لباس نمازگزار
مسأله 806 :
لباس نمازگزار شش شرط دارد: اول : آنکه پاک باشد.
دوم : آنکه مباح باشد.
سوم : آنکه از اجزاء مردار نباشد.
چهارم : آنکه از حيوان حرام گوشت نباشد.
پـنـجم و ششم : آنکه اگر نمازگزار مرد است , لباس او ابريشم خالص و طلا باف نباشد.
و تفصيل اينها در مسائل آينده گفته مى شود.
مسأله 807 :
شرط اول لباس نمازگزار بايد پاک باشد, و اگر کسى در حال اختيار با بدن يا لباس نجس نماز بخواند, نمازش باطل است .
مسأله 808 :
کسى که نمى داند با بدن و لباس نجس نماز باطل است , اگر با بدن يا لباس نجس نماز بخواند, نمازش باطل مى باشد.
مسأله 809 :
اگر بواسطه ندانستن مسأله از روى تقصير, چيز نجسى را نداند نجس است , مثلا نداند عرق کافر مشرک نجس است و با آن نمازبخواند, نمازش باطل است .
مسأله 810 :
اگـر نداند که بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده , نماز او صحيح است .
مسأله 811 :
اگـر فراموش کند که بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد, بايد نماز را دوباره بخواند, و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 812 :
کسى که در وسعت وقت مشغول نماز است , اگر در بين نماز, بدن يا لباس او نجس شود و پيش از آنکه چيزى از نماز را با نجاست بخواند, ملتفت شود که نجس شده , يا بفهمد بدن يا لباس او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده , در صورتى که آب کشيدن بدن يا لباس يا عوض کردن لباس يا بيرون آوردن آن , نماز را به هم نمى زند, در بين نماز, بـدن يا لباس را آب بکشد يا لباس راعوض نمايد, يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده , لباس را بـيـرون آورد.
ولـى چنانچه طورى باشد که اگر بدن يا لباس را آب بکشد يالباس را عوض کند يا بيرون آورد نماز بهم مى خورد و يا اگر لباس را بيرون آورد برهنه مى ماند, بايد نماز را بشکند و با بدن و لباس پاک نمازبخواند.
مسأله 813 :
کسى که در تنگى وقت مشغول نماز است , اگر در بين نماز لباس او نجس شود و پـيـش از آنکه چيزى از نماز را با نجاست بخواندبفهمد که نجس شده , يا بفهمد که لباس او نجس اسـت و شـک کـنـد کـه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده , در صورتى که آب کشيدن ياعوض کردن يا بيرون آوردن لباس نماز را بهم نمى زند و مى تواند لباس را بيرون آورد, بايد لباس را آب بکشد يا عوض کند, يا اگر چيزديگرى عورت او را پوشانده لباس را بيرون آورد و نماز را تمام کند, اما اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمى تواند آب بکشد يا عوض کند, بايد با همان لباس نجس نماز را تمام کند.
مسأله 814 :
کـسى که در تنگى وقت مشغول نماز است , اگر در بين نماز بدن او نجس شود و پـيش از آنکه چيزى از نماز را با نجاست بخواندملتفت شود که نجس شده , يا بفهمد بدن او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده , در صورتى که آب کشيدن بدن , نـمـاز را بـهم نمى زند, بدن را آب بکشد, و اگر نماز را بهم مى زند, بايد با همان حال نماز را تمام کند و نماز او صحيح است .
مسأله 815 :
کسى که در پاک بودن بدن يا لباس خود شک دارد, چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که بدن يا لباسش نجس بوده , نماز اوصحيح است .
مسأله 816 :
اگر لباس را آب بکشد و يقين کند که پاک شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاک نشده , نمازش صحيح است .
مسأله 817 :
اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين کند که از خونهاى نجس نيست , مثلا يـقـين کند که خون پشه است , چنانچه بعد ازنماز بفهمد از خونهائى بوده که نمى شود با آن نماز خواند, نماز او صحيح است .
مسأله 818 :
اگـر يقين کند خونى که در بدن يا لباس او است خون نجسى است که نماز با آن صحيح است , مثلا يقين کند خون زخم و دمل است , چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده که نماز با آن باطل است , نمازش صحيح است .
مسأله 819 :
اگر نجس بودن چيزى را فراموش کند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حـال فـرامـوشـى نـمـاز بخواند و بعد از نمازيادش بيايد, نماز او صحيح است , ولى اگر بدنش با رطـوبت به چيزى که نجس بودن آن را فراموش کرده برسد و بدون اينکه خود را آب بکشد, غسل کـند و نماز بخواند, غسل و نمازش باطل است مگر اينکه طورى باشد که به غسل نمودن , بدن نيز پـاک شـود, و نيز اگر جائى ازاعضاء وضو با رطوبت به چيزى که نجس بودن آن را فراموش کرده برسد و پيش از آنکه آنجا را آب بکشد, وضو بگيرد و نماز بخواند, وضو ونمازش باطل مى باشد مگر اينکه طورى باشد که به وضو گرفتن اعضاء وضو نيز پاک شود.
مسأله 820 :
کسى که يک لباس دارد, اگر بدن و لباسش نجس شود و به اندازه آب کشيدن يکى از آنـهـا آب داشـته باشد, اولى اين است که بدن را آب کشيده و با لباس نجس نماز بخواند, و جايز اسـت کـه لـباس را آب کشيده و با بدن نجس نماز بخواند.
ولى در صورتى که نجاست يکى ازآنها بيشتر باشد لازم است آن را آب بکشد, ولى چنانچه ديگرى را آب بکشد نمازش صحيح است .
مسأله 821 :
کسى که غير از لباس نجس , لباس ديگرى ندارد, و با لباس نجس نماز بخواند نماز او صحيح است .
مسأله 822 :
کسى که دو لباس دارد, اگر بداند يکى از آنها نجس است و نداند کدام يک آنها است , چـنـانچه وقت دارد, بايد با هر دو لباس نماز بخواند, مثلا اگر مى خواهد نماز ظهر و عصر بخواند بـايـد بـا هر کدام يک نماز ظهر و يک نماز عصر بخواند, ولى اگر وقت تنگ است , با هرکدام نماز بخواند کافى است .
مسأله 823 :
شـرط دوم لباس نمازگزار بايد مباح باشد, و کسى که مى داند پوشيدن لباس غـصبى حرام است يا اينکه از روى تقصير حکم مسأله را نداند, اگر عمدا در آن لباس نماز بخواند, بنابر احتياط باطل است , ولى در چيزهائى که به تنهائى عورت را نمى پوشاند و همچنين چيزهائى که فعلا نمازگزار آنها را نپوشيده مانند دستمال بزرگ يا لنگى که در جيب گذاشته شود اگرچه بـشـود عـورت را با آنها پوشانيد, وهمچنين چيزهائى که نمازگزار آنها را پوشيده ولى ساتر مباح ديـگـرى دارد و در تـمـام اين صور غصبى بودن آنها به نماز ضررى ندارد هر چنداحتياط در ترک است .
مسأله 824 :
کـسـى کـه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است ولى نمى داند نماز را باطل مـى کـنـد, اگر عمدا با لباس غصبى نماز بخواند به تفصيلى که در مسأله قبلى گفته شد نمازش باطل است .
مسأله 825 :
اگـر نـدانـد يا فراموش کند که لباس او غصبى است و با آن نماز بخواند, نمازش صحيح است .
مسأله 826 :
اگر نداند يا فراموش کند که لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد, چنانچه چيز ديگرى عورت او را پوشانده است بايدلباس غصبى را بيرون آورد و مواظب باشد که از قبله منحرف نشود, و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده , در صورتى که به مقدار يک رکعت هم وقت داشته باشد, بايد نماز را بشکند و با لباس غير غصبى نماز بخواند, و اگر به اين مقدار وقت ندارد, بايد در حال نماز لباس رابيرون آورد و به دستور نماز برهنگان نماز را تمام نمايد.
مسأله 827 :
اگـر کسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند, يا مثلا براى اينکه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند, نمازش صحيح است .
مسأله 828 :
اگر با عين پولى که خمس يا زکاة آن را نداده لباس بخرد, حکم نماز خواندن در آن حکم نماز خواندن در لباس غصبى است .
