2ـ معدن
مسأله 1496 :
اگر از معدن طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، زغال سنگ، فيروزه، عقيق، زاج، نمک و معدن هاى ديگر چيزى به دست آورد، در صورتى که به مقدار نصاب باشد، بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1497 :
نصاب معدن بنابر احتياط، 105 مثقال معمولى نقره سکّه دار يا 15 مثقال معمولى طلاى سکّه دار است، يعنى اگر قيمت چيزى را که از معدن بيرون آورده، بعد از کم کردن مخارجى که براى آن کرده به 105 مثقال نقره سکّه دار يا 15 مثقال طلاى سکّه دار برسد، بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1498 :
استفاده اى که از معدن برده، اگر قيمت آن به 105 مثقال نقره سکّه دار يا 15 مثقال طلاى سکّه دار نرسد، خمس آن در صورتى لازم است که به تنهائى يا با منفعت هاى ديگر کسب او، از مخارج سالش زياد بيايد.
مسأله 1499 :
گچ و آهک و گِل سرشور و گل سرخ و سنگ، اگر معدن به آن گفته شود بايد خمس آنها را بدهد.
مسأله 1500 :
کسى که از معدن چيزى به دست مى آورد، بايد خمس آن را بدهد چه
صفحه 349
معدن روى زمين باشد، يا زير آن، در زمينى باشد که ملک است يا در جائى باشد که مالک ندارد.
مسأله 1501 :
اگر نداند قيمت چيزى را که از معدن بيرون آورده به 105 مثقال نقره سکّه دار يا 15 مثقال طلاى سکّه دار مى رسد يا نه، بنابر احتياط واجب، بايد به وزن کردن يا از راه ديگر قيمت آن را معلوم کند.
مسأله 1502 :
اگر چند نفر چيزى از معدن بيرون آورند، چنانچه بعد از کم کردن مخارجى که براى آن کرده اند، اگر سهم هر کدام آنها به 105 مثقال نقره سکّه دار يا 15 مثقال طلاى سکّه دار برسد، بايد خمس آن را بدهند.
مسأله 1503 :
اگر معدنى را که در ملک ديگرى است بيرون آورد، آنچه از آن به دست مى آيد، مال صاحب ملک است. و چون صاحب ملک براى بيرون آوردن آن خرجى نکرده، بايد خمس تمام آنچه را که از معدن بيرون آمده، بدهد. در صورتى که به حدّ نصاب برسد. ولى اگر اين کار به دستور او انجام گرفته هزينه آن بر عهده او است و از درآمد معدن کم مى شود.
مسأله 1504 :
اگر حکومت اسلامى معدنى را استخراج کند، خمس به آن تعلق نمى گيرد.