طلاق خلع (آیت الله سید علی محمد دستغیب)

طلاق خلع (آیت الله سید علی محمد دستغیب)

طلاق خُلع‌

مسأله 2620 :

طلاق زنى را که به شوهرش مايل نيست و مهر يا مال ديگر خود را به او مى‌بخشد که طلاقش دهد «طلاق خلع» گويند. و در اين طلاق معتبر است که کراهت زن از شوهرش به حدّى باشد که او را به مراعات ننمودن حقوق زناشويى تهديد نمايد به نحوى که ترس از ارتکاب گناه داشته باشد.

مسأله 2621 :

اگر شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد مى‌گويد: «زَوجَتِي فاطِمَه خلَعتُها عَلى ما بَذَلَتْ، هِيَ طالِقٌ» يعنى زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رها است.

مسأله 2622 :

اگر زنى کسى را وکيل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر، همان کس را وکيل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه مثلاً اسم شوهر محمّد و اسم زن فاطمه باشد، وکيل صيغه طلاق را اين طور مى‌خواند: «عَن مُوَکِّلَتِي فاطِمَه بَذَلتُ مَهرَهَا لِمُوَکِّلِي مُحَمَّدٍ لِيَخلَعَها عَلَيهِ» پس از آن بدون فاصله مى‌گويد: «زَوجَةُ مُوَکِّلي خالَعتُها عَلى ما بَذَلَتْ هِيَ طالِقٌ» و اگر زنى‌کسى را وکيل کند که غير از مهر، چيز ديگرى را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد، وکيل بايد به جاى کلمه «مَهرَها» آن چيز را بگويد، مثلاً اگر صد تومان داده بايد بگويد: «بَذَلتُ مِأَةَ تُومان».

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS