتى که به دستور استحاضه رفتارکرده باشد, نمازش صحيح است .

مسأله 1136 :

کسى که بى اختيار خوابش برده , اگر نداند که در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن , بايد نمازش را دوباره بخواند.

مسأله 1137 :

اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و شک کند که بعد از نماز بوده , يا در بين نماز يـادش رفته که مشغول نماز است و خوابيده ,نمازش صحيح است , و اگر احتمال دهد خوابش در اثناء نماز عمدا و با التفات به نماز بوده , بايد دوباره بخواند.

مسأله 1138 :

اگر در حال سجده از خواب بيدار شود وشک کند که در سجده آخر نماز است يا در سـجـده شکر, چنانچه بداند که بى اختيارخوابش برده بايد آن نماز را دوباره بخواند, واگر بداند به اخـتـيـار خودش خوابيده و احتمال دهد که از روى غفلت در سجده نماز خوابيده نمازش صحيح است .

سوم از مبطلات نماز آن است که دستها را به قصد اينکه جزو نماز باشد روى هم بگذارد, و اگر به اين قصد نباشد بلکه به عنوان ادب در نمازباشد نمازش صحيح است و لکن کار حرام کرده است .

مسأله 1139 :

هرگاه از روى فراموشى يا ناچارى يا تقيه يا براى کار ديگر مثل خاراندن دست و مانند آن , دستها را روى هم بگذارداشکال ندارد.

چهارم از مبطلات نماز آن است که بعد از خواندن حمد در صورتى که قصد دعا ننمايد و يا به قصد ايـنـکـه جـزو نـمـاز باشد, آمين بگويد, ولى اگر فقطبه قصد دعا يا اشتباها يا از روى تقيه بگويد, نمازش باطل نمى شود.

پـنـجم از مبطلات نماز آن است که عمدا يا از روى فراموشى پشت به قبله کند, يا بطرف راست يا چپ قبله برگردد, بلکه اگر عمدا به قدرى برگردد که نگويند رو به قبله است , اگرچه به طرف راست يا چپ نرسد, نمازش باطل است .

مسأله 1140 :

اگـر عـمدا يا سهوا سر را به قدرى بگرداند که مواجه طرف راست يا چپ قبله يا بـيـشـتـر بـاشـد, نـمازش باطل است , ولى اگر سر راکمى بگرداند که نگويند روى خودرا از قبله گـردانـده , عمدا باشد يا اشتباها, نمازش باطل نمى شود, و اگر به مقدارى برگرداند که بگويند روى خـود را از قـبله برگردانده است ولى به حد راست يا چپ قبله نرسيده باشد, در اين صورت چنانچه روگرداندن عمدى باشد نماز باطل است , واگر سهوى باشد نماز صحيح است .

ششم از مبطلات نماز آن است که عمدا کلمه اى بگويد که يک حرف يا بيشتر باشد, اگرچه معنى هم نداشته باشد.

مسأله 1141 :

اگر سهوا کلمه اى بگويدکه يک حرف يابيشتر دارد,اگرچه آن کلمه معنى داشته باشد نمازش باطل نمى شود, ولى لازم است بعد از نماز سجده سهو بجا آورد چنانکه خواهد آمد.

مسأله 1142 :

سـرفـه کردن , آروغ زدن و آه کشيدن يا اشاره کردن در نماز اشکال ندارد, ولى گفتن آخ و آه و مانند اينها اگر عمدى باشد, نمازرا باطل مى کند.

مسأله 1143 :

اگر کلمه اى را به قصد ذکر بگويد مثلا به قصد ذکر بگويد (( اللّه اکبر )) و در موقع گـفتن آن , صدا را بلند کند که چيزى را به ديگرى بفهماند, اشکال ندارد, بلکه اگر به قصد اينکه چيزى به کسى بفهماند کلمه اى را به قصد ذکر بگويد اشکال ندارد.

مسأله 1144 :

خواندن قرآن در نماز, غير از چهار آيه اى که سجده واجب دارد و در احکام جنابت گـفـته شد, و نيز دعا کردن در نماز اشکال ندارد, ولى احتياط مستحب آن است که به غير عربى دعا نکند.

مسأله 1145 :

اگـر چيزى از حمد و سوره و ذکرهاى نماز را عمدا يا احتياطا چند مرتبه بگويد اشکال ندارد.

مسأله 1146 :

در حـال نماز, انسان نبايد به ديگرى سلام کند, واگر ديگرى به او سلام کند, بنابر احـتـيـاط واجـب بايد همانطور که او سلام کرده ,جواب دهد, مثلا اگر گفته (( سلام عليکم )) جـواب بـگـويـد (( سـلام عـليکم )) ولى در جواب (( عليکم السلام )) هر صيغه اى که مى خواهد مى تواندبگويد.

مسأله 1147 :

انـسان بايد جواب سلام را چه در نماز يا در غير نماز فورا بگويد, و اگر عمدا يا از روى فـرامـوشـى جواب سلام را به قدرى طول دهد که اگر جواب بگويد, جواب آن سلام حساب نشود, چنانچه در نماز باشد, نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد, جواب دادن واجب نيست .

مسأله 1148 :

بايد جواب سلام را طورى بگويد که سلام کننده بشنود, ولى اگر سلام کننده کر بـاشـد يـا سـلام داده و تـند رد شود چنانچه انسان به طور معمول جواب او را بدهد کافى است , و چنانچه سلام را در نامه يا با سفارش شخصى بفرستد جواب واجب نيست .

مسأله 1149 :

واجب نيست که نمازگزار جواب سلام را به قصد دعا بگويد يعنى از خداوند عالم براى کسى که سلام کرده سلامتى بخواهد,بلکه به قصد تحيت نيز بگويد مانعى ندارد.

مسأله 1150 :

اگـر زن يـا مـرد نامحرم يا بچه مميز يعنى بچه اى که خوب و بد را مى فهمد به نمازگزار سلام کند, نمازگزار بايد جواب او را بدهد,ولى در سلام زن که (( سلام عليک )) بگويد بـايد بگويد (( سلام عليک )) و کاف را زير و زبر و پيش ندهد, و بعيد نيست در صورتى که کاف را زن با زبر گفته در جواب با زير بگويد عيبى نداشته باشد.

مسأله 1151 :

اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد, معصيت کرده ولى نمازش صحيح است .

مسأله 1152 :

اگر کسى به نمازگزار غلط سلام کند, به طورى که سلام حساب نشود, جواب او واجب نيست .

مسأله 1153 :

جواب سلام کسى که از روى مسخره يا شوخى سلام مى کند, و جواب سلام مرد و زن غير مسلمان در صورتى که ذمى نباشند, واجب نيست , واگر ذمى باشند بنابر احتياط واجب به کلمه (( عليک )) اکتفا شود.

مسأله 1154 :

اگر کسى به عده اى سلام کند, جواب سلام او بر همه آنان واجب است , ولى اگر يکى از آنان جواب دهد کافى است .

مسأله 1155 :

اگر کسى به عده اى سلام کند و کسى که سلام کننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد, باز هم جواب سلام او بر آن عده واجب است .

مسأله 1156 :

اگر به عده اى سلام کند و کسى که بين آنها مشغول نماز است شک کند که سلام کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته يا نه ,نبايد جواب بدهد, و همچنين است اگر بداند قصد او را هم داشته ولى ديگرى جواب سلام را بدهد, اما اگر بداند قصد او را هم داشته و ديگرى جواب ندهد, بايد جواب او را بگويد, و قبل از آنکه ديگرى جواب دهد او جواب بگويد مانعى ندارد.

مسأله 1157 :

سلام کردن مستحب است و خيلى سفارش شده است که سواره به پياده و ايستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.

مسأله 1158 :

اگر دو نفر با هم به يکديگر سلام کنند, بنابر احتياط واجب بايد هر يک جواب سلام ديگرى را بدهد.

مسأله 1159 :

در غـيـر نماز, مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد, مثلا اگر کسى گفت (( سلام عليکم )) در جواب بگويد (( سلام عليکم ورحمة اللّه )).

هـفتم از مبطلات نماز, خنده با صدا و عمدى است , و چنانچه عمدا بى صدا يا سهوا با صدا بخندد, ظاهر اين است که نمازش اشکال ندارد.

مسأله 1160 :

اگر براى جلوگيرى از صداى خنده حالش تغيير کند, مثلا رنگش سرخ شود, بهتر آن است که نمازش را دوباره بخواند.

هـشـتم از مبطلات نماز بنابر احتياط آن است که براى کار دنيا عمدا با صدا گريه کند, و احتياط واجب آن است که براى کار دنيا بى صدا هم گريه نکند, ولى اگر از ترس خدا يا براى آخرت گريه کند, آهسته باشد يا بلند اشکال ندارد بلکه از بهترين اعمال است .

نـهـم از مـبطلات نماز, کارى است که صورت نماز را بهم بزند, مثل دست زدن و به هوا پريدن و مانند اينها, عمدا باشد يا از روى فراموشى , ولى کارى که صورت نماز را بهم نزند, مثل اشاره کردن با دست اشکال ندارد.

مسأله 1161 :

اگـر در بـين نماز به قدرى ساکت بماند که نگويند نماز مى خواند, بنابر احتياط نمازش را بعد از تمام کردن اعاده کند.

مسأله 1162 :

اگـر در بين نماز کارى انجام دهد, يا مدتى ساکت شود و شک کند که نماز بهم خورده يا نه , بنابر احتياط نماز را تمام کرده ودوباره بخواند.

دهـم از مـبـطـلات نـماز, خوردن و آشاميدن است که اگر در نماز طورى بخورد يا بياشامد که نـگـويـنـد نـمـاز مـى خواند, عمدا باشد يا از روى فراموشى , نمازش باطل مى شود, ولى کسى که مى خواهد روزه بگيرد, اگر پيش از اذان صبح , نماز مستحبى بخواند و تشنه باشد, چنانچه بترسد که اگر نماز را تمام کند صبح شود, در صورتى که آب روبروى او در دو سه قدمى باشد مى تواند در بين نماز آب بياشامد, اما بايد کارى که نماز را باطل مى کند, مثل رو گرداندن از قبله انجام ندهد.

