مواردى که نجس بودن لباس يا بدن نمازگزار جايز است
مسأله 774 :
در شش صورت اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد نماز او صحيح
[151]
است:
1ـ در جايى که به واسطه زخم يا جراحت و دمل، لباس يا بدن به خون آلوده شده باشد.
2ـ در جايى که خون موجود در لباس کمتر از درهم باشد (درهم تقريباً به اندازه يک «بند انگشت» اشاره است).
3ـ هرگاه لباسهاى کوچک مانند جوراب و عرقچين او نجس باشد.
4ـ محمول متنجّس.
5ـ لباس زنى که پرستار بچّه است.
6ـ در جايى که ناچار است با بدن يا لباس نجس نماز بخواند. شرح اينها در مسائل آينده خواهد آمد.
مسأله 775 :
اوّل هرگاه در بدن يا لباس نمازگزار خون زخم يا جراحت يا دمل باشد اگر به گونه اى است که آب کشيدن بدن يا لباس، کار مشکلى است تا وقتى که زخم يا جراحت و دمل خوب نشده مى تواند با آن نماز بخواند، همچنين است چرکى که با خون بيرون مى آيد، يا دوايى که روى زخم مى گذارند و نجس مى شود، ولى اگر زخم بزودى خوب مى شود و شستن خون آن از لباس يا بدن آسان است بايد آن را آب کشد.
مسأله 776 :
جايى از لباس يا بدن که با زخم فاصله دارد اگر با آن نجس
شود بايد آن را آب بکشد، مگر جاهايى که معمولاً خون از زخم به آنجا
سرايت مى کند.
مسأله 777 :
هرگاه به آسانى مى تواند زخم را پانسمان کند و از سرايت خون به ساير بدن يا لباس جلوگيرى کند بايد اين کار را انجام دهد.
مسأله 778 :
هرگاه زخم داخل بينى يا دهان باشد و خونى از آن به بدن يا لباس رسد احتياط واجب آن است که با آن نماز نخواند، خون بواسير نيز اگر از داخل بدن باشد همين حکم را دارد.
[152]
مسأله 779 :
کسى که بدنش زخم است اگر در لباس يا بدن خود خونى ببيند و نداند از آن زخم است يا خون ديگر نماز خواندن با آن مشکل است.
مسأله 780 :
اگر چند زخم در بدن وجود دارد و بطورى نزديک هم است که يک زخم حساب مى شود تا وقتى که همه خوب نشده است نماز خواندن با آنها اشکال ندارد، ولى اگر به اندازه اى از هم دور است که هر کدام يک زخم حساب مى شود، هر کدام خوب شود بايد بدن و لباس را از خون آن آب بکشد.
مسأله 781 :
دوم از موارد عفو، خون کمتر از درهم است که در لباس نمازگزار باشد، نماز خواندن با آن جايز است به شرط اين که از خون حيض يا نفاس و استحاضه و خون سگ و خوک و مردار و خون حيوان حرام گوشت و همچنين خون کافر نباشد(بنابر احتياط واجب).
مسأله 782 :
هرگاه خون در چند جاى لباس پراکنده باشد اگر مجموع آن کمتر از درهم است براى نماز ضررى ندارد، ولى خونى که بر بدن است به هر مقدار باشد بنابر احتياط واجب بايد آن را شست.
مسأله 783 :
هرگاه لباس داراى آستر است اگر خون به آستر نيز سرايت کند هر کدام خون جداگانه اى حساب مى شود، ولى در پارچه اگر زياد ضخيم نباشد و از يک طرف به طرف ديگر سرايت کند، پشت و روى آن يکى محسوب مى شود.
مسأله 784 :
خونى که کمتر از مقدار درهم است هرگاه بدون شستن از لباس زايل شود جاى آن نجس است، ولى براى نماز اشکالى ندارد.
مسأله 785 :
اگر خونى که در لباس است کمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى مانند بول روى آن بريزد نماز خواندن با آن جايز نيست.
مسأله 786 :
سوم از موارد عفو، لباسهاى کوچک نمازگزار است، مانند عرقچين و جورابى که نمى توان با آن عورت را پوشانيد، اگر نجس باشد نماز با آنها صحيح است و همچنين انگشتر و عينک که نجس شده است.
مسأله 787 :
چهارم، هرگاه دستمال يا لباس نجسى که مى توان با آن عورت را
[153]
پوشانيد در جيب نمازگزار باشد نماز او صحيح است و همچنين ساير اشياء نجس، ولى احتياط مستحب اجتناب از آن است.
مسأله 788 :
پنجم، زنى که پرستار بچّه است و نمى تواند براى نماز به آسانى لباس طاهر تهيّه کند، هرگاه در شبانه روز يک مرتبه لباس خود را بشويد مى تواند با آن نماز بخواند، هرچند لباسش با بول بچّه نجس شود، ولى احتياط آن است که لباس خود را براى اوّلين نمازى که به جا مى آورد آب بکشد.
مسأله 789 :
هرگاه بتواند با وسايلى (مثلاً با پوشکهاى معمولى) جلو سرايت نجاست بچّه را بگيرد بايد چنين کند و نيز اگر لباسهاى متعدد دارد بايد از لباس پاک استفاده کند.