مسأله ۲۹۸.:
واجب است در نمازهای شبانه روز، در رکعت اول و دوم، سوره حمد خوانده شود و احتیاط واجب، خواندن یک سوره کامل در هر رکعت، بعد از حمد است.
مسأله ۲۹۹.:
در حال خطر یا ضرر یا عجله در کاری، می تواند سوره را نخواند.
مسأله ۳۰۰.:
ترتيب بين حمد و سوره، واجب است و اگر عمد) سوره پیش از حمد خوانده شد، نماز باطل است و اگر سهوا خوانده شد و در بین سوره یا پس از آن، به یادش بیاید، باید بعد از خواندن حمد، به احتیاط واجب، سوره را دوباره بخواند.
مسأله ۳۰۱.:
اگر نمازگزار حمد یا سوره را فراموش کند و پس از رسیدن به رکوع بفهمد، نمازش صحیح است و برای هر کدام از حمد و سوره فراموش شده، دو سجده سهو انجام دهد.
مسأله ۳۰۲.:
اگر پیش از آنکه برای رکوع خم شود، یا پس از خم شدن پیش از آنکه به حد رکوع برسد، یادش بیاید که حمد و سوره را نخوانده، باید را دوباره بخواند. برگردد و هر دو را بخواند و اگر معلوم شود که فقط سوره را نخوانده، بنا بر احتیاط واجب، فقط سوره را بخواند و اگر بفهمد که فقط حمد را نخوانده، باید حمد را بخواند و به احتیاط واجب، سوره را دوباره بخواند.
مسأله ۳۰۳.:
در نماز واجب، خواندن آیه سجده، نیز یکی از سوره هایی که سجده واجب دارد تا آن آیه معین جایز نیست و اگر عمدة بخواند و سجده تلاوت را به جا آورد، بنا بر احتیاط واجب، نماز باطل می شود و اگر سجده تلاوت را بر اثر گناه به جا نیاورد، نماز او باطل نمی شود و اگر عمدا آیه سجده را گوش دهد، حکم خواندن عمدی آن را دارد.
مسأله ۳۰۴.:
اگر در نماز واجب سهوا آیه سجده را بخواند، یا گوش دهد، نماز او باطل نمی شود. اگر تا پایان نماز، فاصله اندکی است، پس از نماز، سجده تلاوت را انجام دهد و اگر فاصله زیاد است، احتیاط برای سجده واجب، اشاره نماید و بعد از نماز سجده کند.
مسأله ۳۰۵.:
سوره در نماز مستحب لازم نیست، حتی اگر نماز مستحب بر اثر نذر واجب شود، مگر آنکه آن نماز مستحب، با سوره نذر شود. نمازهای مستحب که سوره های خاص در آنها شرط شده باشد، مانند نماز شب دفن، بدون آن سوره به دستور عمل نمی شود.
مسأله ۳۰۶.:
نمازگزار در نماز ظهر روز جمعه، خواه دو رکعت نماز جمعه) بخواند یا چهار رکعت، مستحب است در رکعت اول بعد از حمد، سوره جمعه و در رکعت دوم پس از حمد، سوره منافقون بخواند. اگر یکی از این دو سوره را انتخاب، و شروع به خواندن آنها نمود، بنا بر احتیاط واجب، نمی تواند آنها را رها کند و سوره دیگر بخواند. |
مسأله ۳۰۷.:
نمازگزار می تواند سوره ای را که شروع کرده، پیش از آنکه به نصف آن برسد، آن را رها کند و سوره دیگر شروع نماید، مگر سوره قل هو الله أحد یا وقل يا أيها الكافرون که اگر اینها را اول شروع کرده باشد، نمی تواند آنها را رها کند و سوره دیگر شروع نماید، چنان که نمی تواند از یکی از این دو به دیگری رجوع نماید. البته در روز جمعه می تواند از این دو سوره، در صورتی که عمدا شروع نکرده باشد، به دو سوره جمعه و منافقون رجوع کند، چون در صورت شروع عمدی، رها نمودن دو سوره قل هو الله أحد) و قل يا أيها الكافرونه به احتیاط واجب، جایز نیست.