مسأله 1163 :

اگر بواسطه عملى , موالات نماز بهم بخورد, يعنى طورى شود که نگويند نماز را پشت سر هم مى خواند, بنابر احتياط واجب بايد نماز را بعد از تمام کردن دوباره بخواند.

مسأله 1164 :

اگر در بين نماز, غذائى را که در دهان يا لاى دندانها مانده فرو ببرد, نمازش باطل نـمى شود, و نيز اگر قند يا شکر و مانند اينهادر دهان مانده باشد و در حال نماز کم کم آب شود و فرو رود اشکال ندارد.

يـازدهـم از مـبـطـلات نماز, شک در رکعتهاى نماز دو رکعتى يا سه رکعتى , يا در دو رکعت اول نمازهاى چهار رکعتى است , در صورتى که نمازگزاردر حال شک باقى باشد, يا مقدارى از نماز را در حال شک بجا آورد.

دوازدهـم از مـبـطـلات نماز آن است که رکن نماز را عمدا يا سهوا کم يا زياد کند, يا چيزى را که رکـن نـيـسـت عمدا کم يا زياد نمايد, و در مسأله ( 951 ) گذشت که زيادى تکبيرة الاحرام سهوا مبطل نماز نيست .

مسأله 1165 :

اگر بعد از نماز شک کند که در بين نماز کارى که نماز را باطل مى کند انجام داده يا نه , نمازش صحيح است .

چيزهائى که در نماز مکروه است

مسأله 1166 :

مـکروه است در نماز صورت را کمى به طرف راست يا چپ بگرداند به طورى که نـگويند روى خود را از قبله گردانده , و الا نماز باطل است چنانکه گذشت .

و نيز مکروه است در نـمـاز چـشـمـهـا را هم بگذارد يابه طرف راست وچپ بگرداند, و با ريش و دست خودبازى کند, وانـگشتها را داخل هم نمايد, و آب دهن بيندازد, و به خط قرآن يا کتاب يا خط انگشتر نگاه کند.

و نـيـز مکروه است , موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذکر براى شنيدن حرف کسى ساکت شود, بلکه هر کارى که خضوع و خشوع را از بين ببرد مکروه مى باشد.

مسأله 1167 :

موقعى که انسان خوابش مى آيد و نيز موقع خوددارى کردن از بول و غائط, مکروه است نماز بخواند, و همچنين پوشيدن جوراب تنگ که پا را فشار دهد مکروه مى باشد.

و غير از اينها مکروهات ديگرى هم در کتابهاى مفصل گفته شده است .

مواردى که مى شود نماز واجب را شکست مسأله 1168 - شکستن نماز واجب از روى اختيار بنابر احتياط واجب حرام است , ولى براى حفظ مال و جلوگيرى از ضرر مالى يا بدنى مانعى ندارد.

مسأله 1169 :

اگر حفظ جان خود انسان يا کسى که حفظ جان او واجب است , يا حفظ مالى که نگهدارى آن واجب مى باشد, بدون شکستن نماز ممکن نباشد, بايد نماز را بشکند.

مسأله 1170 :

اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبکار طلب خود را از او مطالبه کند, چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد,بايد در همان حال بپردازد, و اگر بدون شکستن نماز, دادن طلب او ممکن نيست , بايد نماز را بشکند و طلب او را بدهد, بعد نماز را بخواند.

مسأله 1171 :

اگر در بين نماز بفهمد که مسجد نجس است , چنانچه وقت تنگ باشد, بايد نماز را تـمـام کند, و اگر وقت وسعت دارد و تطهيرمسجد, نماز را بهم نمى زند, بايد در بين نماز تطهير کـنـد, بـعـد بـقـيـه نـماز را بخواند, و اگر نماز را بهم مى زند, در صورتى که بعد از نماز تطهير مـسـجدممکن باشد, شکستن نماز براى تطهير جايز است و اگر بعد از نماز تطهير مسجد ممکن نباشد, بايد نماز را بشکند و مسجد را تطهير نمايد, بعد نمازرا بخواند.

مسأله 1172 :

کسى که بايد نماز را بشکند, اگر نماز را تمام کند معصيت کرده ولى نماز او صحيح است , اگرچه احتياط مستحب آن است که دوباره بخواند.

مسأله 1173 :

اگر پيش از آنکه به اندازه رکوع خم شود, يادش بيايد که اذان و اقامه را فراموش کـرده , چـنانچه وقت نماز وسعت دارد,مستحب است براى گفتن آنها نماز را بشکند, و همچنين است اگر پيش از قرائت يادش بيايد که اقامه را فراموش کرده است .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

مبطلات نماز

No image

مبطلات نماز

No image

مبطلات نماز

No image

مبطلات نماز

No image

مبطلات نماز

Powered by TayaCMS