احکام وصیت (آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی (ره))

احکام وصیت (آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی (ره))

احکام وصيت

مسأله 2703 :

وصيت آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش براى او کارهائى انجام دهند، يا بگويد بعد از مرگش چيزى از مال او ملک کسى باشد يا اين که چيزى از مال او را به کسى تمليک يا صرف در خيرات و مبرات کنند، يا براى اولاد خود و کسانى که اختيار آنان با او است، قيم و سرپرست معين کند. و کسى را که به او وصيت مىکنند وصى مىگويند.

مسأله 2704 :

کسى که نمىتواند حرف بزند، اگر با اشاره مقصود خود را بفهماند، براى هر کارى مىتواند وصيت کند بلکه کسى هم که مىتواند حرف بزند، اگر با اشاره اى که مقصودش را بفهماند وصيت کند صحيح است.

مسأله 2705 :

اگر نوشته اى بامضاء يا مهر ميت ببينند، چنانچه مقصود او را بفهماند و معلوم باشد که براى وصيت کردن نوشته، بايد مطابق آن عمل کنند بلکه اگر بدانند که مقصودش وصيت کردن نبوده و چيزهائى را نوشته است که بعدا مطابق آن وصيت کند بعيد نيست براى وصيت کافى باشد.

مسأله 2706 :

کسى که وصيت مىکند بايد عاقل باشد و از روى اختيار وصيت کند، و وصيت بچه ده ساله براى ارحامش جائز است و اعتبار سفيه نبودن در نفوذ وصيت محل اشکال است و احتياط واجب آن است که عمل به وصيت او ترک نشود.

مسأله 2707 :

کسى که از روى عمد مثلا زخمى به خود زده يا سمى خورده است که به واسطه آن، يقين يا گمان به مردن آن پيدا مىشود، اگر وصيت کند که مقدارى از مال او را به مصرفى برسانند صحيح نيست.

مسأله 2708 :

اگر انسان وصيت کند که چيزى از اموالش مال کسى باشد در صورتى که آن وصيت را قبول کند اگر چه قبولش در زمان زنده بودن موصى باشد آن چيز را بعد از مردن موصى مالک مىشود بلکه ظاهر اين است که قبول اصلا معتبر نباشد و فقط رد مانع است.

مسأله 2709 :

وقتى انسان نشانه هاى مرگ را در خود ديد، بايد فورا امانتهاى مردم را به صاحبانش برگرداند يا آن که به آنها اطلاع دهد و اگر به مردم بدهکار است و موقع دادن آن بدهى رسيده بايد بدهد، و اگر خودش نمىتواند بدهد، يا موقع دادن بدهى او نرسيده، بايد وصيت کند و بر وصيت شاهد بگيرد ولى اگر بدهى او معلوم باشد، وصيت کردن لازم نيست.

مسأله 2710 :

کسى که نشانه هاى مرگ را در خود مىبيند، اگر خمس و زکاة ومظالم بدهکار است، بايد فورا بدهد و اگر نمىتواند بدهد، چنانچه از خودش مال دارد، يا احتمال مىدهد کسى آنها را ادا نمايد، بايد وصيت کند و همچنين است اگر حج بر او واجب باشد.

مسأله 2711 :

کسى که نشانه هاى مرگ را در خود مىبيند، اگر نماز و روزه قضا دارد، بايد وصيت کند که از مال خودش براى آنها اجير بگيرند، بلکه اگر مال نداشته باشد ولى احتمال بدهد کسى بدون آن که چيزى بگيرد آنها را انجام مىدهد، باز هم واجب است وصيت نمايد. و اگر نماز و روزه او به تفصيلى که در باب نماز قضاء گفته شد، بر پسر بزرگترش واجب باشد بايد به او اطلاع دهد يا وصيت کند که براى او به جا آورند.

مسأله 2712 :

کسى که نشانه هاى مرگ را در خود مىبيند، اگر مالى پيش کسى دارد يا در جائى پنهان کرده است که ورثه نمىدانند، چنانچه به واسطه ندانستن، حقشان از بين برود، بايد به آنان اطلاع دهد و لازم نيست براى بچه هاى صغير خود قيم و سرپرست معين کند، ولى در صورتيکه بدون قيم مالشان از بين مىرود، يا خودشان ضايع مىشوند، براى آنان بايد قيم امينى معين نمايد.

مسأله 2713 :

وصى بايد عاقل باشد. و احوط اين است که بالغ نيز باشد و لازم است وصى مسلمان مسلمان باشد و در امورى که راجع به شخص موصى نيست لازم است مورد اطمينان باشد.

مسأله 2714 :

اگر کسى چند وصى براى خود معين کند، چنانچه اجازه داده باشد که هر کدام به تنهائى به وصيت عمل کنند، لازم نيست در انجام وصيت از يکديگر اجازه بگيرند و اگر اجازه نداده باشد، چه گفته باشد که هر دو با هم به وصيت عمل کنند، يا نگفته باشد، بايد با نظر يکديگر به وصيت عمل نمايند، و اگر حاضر نشوند که با يکديگر به وصيت عمل کنند، حاکم شرع آنها را مجبور مىکند واگر اطاعت نکنند به جاى يکى از آنان شخص ديگرى را معين مىنمايد.