مسأله ۳۰۸.:
هر گاه بر اثر عذری مانند فراموشی، تنگی وقت یا ضرورت پیش بینی نشده، نتواند سوره ای را که شروع کرده ادامه دهد، می تواند آن را رها کند و سوره دیگر بخواند، هرچند از نصف سوره ای که شروع کرده گذشته باشد؛ یا آن سوره، وقل هو الله أحد یا وقل يا أيها الكافرون ، یا سوره جمعه و منافقون باشد.
مسأله ۳۰۹.:
در نماز مستحب، هر سوره ای را که شروع کرده، می تواند آن را رها نماید، هرچند به نصف آن رسیده باشد و سوره دیگر را شروع کند.
مسأله ۳۱۰.:
بر نمازگزار مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را بلند بخواند و بر هر نمازگزار (مرد یا زن) واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخواند، مگر نماز ظهر روز جمعه - خواه دو رکعت جمعه باشد یا چهار رکعت معمول - که بلند خواندن آن راجح است، هر چند رجحان بلند خواندن چهار رکعت ظهر، مانند استحباب بلند خواندن دو رکعت جمعه، نیست.
مسأله ۳۱۱.:
بر نمازگزار مرد واجب است عمدا هیچ کلمه یا حرف حمد و سورۂ رکعت اول و دوم نمازهای صبح و مغرب و عشاء را آهسته نخواند، به صورتی که حرف آخر هیچ کلمهای عمدا آهسته ادا نشود؛ همچنین واجب است که عمدا هیچ کلمه یا حرف حمد و سوره نمازهای ظهر و عصر بلند ادا نشود.
مسأله ۳۱۲.:
نمازگزار زن در نمازهای صبح و مغرب و عشاء می تواند حمد و سوره را بلند یا آهسته بخواند و در صورت بلند خواندن، احتیاط واجب، آن است که نامحرم صدای او را نشنود. زنان کهنسال مطلقة مخيرند.
مسأله ۳۱۳.:
نمازی که حمد و سوره آن باید بلند خوانده شود، اگر روی علم و عمد آهسته خوانده شود، آن نماز باطل است، چنانکه نمازی که باید آهسته خوانده شود، اگر با علم و عمد بلند خوانده شود، آن نماز باطل است؛ ولی اگر در جایی که باید بلند خوانده شود، بر اثر فراموشی یا کوتاهی (نه تقصیر) در یادگرفتن حکم شرعی آن، آهسته خوانده شد، نماز صحیح است و اگر در بین خواندن حمد و سوره یادش بیاید، یا به حکم شرعی آگاه شود، لازم نیست مقداری را که خوانده، دوباره بخواند.
مسأله ۳۱۴.:
صدای نمازگزار در نمازهایی که باید بلند خوانده شوند، نباید به صورت فریاد باشد، چنان که در نمازهایی که باید آهسته خوانده شوند، نباید آنقدر کوتاه باشد که خود نمازگزار بدون مانع آن را نشنود؛ وگرنه در هر دو صورت، نماز باطل است.
مسأله ۳۱۵.:
نمازگزار باید تمام کلمات واجب، اعم از قرائت و ذکر را، صحیح ادا نماید. کسی که قادر بر تلفظ صحیح نیست، به هر صورتی که میتواند اكتفا نماید و احتیاط مستحب، آن است که نماز را به جماعت اقامه کند، هرچند تسبیحات اربع و ذکرهای واجب دیگر را برابر با عجز خود ادا نماید.
مسأله ۳۱۶.:
نمازگزاری که میتواند کلمات و ذکر و دعای واجب را صحیح ادا کند و آفتی در زبان ندارد، باید همه آنها را فراگیرد تا صحیح ادا نماید و در تنگی وقت، احتیاط واجب، آن است که نماز را به جماعت اقامه نماید. در صورت عدم امکان جماعت، نمازش با همان وصفی که دارد، صحیح است، هرچند بر اثر یاد نگرفتن کیفیت ادای کلمات گناه کرده است.
مسأله ۳۱۷.:
بنا بر احتیاط واجب برای یاد دادن احکام واجب نماز مزد ماه نگیرند و مسئول اموال بیت المال باید نیاز یاد دهنده احکام واجب نماز را برطرف نماید. دریافت مزد برای یاد دادن احکام مستحب نماز، جایز است.
مسأله ۳۱۸.:
تمام کلمات، حروف و حرکتهای قرائت، ذکر و دعای واجب نماز باید بدون غلط ادا شود. ترک یا جابه جایی عمدی آنها موجب بطلان نماز است.
مسأله ۳۱۹.:
کسی که کلمه یا حرف یا حرکت خاص را صحیح بداند و برابر آن، نمازهای گذشته را اقامه کرده باشد و بعد از آن بفهمد که درست نبوده، لازم نیست دوباره آن را در وقت ادا یا در خارج وقت، قضا نماید.
مسأله ۳۲۰.:
کلماتی که دارای حروف متشابهاند و مخارج آنها متفاوت است - مانند «صاد و دال و زاء وظا» - در صورتی که برخی از آنها صحیح و بعضی غلط باشند، باید صحیح آن یاد گرفته و ادا شود؛ نیز حرکت اول یا وسط کلمه را باید ادا کرد؛ اما حرکت پایان کلمه، در صورتی که همواره آن را وقف - یعنی ساکن - نماید، فراگیری صحیح آن، لازم نیست و در صورت وقف به حرکت - بنا بر جواز آن باید حرکت آن را یاد بگیرد.
مسأله ۳۲۱.:
وقف به حرکت و وصل به سکون، جایز است، هرچنداحتياط مستحب، ترک آن است. وقف به حرکت، آن است که حرکت حرف آخر کلمه را ظاهر کند و بین این کلمه و کلمه دیگر، لحظه ای ساکت شود و وصل به سکون، آن است که حرکت حرف آخر کلمه را ظاهر نکند و بدون سكون ، کلمه بعدی را بگوید.
مسأله ۳۲۲.:
ادای حروف از مخارج متعارف که در عرف عرب صحيح است، کافی است، هرچند مطابق قواعد تجویدی نباشد و در این جهت، فرقی بین شد (تشدید) و مد نیست.
مسأله ۳۲۳.:
م واجب احتیاطی، جایی است که پس از حرف مد باشد.حرف مد عبارت است از واوی که قبل از او حرکت پیش (ضمه) است و یایی که قبل از آن، حرکت زیر (کسره) است و آلفی که پیش از آن، حرکت زیر فتحه) است و پس از آن (در همان کلمه)، همزه باشد؛ مانند کلمه «جاء» و «سوء» و «جیع» یا پس از آنها سكون لازم باشد مانند والضالين .
مسأله ۳۲۴.:
نمازگزار در رکعت سوم نماز مغرب و رکعت سوم و چهارم نماز ظهر و عصر و عشاء باید حمد بخواند یا یک مرتبه «بحان الله و الحمد لله ولا اله إلا الله و الله أكبر» بگوید. احتیاط مستحب، سه بار گفتن آن است. نمازگزار می تواند در رکعت سوم مثلا حمد را بخواند و در رکعت چهارم تسبیحات اربع را یا به عکس. در این جهت، فرقی بین نماز جماعت و فرادا نیست.
مسأله ۳۲۵.:
هر نمازگزار (اعم از مرد و زن) واجب است قرائت رکعت سوم و چهارم نماز را آهسته انجام دهند و اگر خواستند سوره حمد بخواننداحتیاط واجب آن است که بسم الله ... را آهسته بگویند.
مسأله ۳۲۶.:
کسی که نمی تواند تسبیحات را صحیح ادا کند، باید در رکعت سوم و چهارم سوره حمد را بخواند.
مسأله ۳۲۷.:
هرگاه در رکعت اول یا دوم نماز سهوا تسبیحات بخواند و پیش از ركوع آگاه شود، باید حمد و سوره را بخواند و اگر در حال رکوع یا پس از آن آگاه شود، نماز او صحیح است و در هر دو حال، بنا بر احتیاط مستحب، جهت زیاد نمودن تسبیحات، سجده سهو به جا آورد.
