مسائل متفرّقه اجاره
مسأله 2298 :
مالي را که مستأجر بابت اجاره مي دهد بايد معلوم باشد. پس اگر از چيزهائي است که مثل گندم با وزن معامله مي کنند، بايد وزن آن معلوم باشد و اگر از چيزهائي است که مثل تخم مرغ يا اسکناس با شماره معلوم مي کنند بايد شماره آن معيّن باشد و اگر مثل اسب و گوسفند است بايد اجاره دهنده آن را ببيند، يا مستأجر خصوصيّات آن را به او بگويد.
مسأله 2299 :
اگر زميني را براي زراعت جو يا گندم يا محصول ديگر اجاره دهد و مال الاجاره را از محصول همان زمين قرار دهد اجاره صحيح نيست.
مسأله 2300 :
کسي که چيزي را اجاره داده تا آن چيز را تحويل ندهد حق ندارد اجاره آن را مطالبه کند، و نيز اگر براي انجام عملي اجير شده باشد، پيش از انجام عمل حق مطالبه اجرت ندارد.
مسأله 2301 :
هر گاه چيزي را که اجاره داده تحويل دهد، اگر چه مستأجر تحويل نگيرد يا تحويل بگيرد و تا آخر مدّت اجاره از آن استفاده نکند، بايد مال الاجاره آن را بدهد.
مسأله 2302 :
اگر انسان اجير شود که در روز معيّني کاري را انجام دهد و در آن روز براي انجام آن کار حاضر شود، اگر کسي که او را اجير کرده به او مراجعه نکند، بايد اجرت او را بدهد مثلا اگر خياطي را در روز معيّني براي دوختن لباسي اجير نمايد و خيّاط در آن روز آماده کار باشد اگر چه پارچه را به او ندهد که بدوزد، بايد اجرتش را بدهد چه خياط بيکار باشد، چه براي خودش يا ديگري کار کند.
مسأله 2303 :
اگر بعد از تمام شدن مدّت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، مستأجر بايد مال الاجاره را به مقدار ارزش معمولي به صاحب ملک بدهد، مثلا اگر خانه اي را يک ساله به هزار تومان اجاره کند بعد بفهمد اجاره باطل بوده، چنانچه اجاره آن خانه معمولا پانصد تومان است بايد پانصد تومان را بدهد و اگر دو هزار تومان است بايد دو هزار تومان را بپردازد. و نيز اگر بعد از گذشتن مقداري از مدّت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، بايد اجاره آن مدّت را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد.
مسأله 2304 :
اگر چيزي را که اجاره کرده از بين برود، چنانچه در نگهداري آن کوتاهي نکرده و در استفاده بردن از آن هم زياده روي ننموده ضامن نيست. مثلا پارچه اي را که به خياط داده از بين برود يا در آتش سوزي بسوزد، در صورتي که خيّاط زياده روي نکرده و در نگهداري آن هم کوتاهي نکرده باشد، نبايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2305 :
هر گاه صنعتگر چيزي را که گرفته ضايع کند، ضامن است.
مسأله 2306 :
اگر قصّاب سر حيواني را ببُرَد و آن را حرام کند چه مزد گرفته باشد، چه مجّاني سر بريده باشد، بايد قيمت آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 2307 :
اگر حيواني را اجاره کند و معيّن کند که چقدر بار بر آن بگذارد، چنانچه بيشتر از آن مقدار بار کند و آن حيوان بميرد يا معيوب شود ضامن است. و نيز اگر مقدار بار را معيّن نکرده باشند و بيشتر از معمول بار کند و حيوان تلف شود، يا معيوب گردد ضامن است و اجرت مقدار زياده را هم بدهکار است.
مسأله 2308 :
اگر حيواني را براي بردن بار شکستني اجاره دهد چنانچه آن حيوان بلغزد، يا رم کند و بار را بشکند، صاحب حيوان ضامن نيست. ولي اگر به واسطه زدن و مانند آن کاري کند که حيوان زمين بخورد و بار را بشکند ضامن است.
مسأله 2309 :
اگر کسي بچّه اي را ختنه کند و ضرري به آن بچه برسد، يا بميرد چنانچه بيشتر از معمول بريده باشد ضامن است و اگر متخصص بوده و بيشتر از معمول نبريده باشد ضامن نيست، امّا اگر تشخيص ضرر داشتن يا ضرر نداشتن را هم بعهده او گذاشته باشند جرّاح ضامن است.
مسأله 2310 :
اگر پزشک بدست خود به مريض دوا بدهد يا تزريق کند، يا به عنوان طبابت نسخه اي براي بيمار بنويسد يا دستوري به او بدهد و مريض دارو را بخورد، چنانچه در طبابت و معالجه اش خطا کند و به مريض ضرري برسد يا بميرد، پزشک ضامن است. ولي اگر در مقام طبابت و معالجه نباشد بلکه بعنوان نظريه پزشکي در کتاب بنويسد يا بگويد فلان دارو براي فلان مرض فائده دارد و بواسطه خوردن دارو ضرري به مريض برسد يا بميرد پزشک ضامن نيست.
مسأله 2311 :
هر گاه پزشک به مريض يا ولي او بگويد که اگر ضرري به مريض برسد ضامن نباشد در صورتي که دقّت و احتياط خود را بکند و به مريض ضرري برسد، يا بميرد، پزشک ضامن نيست.
مسأله 2312 :
مستأجر و کسي که چيزي را اجاره داده با رضايت يکديگر مي توانند معامله را بهم بزنند و نيز اگر در اجاره شرط کنند که هر دو يا يکي از آنان حق بهم زدن معامله را داشته باشند، مي توانند مطابق قرار داد اجاره را بهم بزنند.
مسأله 2313 :
اگر اجاره دهنده، يا مستأجر بفهمد که مغبون شده است، چنانچه در موقع خواندن صيغه ملتفت نباشد که مغبون است مي تواند اجاره را بهم بزند، ولي اگر در صيغه اجاره شرط کنند که اگر مغبون هم باشند حق بهم زدن معامله را نداشته باشند، نمي توانند اجاره را بهم بزنند.
مسأله 2314 :
اگر چيزي را اجاره دهد و پيش از آن که تحويل دهد، کسي آن را غصب نمايد، مستأجر مي تواند اجاره را بهم بزند و چيزي را که به اجاره دهنده داده پس بگيرد، يا اجاره را بهم نزند ولي اجاره مدّتي را که در تصرّف غصب کننده بوده بميزان معمول از او بگيرد، پس اگر حيواني را يک ماه به هزار تومان اجاره نمايد و کسي آن را ده روز غصب کند و اجاره معمول ده روز آن هزار و پانصد تومان باشد مي تواند هزار و پانصد تومان را از غصب کننده بگيرد.
مسأله 2315 :
اگر چيزي را که اجاره کرده تحويل بگيرد، و بعد ديگري آن را غصب کند، نمي تواند اجاره را بهم بزند و فقط حقّ دارد کرايه آن چيز را به مقدار معمول از غصب کننده بگيرد.
مسأله 2316 :
اگر پيش از آن که مدّت اجاره تمام شود، ملک را به مستأجر بفروشد اجاره بهم نمي خورد و مستأجر بايد مال الاجاره را به فروشنده بدهد و همچنين است اگر آن را به ديگري بفروشد.
مسأله 2317 :
اگر پيش از شروع مدّت اجاره ملک به طوري خراب شود که هيچ قابل استفاده نباشد يا قابل استفاده اي که شرط کرده اند نباشد، اجاره باطل مي شود. و پولي که مستأجر به صاحب ملک داده، به او بر مي گردد، بلکه اگر طوري باشد که بتواند استفاده مختصري هم از آن ببرد، مي تواند اجاره را بهم بزند.
مسأله 2318 :
اگر ملکي را اجاره کند و بعد از گذشتن مقداري از مدّت اجاره به طوري خراب شود که هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفاده اي که شرط کرده اند نباشد اجاره مدّتي که باقي مانده باطل مي شود، و همچنين است اگر استفاده مختصري هم بتواند از آن ببرد، و مي تواند اجاره همه مدّت را بهم بزند و نسبت به مقداري که استفاده کرده اجرت المثل بدهد.
مسأله 2319 :
اگر خانه اي را که مثلا دو اطاق دارد اجاره دهد و يک اطاق آن خراب شود چنانچه فوراً آن را بسازد و هيچ مقدار از استفاده آن از بين نرود اجاره باطل نمي شود و مستأجر هم نمي تواند اجاره را بهم بزند. ولي اگر ساختن آن بقدري طول بکشد که مقداري از استفاده مستأجر از بين برود، اجاره به آن مقدار باطل مي شود (و مستأجر مي تواند همه اجاره را به هم بزند و نسبت به آنچه استفاده کرده اجرة المثل بدهد).
مسأله 2320 :
اگر اجاره دهنده يا مستأجر بميرد، اجاره باطل نمي شود ولي اگر شرط کرده اند که مستأجر شخصاً از آن ملک استفاده کند نه ديگري، صاحب ملک حق دارد باقيمانده مدّت را فسخ کند و امّا اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد مثلا ديگري وصيّت کرده باشد که تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پيش از تمام شدن مدّت اجاره بميرد، از وقتي که مرده اجاره باطل مي شود.
مسأله 2321 :
اگر صاحب کار بنّا را وکيل کند که براي او کارگر بگيرد چنانچه بنّا کمتر از مقداري که از صاحب کار مي گيرد به کارگر بدهد زيادي آن بر او حرام است و بايد آن را به صاحب کار بدهد. ولي اگر اجير شود که ساختمان را تمام کند و براي خود اختيار بگذارد که خودش بسازد، يا به ديگري بدهد در صورتي که کمتر از مقداري که اجير شده به ديگري بدهد چنانچه خود او هم کاري که ارزش دارد انجام بدهد زيادي آن بر او حلال مي باشد.
مسأله 2322 :
اگر رنگرز قرار بگذارد که مثلا پارچه را بانيل رنگ کند، چنانچه با رنگ ديگر رنگ نمايد حق ندارد چيزي بگيرد بلکه اگر سبب خرابي يا کمي ارزش پارچه شود ضامن است.