مسأله 829 :
شرط سوم لباس نمازگزار بايد از اجزاء حى -وان مرده اى که خون جهنده دارد - يـعـنـى حـيـوانى که اگر رگش را ببرند خون ازآن جستن مى کند - نباشد, بلکه اگر از حيوان مرده اى که مانند ماهى و مار خون جهنده ندارد, لباس تهيه کنند, احتياط واجب آن است که باآن نماز نخواند.
مسأله 830 :
هر گاه چيزى از مردار مانند گوشت و پوست آن که روح داشته لباس نمازگزار نبوده و همراه او باشد, بعيد نيست نمازش صحيح نباشد.
مسأله 831 :
اگر چيزى از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم که روح ندارد همراه نمازگزار باشد, يا با لباسى که از آنها تهيه کرده اند نمازبخواند نمازش صحيح است .
مسأله 832 :
شرط چهارم لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد, و اگر موئى از آن هم همراه نمازگزار باشد, نماز او باطل است .
مسأله 833 :
اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت مانند گربه بر بدن يـا لـبـاس نمازگزار باشد, چنانچه تر باشد, نمازباطل , و اگر خشک شده و عين آن برطرف شده باشد, نماز صحيح است .
مسأله 834 :
اگـر مـو و عـرق و آب دهان کسى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد, اشکال ندارد, وهمچنين است اگر مرواريد و موم و عسل همراه اوباشد.
مسأله 835 :
اگر شک داشته باشد که لباس از حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت , چه در داخله تهيه شده باشد چه در خارجه , جايزاست که با آن نماز بخواند.
مسأله 836 :
صدف از حيوانات حرام گوشت است , ولى اگر انسان نداند که تکمه و مانند آن از آن حيوان است , جايز است که با آن نمازبخواند.
مسأله 837 :
پوشيدن خز خالص در نماز اشکال ندارد, ولى احتياط مستحب آن است که با پوست سنجاب نماز نخوانند.
مسأله 838 :
اگر با لباسى که نمى داند يا فراموش کرده که از حيوان حرام گوشت است نماز بخواند, نماز صحيح است .
مسأله 839 :
شـرط پنجم پوشيدن لباس طلا باف براى مردان حرام است و نماز با آن باطل است , ولى براى زنان در نماز و غير نماز اشکال ندارد.
مسأله 840 :
پوشيدن طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچى طلا به دست , و عينک طلاگذاشتن براى مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است , ولى براى زن در نماز و غير نماز اشکال ندارد.
مسأله 841 :
اگر مردى نداند يا فراموش کند که انگشترى يا لباس او از طلا است يا شک داشته باشد و با آن نماز بخواند, نمازش صحيح است .
مسأله 842 :
شـرط ششم لباس مرد نمازگزار بنابر احتياط حتى عرقچين و بند شلوار بايد ابريشم خالص نباشد, و در غير نماز هم پوشيدن آن براى مردان حرام است .
مسأله 843 :
اگـر تمام آستر لباس يا مقدارى از آن ابريشم خالص باشد, پوشيدن آن براى مرد حرام و نماز در آن باطل است .
مسأله 844 :
لباسى را که نمى داند از ابريشم خالص است يا چيز ديگر, جايز است بپوشد و نماز در آن نيز اشکال ندارد.
مسأله 845 :
دستمال ابريشمى و مانند آن اگر در جيب مرد باشد اشکال ندارد و نماز را باطل نمى کند.
مسأله 846 :
پوشيدن لباس ابريشمى براى زن , در نماز و غير نماز اشکال ندارد.
مسأله 847 :
پوشيدن لباس غصبى و ابريشمى خالص و طلا باف در حال ناچارى مانعى ندارد, و نـيز کسى که ناچار است لباس بپوشد ولباس ديگرى غير از اينها ندارد, مى تواند با اين لباسها نماز بخواند.
مسأله 848 :
اگر غير از لباس غصبى و لباسى که از مردار تهيه شده , لباس ديگرى ندارد و ناچار نيست لباس بپوشد, بايد به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 849 :
اگر غير از لباسى که از حيوان حرام گوشت تهيه شده لباس ديگرى ندارد, چنانچه در پـوشـيـدن لـبـاس نـاچار باشد, مى تواند باهمان لباس نماز بخواند, و اگر ناچار نباشد, بايد به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد.