مسأله ۳۲۸.:
اگر در دو رکعت آخر نماز به عنوان اینکه دو رکعت اول نماز است، حمد بخواند، نماز او صحیح است؛ چه پیش از ركوع آگاه شود؛ چه در حال ركوع و چه پس از آن، چنان که در دو رکعت اول نماز، به خیال آنکه دو رکعت آخر نماز است و حمد در آنها کافی است، سوره حمد بخواند، نماز او صحیح است؛ چه پیش از ركوع آگاه شود؛ یا پس از رفتن به رکوع. البته اگر قبل از ركوع آگاه شد، بنا بر احتیاط واجب، سوره را باید بخواند.
مسأله ۳۲۹.:
هرگاه در دو رکعت آخر نماز؛ قصد خواندن حمد داشت و تسبیحات بر زبان او آمد یا قصد گفتن تسبیحات داشت و حمد بر زبان او آمد، در صورتی که آنچه بر زبان او آمد اصلا مورد قصد نماز او نبود، باید آن را رها کند و دوباره حمد یا تسبیحات را به قصد نماز بخواند و در صورتی که عادت او این بوده، هر کدام از این دو بر زبان آمد، همان به عنوان قرائت نماز باشد، کافی است.
مسأله ۳۳۰.:
کسی که عادت دارد در رکعت سوم و چهارم نماز تسبیحات بخواند، اگر بدون قصد قرائت نماز، مشغول حمد شد، باید آن را رها کند و دوباره حمد یا تسبیحات بخواند؛ ولی اگر از عادت خود غفلت نموده و به قصد امتثال دستور نماز، حمد را خواند، کافی است و نماز او صحيح است.
مسأله ۳۳۱.:
پس از تسبیحات رکعت سوم و چهارم، مستحب است استغفار کند؛ مثلا بگوید «استغفرالله ربی» و یا بگوید «اللهم اغفرلی» و اگر در حال استغفار شک کند که حمد یا تسبیحات را گفته یا نه، به شک خود اعتنا نکند؛ اما اگر استغفار را به عنوان ذكر مطلق که در هر حال مطلوب است . نه به عنوان دستور خاص در دو رکعت آخر نماز - گفته است، باید به شک خود اعتنا کند و حمد یا تسبیحات را بگوید؛ نیز اگر در حال رفتن به رکوع و پیش از رسیدن به حد ركوع شک نمود، باید برگردد و حمدیا تسبیحات را بگوید.
مسأله ۳۳۲.:
هرگاه شک کند که آیه یا ذکری از اذکار نماز را گفته یا نه، یا آن را صحیح ادا کرده یا نه، تا وارد جزء بعدی نماز نشده باشد، باید آن را به صورت صحیح بگوید و اگر وارد جزء بعدی شد، لازم نیست به شک خود اعتنا کند، هرچند آن جزء بعدی رکن نباشد.
امور مستحب در قرائت نماز
مسأله ۳۳۳.:
مستحب است پیش از شروع در قرائت رکعت اول نماز بگوید: أعوذ بالله من الشيطان الرجيم». حمد و سوره را شمرده بخواند و آخر هر آیه را وقف نماید. در صورتی که مأموم است؛ یا خود به تنهایی نماز اقامه می کند، بعد از حمد بگوید: «الحمد لله رب العالمين». در رکعت اول هر نماز سوره وإنا أنزلناه و در رکعت دوم آن «قل هو الله أحد» بخواند. پس از قل هو الله أحد بگوید: «كذلک الله ربي» (یک تا سه بار). معانی آیات و اذکار را به ذهن آورده و خواهان نعمت الهی و برکناری از نقمت او باشد. «بسم الله ...» را در نمازهایی که آهسته خوانده می شود، بلند بخواند.
امور مكروه در قرائت نماز
مسأله ۳۳۴.:
يكم: ترک سوره قل هو الله أحده در نمازهای یک شبانه روز. دوم: خواندن وقل هو الله أحده به یک نفس. سوم: یک سوره را در دو رکعت خواندن، مگر سوره قل هو الله أحده.