حقوق و تکاليف پدر و مادر و فرزندان
مسأله 3007 :
«واجبالنّفقه» به کسى مىگويند که مخارج او ـ به ترتيبى که بيان مىشود ـ بر انسان واجب باشد. افراد واجبالنّفقه سه دسته هستند:
اوّل: زن دائم و همچنين زن موقّتى که هنگام اجراى عقد شرط نفقه کرده باشد.
دوم: پدر و مادر و همچنين بنابر احتياط واجب پدر بزرگ پدرى و مادر بزرگ مادرى، هر چه بالا روند.
سوم: فرزندان و نيز بنابر احتياط واجب اولاد آنان، هرچه پايين روند.
مسأله 3008 :
بجز سه دستهاى که در مسأله قبل بيان شد، خويشاوندان ديگر همچون برادر، خواهر، عمو، عمّه، دايى، خاله و اولاد آنان، واجبالنّفقه نيستند، ولى
------------------------
1 ـ «واجب عينى» به واجبى مىگويند که بر تک تک افراد واجب باشد و با انجام دادن ديگران از انسان ساقط نشود، مانند: نماز و روزه و در مقابل «واجب کفايى» واجبى است که اگر فرد يا افراد نسبت به آن اقدام نمايد از عهده ديگران ساقط مىشود، مانند: تدفين ميّت مسلمان.
(566)
مستحب است در صورتى که نيازمند باشند و انسان توانايى داشته باشد، نفقه آنان را نيز بدهد.
مسأله 3009 :
احکام نفقه زن در مسأله 2880 و بعد از آن گذشت، ولى مخارج دو دسته ديگر در صورتى واجب مىشود که خود آنها مال و توانايى کسب و کار نداشته باشند و انسان علاوه بر توانايى، نزديکترين فردى به آنان باشد که نفقه آنان بر وى واجب است و يا ـ به ترتيبى که در مسأله بعد گفته مىشود ـ نزديکترين فرد مخارج آنان را ندهد.
مسأله 3010 :
نفقه اولاد بر پدر و بنابر احتياط بر پدران او به ترتيب هر کدام که نزديکتر باشند واجب است، پس «پدر» بر «جدّ» و جدّ بر «پدر جدّ» مقدّمند و اگر هيچ يک از آنان نباشند يا نتوانند و يا به وظيفه خود عمل نکنند و حاکم شرع نتواند آنان را مجبور کند که نفقه را بپردازند، بر «مادر» واجب است و اگر مادر نباشد يا نتواند و يا ندهد، بنابر احتياط بر «مادرِ مادر» واجب مىشود. همچنين اگر پدر و مادر انسان از کار افتاده شوند و دارايى نداشته باشند، نفقه آنان بر اولاد و نيز بنابر احتياط بر نوههاى پسرى آنان که تمکّن دارند، به ترتيب طبقات، هر چند پايين روند ـ پسر باشند يا دختر ـ واجب است و اگر شخص فقير، هم پدر و هم فرزند داشته باشد، بايد نفقه او را به شرکت و به طور مساوى بپردازند و پسر و دختر در اين جهت فرقى ندارند؛ همچنين است بنابر احتياط اگر شخص فقير هم مادر و هم فرزند داشته باشد و اگر پدر و نوههاى پسرى داشته باشد، نفقه او بر پدر واجب است و اگر مادر و نوههاى پسرى داشته باشد، بر مادر واجب است و اگر نوههاى پسرى با پدر بزرگ پدرى يا مادر بزرگ مادرى با هم باشند، بايد نفقه او را به شرکت و به طور مساوى بپردازند.
مسأله 3011 :
نفقه خود انسان بر نفقه زوجه مقدّم است و نفقه زوجه بر نفقه خويشانِ واجبالنّفقه مقدّم مىباشد و در خويشان واجبالنّفقه نيز، نفقه فرد نزديکتر بر فرد دورتر اولويّت دارد؛ مثلاً نفقه پدر بر نفقه جدّ يا نفقه اولاد بر نفقه اولادِ اولاد مقدّم مىباشد.
(567)
مسأله 3012 :
اگر فرزندِ صغيرى، خود اموال و دارايى داشته باشد، ولىّ او مىتواند از اموال خود او مخارجش را تأمين نمايد.
مسأله 3013 :
اگر شخص متمکّن از دادنِ نفقه واجب النّفقه خوددارى نمايد، حاکم شرع او را مجبور مىکند تا نفقه او را بدهد و اگر ممکن نشد، حاکم شرع از مال او برداشته و هزينه زندگى آنان را تأمين مىکند.
مسأله 3014 :
انسان نمىتواند «زکات» و «خمس» و «کفّارات» خود را براى مخارجى که تأمين آن بر او واجب است، به افراد واجبالنّفقه خود بپردازد.
مسأله 3015 :
علاوه بر تأمين مخارج فرزند، تربيت صحيح و اِشراف بر امور وى و آموزش خواندن و نوشتن و شنا و نيز تزويج او پس از بلوغ، از حقوق فرزند بر پدر مىباشد.
مسأله 3016 :
در صورتى که فرزند نياز به ازدواج داشته باشد ـ به نحوى که با ترک آن مرتکب حرام مىشود و يا به مشقّت مىافتد ـ بر پدر واجب است نسبت به آن اقدام نمايد؛ همچنين در صورت نياز شديد پدر يا مادر به ازدواج ـ به نحوى که بدون آن به حرج و مشقّت مىافتند ـ و توانايى فرزند، واجب است فرزند نسبت به آن اقدام نمايد.
مسأله 3017 :
سزاوار نيست پدر و مادر با تفاوت و تبعيض بين اولاد، مالى را به آنان ببخشند، مگر اين که بعضى از آنها نيازمند يا داراى امتيازات عقلى و شرعى باشند.