مسأله 2715 :

اگر انسان از وصيت خود برگردد مثلا بگويد ثلث مالش را به کسى بدهند. بعد بگويد به او ندهند وصيت باطل مىشود. و اگر وصيت خود را تغيير دهد، مثل آنکه قيمى براى بچه هاى خود معين کند، بعد ديگرى را به جاى او قيم نمايد، وصيت اولش باطل مىشود و بايد به وصيت دوم او عمل نمايند.

مسأله 2716 :

اگر کارى کند که معلوم شود از وصيت خود برگشته مثلا خانه اى را که وصيت کرده به کسى بدهند، بفروشد يا ديگرى را براى فروش آن وکيل نمايد، وصيت باطل مىشود.

مسأله 2717 :

اگر وصيت کند چيز معينى را به کسى بدهند بعد وصيت کند که نصف همان را به ديگرى بدهند، بايد آن چيز را دو قسمت کنند و به هر کدام از آن دو نفر يک قسمت آنرا بدهند.

مسأله 2718 :

اگر کسى در مرضى که به آن مرض مىميرد، مقدارى از مالش را به کسى ببخشد ووصيت کند که بعد از مردن او هم مقدارى به کس ديگر بدهند بايد مالى را که بخشيده از اصل ترکه خارج نمايند چنانکه در مسأله (2264) گذشت ولى مالى را که وصيت کرده بايد از ثلث خارج کنند.

مسأله 2719 :

اگر وصيت کند که ثلث مال او را نفروشند و عايدى آنرا به مصرفى برسانند، بايد مطابق گفته او عمل نمايند.

مسأله 2720 :

اگر در مرضى که به آن مرض مىميرد، بگويد مقدارى به کسى بدهکار است، چنانچه متهم باشد که براى ضرر زدن به ورثه گفته است بايد مقدارى را که معين کرده از ثلث او بدهند و اگر متهم نباشد اقرار او نافذ است و بايد از اصل مالش بدهند.

مسأله 2721 :

کسى را که انسان وصيت مىکند چيزى به او بدهند لازم نيست در حال وصيت وجود داشته باشد، پس اگر وصيت کند به بچه اى که ممکن است فلان زن حامله شود چيزى بدهند اگر آن بچه پس از مرگ موصى موجود باشد لازم است آن چيز را به او بدهند و اگر موجود نباشد در مصرف ديگرى که به نظر موصى نزديکتر به مورد وصيت باشد صرف شود ولى اگر وصيت کند که چيزى از مال او بعد از مرگش مال کسى باشد پس اگر آن شخص وقت مرگ موصى موجود باشد وصيت صحيح و الا باطل است و آنچه را که براى او وصيت کرده، ورثه ميان خودشان قسمت مىکنند.

مسأله 2722 :

اگر انسان بفهمد کسى او را وصى کرده، چنانچه به اطلاع وصيت کننده برساند که براى انجام وصيت او حاضر نيست، لازم نيست بعد از مردن او به وصيت عمل کند. ولى اگر پيش از مردن او نفهمد که او را وصى کرده يا بفهمد وبه او اطلاع ندهد که براى عمل کردن به وصيت حاضر نيست، در صورتى که مشقت نداشته باشد، بايد وصيت او را انجام دهد و نيز اگر وصى پيش از مرگ موصى موقعى ملتفت شود که موصى بواسطه شدت مرض يا مانع ديگر نتواند به ديگرى وصيت کند بنابر احتياط بايد وصيت را قبول نمايد.

مسأله 2723 :

اگر کسى که وصيت کرده بميرد، وصى نمىتواند ديگرى را براى انجام کارهاى ميت معين کند و خود از کار کناره نمايد، ولى اگر بداند مقصود ميت اين نبوده که وصى آن کار را انجام دهد، بلکه مقصودش فقط انجام کار بوده مىتواند ديگرى را از طرف خود وکيل نمايد.

مسأله 2724 :

اگر کسى دو نفر را با هم وصى کند، چنانچه يکى از آن دو بميرد، يا ديوانه، يا کافر شود، حاکم شرع يک نفر ديگر را بجاى او معين مىکند، واگر هر دو بميرند، يا ديوانه يا کافر شوند، حاکم شرع دو نفر ديگر را معين مىکند. ولى اگر يک نفر بتواند وصيت را عملى کند، معين کردن دو نفر لازم نيست.

مسأله 2725 :

اگر وصى نتواند به تنهائى کارهاى ميت را انجام دهد حاکم شرع براى کمک او يک نفر ديگر را معين مىکند.

مسأله 2726 :

اگر مقدارى از مال ميت در دست وصى تلف شود چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى کرده و يا تعدى نموده، مثلا ميت وصيت کرده است که فلان مقدار به فقراى فلان شهر بده و او مال را به شهر ديگر برده ودر راه از بين رفته ضامن است و اگر کوتاهى نکرده و تعدى هم ننموده ضامن نيست.

مسأله 2727 :

هر گاه انسان کسى را وصى کند و بگويد که اگر آن کس بميرد فلانى وصى باشد، بعد از آن که وصى اول مرد، وصى دوم بايد کارهاى ميت را انجام دهد.

مسأله 2728 :

حجى که بر ميت واجب است و بدهکارى و حقوقى را که مثل خمس و زکاة و مظالم، ادا کردن آنها واجب مىباشد، بايد از اصل مال ميت بدهند اگر چه ميت براى آنها وصيت نکرده باشد.

مسأله 2729 :

اگر مال ميت از بدهى و حج واجب و حقوقى که مثل خمس و زکاة و مظالم بر او واجب است زياد بيايد، چنانچه وصيت کرده باشد که ثلث يا مقدارى از ثلث را به مصرفى برسانند، بايد به وصيت او عمل کنند و اگر وصيت نکرده باشد، آنچه مىماند مال ورثه است.

مسأله 2730 :

اگر مصرفى را که ميت معين کرده، از ثلث مال او بيشتر باشد، وصيت او در بيشتر از ثلث در صورتى صحيح است که ورثه حرفى بزنند يا کارى کنند که معلوم شود وصيت را اجازه نموده اند و تنها راضى بودن آنها کافى نيست. و اگر مدتى بعد از مردن او هم اجازه نمايند صحيح است و چنانچه بعضى از ورثه اجازه و بعضى رد نمايند وصيت فقط در حصه آنهائى که اجازه نموده اند صحيح ونافذ است.

مسأله 2731 :

اگر مصرفى را که ميت معين کرده، از ثلث مال او بيشتر باشد، و پيش از مردن او ورثه اجازه نمايند، بعد از مردن او نمىتوانند از اجازه خود برگردند.

مسأله 2732 :

اگر وصيت کند که از ثلث او خمس و زکاة يا بدهى ديگر او را بدهند و براى نماز و روزه او اجير بگيرند، و کار مستحبى هم مثل اطعام به فقرا انجام دهند، بايد اول بدهى او را از ثلث بدهند و اگر چيزى زياد آمد براى نماز و روزه او اجير بگيرند و اگر از آن هم زياد آمد به مصرف کار مستحبى که معين کرده برسانند و چنانچه ثلث مال او فقط به اندازه بدهى او باشد، وورثه هم اجازه ندهند که بيشتر از ثلث مال مصرف شود، وصيت براى نماز و روزه و کارهاى مستحبى باطل است.

مسأله 2733 :

اگر وصيت کند که بدهى او را بدهند و براى نماز و روزه او اجير بگيرند و کار مستحبى هم انجام دهند، چنانچه وصيت نکرده باشد که اينها را از ثلث بدهند، بايد بدهى او را از اصل مال بدهند و اگر چيزى زياد آمد، ثلث آنرا به مصرف نماز و روزه و کارهاى مستحبى که معين کرده برسانند و در صورتى که ثلث کافى نباشد پس اگر ورثه اجازه بدهند بايد وصيت او عملى شود واگر اجازه ندهند، بايد نماز و روزه را از ثلث بدهند، و اگر چيزى زياد آمد به مصرف کار مستحبى که معين کرده برسانند.

مسأله 2734 :

اگر کسى بگويد که ميت وصيت کرده فلان مبلغ به من بدهند چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصديق کنند يا قسم بخورد و يک مرد عادل هم گفته او را تصديق نمايد، يا يک مرد عادل و دو زن عادله، يا چهار زن عادله به گفته او شهادت دهند، بايد مقدارى را که مىگويد به او بدهند و اگر يک زن عادله شهادت دهد، بايد يک چهارم چيزى را که مطالبه مىکند به او بدهند اگر دو زن عادله شهادت دهند، نصف آنرا و اگر سه زن عادله شهادت دهند، سه چهارم آنرا به او بدهند و نيز اگر دو مرد کافر کتابى که در دين خود عادل باشند گفته او را تصديق کنند، در صورتى که ميت ناچار بوده است که وصيت کند و مرد و زن عادلى هم در موقع وصيت نبوده، بايد چيزى را که مطالبه مىکند به او بدهند.

مسأله 2735 :

اگر کسى بگويد من وصى ميتم که مال او را به مصرفى برسانم يا ميت مرا قيم بچه هاى خود قرار داده، در صورتى بايد حرف او را قبول کرد که دو مرد عادل گفته او را تصديق نمايند.

مسأله 2736 :

اگر وصيت کند چيزى از مال او براى کسى باشد و آن کس پيش از آن که قبول کند يا رد نمايد بميرد، تا وقتى ورثه او وصيت را رد نکرده اند مىتوانند آن چيز را قبول نمايند ولى اين حکم در صورتى است که وصيت کننده از وصيت خود برنگردد وگرنه حقى به آن چيز ندارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS