شرایط عقد (آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی (ره))

شرایط عقد (آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی (ره))

شرائط عقد

مسأله 2379 :

عقد ازدواج چند شرط دارد:

(اول) آن که بنابر احتياط به عربى صحيح خوانده شود. و اگر خود مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى صحيح بخوانند، چنانچه ممکن باشد، بنابر احتياط واجب کسى را که مىتواند به عربى صحيح بخواند وکيل کنند و اگر ممکن نباشد خودشان مىتوانند به غير عربى بخوانند، اما بايد لفظى بگويند که معنى زوجت و قبلت را بفهماند.

(دوم) مرد و زن، يا وکيل آنها که صيغه را مىخوانند قصد انشاء داشته باشند يعنى اگر خود مرد وزن صيغه را مىخوانند، زن به گفتن (زوجتک نفسي) قصدش اين باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن (قبلت التزويج) زن بودن او را براى خود قبول بنمايد. و اگر وکيل مرد و زن صيغه را مىخوانند به گفتن (زوجت وقبلت) قصدشان اين باشد که مرد و زنى که آنان را وکيل کرده اند زن و شوهر شوند.

(سوم) کسى که صيغه را مىخواند بنابر احتياط بايد بالغ و عاقل باشد، چه براى خودش بخواند، يا از طرف ديگرى وکيل شده باشد.

(چهارم) اگر وکيل زن و شوهر يا ولى آنها صيغه را مىخوانند در موقع عقد زن و شوهر را معين کنند مثلا اسم آنها را ببرند يا به آنها اشاره نمايند. پس کسى که چند دختر دارد، اگر به مردى بگويد (زوجتک احدى بناتي) يعنى زن تو نمودم يکى از دخترانم را، و او بگويد (قبلت) يعنى قبول کردم، چون در موقع عقد دختر را معين نکرده اند عقد باطل است.

(پنجم) زن و مرد به ازدواج راضى باشند، ولى اگر زن ظاهرا با کراهت اذن دهد و معلوم باشد قلبا راضى است عقد صحيح است.

مسأله 2380 :

اگر در عقد يک حرف غلط خوانده شود که معنى آنرا عوض کند عقد باطل است.

مسأله 2381 :

کسى که دستور زبان عربى را نمىداند، اگر قرائتش صحيح باشد ومعناى هر کلمه از عقد را جداگانه بداند و از هر لفظى معناى آنرا قصد نمايد مىتواند عقد را بخواند.

مسأله 2382 :

اگر زنى را براى مردى بدون اجازه آنان عقد کنند و بعدا زن و مرد آن عقد را اجازه نمايند عقد صحيح است.

مسأله 2383 :

اگر زن و مرد يا يکى از آن دو را به ازدواج مجبور نمايند و بعد از خواندن عقد اجازه نمايند، عقد صحيح است وبهتر آنست که دوباره عقد را بخوانند.

مسأله 2384 :

پدر و جد پدرى مىتوانند براى فرزند پسر يا دختر نا بالغ يا ديوانه خود که با حال ديوانگى بالغ شده است ازدواج کنند، و بعد از آن که آن طفل بالغ شد، يا ديوانه عاقل گرديد، اگر ازدواجى که براى او کرده اند مفسده اى نداشته، نمىتواند آنرا بهم بزند و اگر مفسده اى داشته مىتواند آنرا امضا يا رد نمايد، ولى در صورتى که دختر و پسر نا بالغ را پدرانشان به يکديگر تزويج کنند چنانچه پس از بلوغشان اجازه نکنند احتياط به طلاق يا عقد جديد ترک نشود.

مسأله 2385 :

دخترى که به حد بلوغ رسيده ورشيده است يعنى مصلحت خود را تشخيص مىدهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد بنا بر احتياط واجب بايد از پدر يا جد پدرى خود اجازه بگيرد. و اجازه مادر و برادر لازم نيست.

مسأله 2386 :

اگر دختر باکره نباشد يا اين که باکره باشد ولى اجازه گرفتن از پدر يا جد پدرى به جهت غائب بودن يا غير آن ممکن نباشد، و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد اجازه پدر و جد لازم نيست.

مسأله 2387 :

اگر پدر، يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود زن بگيرد پسر بايد بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد.

مسأله 2388 :

اگر پدر يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود زن بگيرد چنانچه پسر در موقع عقد مالى داشته، مديون مهر زن است و اگر در موقع عقد مالى نداشته پدر يا جد او بايد مهر زن را بدهد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS