اذان و اقامه
مسأله 912 :
براى مرد و زن مستحب است پيش از نمازهاى يوميّه اذان و اقامه بگويند، ولى پيش از نماز عيد فطر و قربان، مستحب است سه مرتبه بگويند «اَلصَّلاة» و در نمازهاى واجب ديگر سه مرتبه «اَلصَّلاة» را به قصد رجاء بگويد.
مسأله 913 :
مستحب است در روز اوّلى که بچّه به دنيا مىآيد يا پيش از آن که بند نافش بيفتد، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگويند.
مسأله 914 :
اذان هيجده جمله است: «اَللَّهُ اَکبَرُ» چهار مرتبه «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ الّا اللَّهُ، اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ، حَيَّ عَلَى الصَّلوةِ، حَيَّ عَلَى الفَلاحِ، حَيَّ عَلى خَيرِ العَمَل، اَللَّهُ اَکبَرُ، لا اِلهَ الّا اللَّهُ» هر يک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است يعنى دو مرتبه «اَللَّهُ اَکبَرُ» از اوّل اذان و يک مرتبه «لا اِلهَ الّا اللَّهُ» از آخر آن کم مىشود و بعد از گفتن «حَيَّ عَلى خَيرِ العَمَلِ» بايد دو مرتبه «قَد قامَتِ الصَّلوةُ» اضافه نمود.
مسأله 915 :
«اَشهَدُ اَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ» جزء اذان و اقامه نيست ولى خوب است بعد از «اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»، به قصد تيمّن و تبرّک گفته شود.
ترجمه اذان و اقامه
«اَللَّهُ اَکبَرُ»: خداى تعالى بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.
«اَشهَدُ اَن لا اِلهَ الّا اللَّهُ»: شهادت مىدهم که غير خدايى که يکتا و بى همتا است خداى ديگرى سزاوار پرستش نيست.
«اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ» يعنى شهادت مىدهم که حضرت محمّد بن عَبداللَّه(ص) پيغمبر و فرستاده خدا است.
«اَشهَدُ اَنَّ عَلِيّاً اميرُ المؤمنين وَلِيُّ اللَّهِ» يعنى شهادت مىدهم که حضرت على(ع) اميرالمؤمنين و ولىّ خدا بر همه خلق است.
«حَيَّ عَلَى الصَّلوةِ» يعنى بشتاب براى نماز «حَيَّ عَلَى الفَلاحِ» يعنى بشتاب براى رستگارى.
«حَيَّ عَلى خَيرِ العَمَل» يعنى بشتاب براى بهترين کارها که نماز است.
«قَد قامَتِ الصَّلوةُ» يعنى به تحقيق نماز برپا شد.
«لا اِلهَ الّا اللَّه» يعنى خدايى سزاوار پرستش نيست مگر خدايى که يکتا و بى همتا است.
مسأله 916 :
نبايد بين جملههاى اذان و اقامه زياد فاصله انداخت و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد، بايد دوباره آن را از سر بگيرد.
مسأله 917 :
اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بيندازد چنانچه غنا شود، يعنى به طور آوازه خوانى که در مجالس لهو و لعب معمول است اذان و اقامه را بگويد، حرام است.
مسأله 918 :
در پنج نماز اذان ساقط مىشود:
اوّل: نماز عصر روز جمعه.
دوم: بين نماز ظهر و عصر روز عرفه که روز نهم ذى حجّه است، براى کسى که در عرفات باشد، که احتياط واجب در ترک اذان است.
سوم: بين نماز مغرب و عشاء شب عيد قربان، براى کسى که در مشعر الحرام باشد، که در اين صورت نيز احتياط واجب در ترک اذان است.
چهارم: نماز عصر و عشاء زن مستحاضه.
پنجم: نماز عصر و عشاى کسى که نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى کند.
و در اين پنج نماز در صورتى اذان ساقط مىشود که با نماز قبلى فاصله نشود يا فاصله کمى بين آنها باشد.
مسأله 919 :
اگر براى نماز جماعتى اذان و اقامه گفته باشند، کسى که با آن جماعت نماز مىخواند، مىتواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.
مسأله 920 :
اگر براى خواندن نماز جماعت به مسجد رود و ببيند جماعت تمام شده تا وقتى که صفها به هم نخورده و جمعيت متفرّق نشده مىتواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.
مسأله 921 :
در جايى که عدّهاى مشغول نماز جماعتند، يا نماز آنان تازه تمام شده و صفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد فرادى يا با جماعت ديگرى که برپا مىشود نماز بخواند، با سه شرط اذان و اقامه از او ساقط مىشود:
اوّل: آن که براى آن نماز، اذان و اقامه گفته باشند.
دوم: آن که نماز جماعت باطل نباشد.
سوم: آن که نماز او و نماز جماعت در يک مکان باشد، پس اگر نماز جماعت، داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگويد.
مسأله 922 :
اگر در شرط دوم از شرطهايى که در مسأله پيش گفته شده شکّ کند، يعنى شکّ کند که نماز جماعت صحيح بوده يا نه، اذان و اقامه از او ساقط است ولى اگر در يکى از دو شرط ديگر شکّ کند مستحب است اذان و اقامه بگويد.
مسأله 923 :
کسى که اذان و اقامه ديگرى را مىشنود مستحب است هر قسمتى را که مىشنود بگويد.
مسأله 924 :
کسى که اذان و اقامه ديگرى را شنيده، چه با او گفته باشد يا نه، در صورتى که بين آن اذان و اقامه و نمازى که مىخواهد بخواند زياد فاصله نشده باشد، مىتواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.
مسأله 925 :
اگر مرد اذان زن را با قصد لذّت بشنود، اذان از او ساقط نمىشود. بلکه اگر قصد لذّت هم نداشته باشد، ساقط شدن اذان اشکال دارد.
مسأله 926 :
اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد، ولى در جماعت زنان اگر زن اذان و اقامه بگويد کافى است.
مسأله 927 :
اقامه بايد در حال ايستاده و با طهارت و بعد از اذان گفته شود و اگر قبل از اذان بگويند صحيح نيست.
مسأله 928 :
اگر کلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد، مثلاً «حَيَّ عَلَى الفَلاح» را پيش از «حَيَّ عَلَى الصَّلوة» بگويد بايد از جايى که ترتيب به هم خورده، دوباره بگويد.
مسأله 929 :
بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد که اذانى را که گفته اذان اين اقامه حساب نشود مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگويد و نيز اگر بين اذان و اقامه و نماز به قدرى فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است دوباره براى آن نماز، اذان و اقامه بگويد.
مسأله 930 :
اذان و اقامه بايد به عربى صحيح گفته شود پس اگر به عربى غلط بگويد، يا به جاى حرفى حرف ديگر بگويد، يا مثلاً ترجمه آنها را به فارسىبگويد صحيح نيست.
مسأله 931 :
اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود و اگر عمداً يا از روى فراموشى پيش از وقت بگويد باطل است.
مسأله 932 :
اگر پيش از گفتن اقامه شکّ کند که اذان گفته يا نه بايد اذان را بگويد، ولى اگر مشغول اقامه شود و شکّ کند که اذان گفته يا نه، گفتن اذان لازم نيست.
مسأله 933 :
اگر در بين اذان يا اقامه پيش از آن که قسمتى را بگويد شکّ کند که قسمت پيش از آن را گفته يا نه، بايد قسمتى را که در گفتن آن شکّ کرده بگويد، ولى اگر در حال گفتن قسمتى از اذان يا اقامه شکّ کند که آنچه پيش از آن است گفته يا نه، گفتن آن لازم نيست.
مسأله 934 :
مستحب است انسان در موقع گفتن اذان، رو به قبله بايستد و با وضو يا غسل باشد و دستها را به گوش بگذارد و صدا را بلند نمايد و بکشد و بين جملههاى اذان کمى فاصله دهد و بين آنها حرف نزند.
مسأله 935 :
مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهستهتر بگويد و جملههاى آن را به هم نچسباند، ولى به اندازهاى که بين جملههاى اذان فاصله مىدهد، بين جملههاى اقامه فاصله ندهد.
مسأله 936 :
مستحب است بين اذان و اقامه يک قدم بردارد، يا قدرى بنشيند يا سجده کند يا ذکر بگويد يا دعا بخواند، يا قدرى ساکت باشد يا حرفى بزند يا دو رکعت نماز بخواند ولى حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح مستحب نيست ولى نماز خواندن بين اذان و اقامه نماز مغرب را به اميد ثواب بياورد.
مسأله 937 :
مستحب است کسى را که براى گفتن اذان معيّن مىکنند، عادل و وقت شناس و صدايش بلند باشد و اذان را در جاى بلند بگويد.