مسأله 850 :
اگر مرد غير از لباس ابريشمى خالص يا طلا باف , لباس ديگرى نداشته باشد, چنانچه در پوشيدن لباس ناچار نباشد, بايد به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 851 :
اگـر چيزى ندارد که در نماز عورت خود را با آن بپوشاند, واجب است اگرچه به کـرايه يا خريدارى باشد, تهيه نمايد, ولى اگرتهيه آن به قدرى پول لازم دارد که نسبت به دارائى او زيـاد اسـت , يـا طورى است که اگر پول را به مصرف لباس برساند, به حال او ضرر دارد,بايد به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 852 :
کسى که لباس ندارد, ديگرى لباس به او ببخشد يا عاريه دهد, چنانچه قبول کردن آن بـراى او مـشـقـت نـداشته باشد بايد قبول کند, بلکه اگر عاريه کردن يا طلب بخشش براى او سخت نيست , بايد از کسى که لباس دارد, طلب بخشش يا عاريه نمايد.
مسأله 853 :
پوشيدن لباسى که پارچه يا رنگ يا دوخت آن براى کسى که مى خواهد آن را بپوشد مـعـمـول نيست , مثل آنکه اهل علم لباس نظامى بپوشد, در صورتى که موجب هتک حرمت باشد حرام است , و اگر با آن لباس نماز بخواند و ساترش فقط آن باشد بعيد نيست نمازش باطل شود.
مسأله 854 :
اگر مرد لباس زنانه , يا زن لباس مردانه بپوشد و نماز بخواند, نماز صحيح است .
مسأله 855 :
کسى که بايد خوابيده نماز بخواند, اگر لحافش از اجزاء حيوان حرام گوشت باشد نماز در آن جايز نيست هرچند برهنه نباشد, واگر نجس يا ابريشم باشد در صورتى که پوشيدن بر آن صـدق کـند نماز در آن نيز جايز نيست , ولى مجرد روى خود کشيدن آن عيبى ندارد وضرر به نماز نمى رساند.
و اما تشک به هر حال عيب ندارد مگر اينکه مقدارى از آن را به خود بپيچد که در عرف پوشيدن گفته شود, در اين صورت حکم آن حکم لحاف است .
مواردى که لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد مسأله 856 - در سه صورت که تفصيل آنها بعدا گفته مى شود, اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد, نماز او صحيح است : اول آنکه بواسطه زخم يا جراحت يا دملى که در بدن او است , لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد.
دوم آنـکـه بـدن يـا لباس او به مقدار کمتر از درهم ( که تقريبا به اندازه بند سرانگشت سبابه - شهادت - مى شود ) به خون آلوده باشد.
سـوم آنـکـه نـاچـار بـاشـد بـا بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
و نيز در يک صورت اگر لباس نـمـازگـزار نـجس باشد, نماز او صحيح است , و آن صورت آن است که لباسهاى کوچک او مانند جوراب و عرقچين نجس باشد.
و احکام اين سه صورت مفصلا در مسائل بعد گفته مى شود.
مسأله 857 :
اگر در بدن يا لباس نمازگزار, خون زخم يا جراحت يا دمل باشد, چنانچه طورى اسـت که آب کشيدن بدن يا لباس يا عوض کردن لباس براى بيشتر مردم سخت است , تا وقتى که زخـم يـا جـراحـت يا دمل خوب نشده است , مى تواند با آن خون نماز بخواند.
وهمچنين است اگر چرکى که با خون بيرون آمده يا دوائى که روى زخم گذاشته اند و نجس شده , در بدن يا لباس او باشد.
مسأله 858 :
اگر خون بريدگى و زخمى که بزودى خوب مى شود و شستن آن آسان است , در بدن يا لباس نمازگزار باشد و خون به مقداردرهم يا بيشتر باشد نماز او باطل است .
مسأله 859 :
اگر جائى از بدن يا لباس که با زخم فاصله دارد, به رطوبت زخم نجس شود, جايز نـيـسـت بـا آن نـمـاز بخواند, ولى اگر مقدارى ازبدن يا لباس که معمولا به رطوبت زخم آلوده مى شود, به رطوبت آن نجس شود, نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله 860 :
اگر از بواسير که دانه هاى آن بيرون نباشد يا زخمى که توى دهان و بينى و مانند ايـنها است , خونى به بدن يا لباس برسد و به مقدار درهم يا بيشتر باشد, بنابر احتياط لازم است در صـورت امـکـان آن را بـشـويـد, و اما خون بواسيرى که دانه هاى آن بيرون است بدون اشکال نماز خواندن با آن جايز است .
مسأله 861 :
کسى که بدنش زخم است , اگر در بدن يا لباس خود خونى که بيشتر از درهم است ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر,جايز نيست که با آن نماز بخواند.
مسأله 862 :
اگر چند زخم در بدن باشد و به طورى نزديک هم باشند که يک زخم حساب شود, تـا وقـتى همه خوب نشده اند, نماز خواندن باخون آنها اشکال ندارد, ولى اگر به قدرى از هم دور بـاشـند که هر کدام يک زخم حساب شود, هر کدام که خوب شد, بايد براى نماز, بدن ولباس را از خون آن آب بکشد.
مسأله 863 :
اگر سر سوزنى خون سگ , يا خوک , يا کافر, يا مردار, يا حيوان حرام گوشت در بدن يـا لـبـاس نـمازگزار باشد, نماز او باطل است .
و بنابر احتياط خون حيض و نفاس و استحاضه نيز چنين است , ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت اگرچه در چند جاى بدن و لباس باشد در صورتى که روى هم کمتر از درهم باشد نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
مسأله 864 :
خونى که به لباس بى آستر بريزد و به پشت آن برسد, يک خون حساب مى شود, ولى اگر پشت آن جدا خونى شود, در صورتى که بهم نرسند بايد هر کدام را جدا حساب نمود.
پس اگر خونى که در پشت و روى لباس است روى هم کمتر از درهم باشد, نماز با آن صحيح واگر بيشتر بـاشـد, نـمـاز بـا آن باطل است , و در صورتى که بهم برسند بنابر احتياط مستحب همين حکم را دارند.
مسأله 865 :
اگر خون روى لباسى که آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد و يا به آستر بريزد و روى لباس خونى شود, بايد هر کدام را جداحساب نمود, پس اگر خون روى لباس و آستر کمتر از درهم باشد, نماز با آن صحيح و اگر بيشتر باشد, نماز با آن باطل است .
مسأله 866 :
اگر خون بدن يا لباس کمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد که اطراف را آلوده کـنـد, نـماز با آن باطل است اگرچه خون ورطوبتى که به آن رسيده به اندازه درهم نباشد, ولى اگـر رطـوبـت فـقـط به خون برسد و اطراف را آلوده نکند, ظاهر اين است که نماز خواندن باآن اشکال ندارد.
مسأله 867 :
اگـر بدن يا لباس خونى نشود ولى بواسطه رسيدن به خون نجس شود, اگرچه مقدارى که نجس شده کمتر از درهم باشد,نمى شود با آن نماز خواند.
مسأله 868 :
اگـر خونى که در بدن يا لباس است کمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى به آن بـرسـد, مـثلا يک قطره بول روى آن بريزد, درصورتى که به بدن يا لباس برسد نماز خواندن با آن جايز نيست .
مسأله 869 :
اگر لباسهاى کوچک نمازگزار مثل عرقچين و جوراب که نمى شود با آنها عورت را پوشانيد نجس باشد, چنانچه از مردار وحيوان حرام گوشت درست نشده باشد, نماز با آنها صحيح است , و نيز اگر با انگشتر نجس نماز بخواند اشکال ندارد.
مسأله 870 :
چيز نجس مانند دستمال و کليد و چاقوى نجس جايز است همراه نمازگزار باشد, و بعيد نيست که مطلق لباس نجس که همراه اواست ضررى به نماز نرساند.
مسأله 871 :
اگر مى داند که خونى که در بدن يا لباس او است کمتر از درهم است ولى احتمال مـى دهد که از خونهائى باشد که در آنها عفونيست , جايز است که با آن خون نماز بخواند و شستن لازم نيست .
مسأله 872 :
اگر خونى که در لباس يا بدن است کمتر از درهم باشد و نداند که از خونهائى است کـه عفو در آنها نيست , و نماز بخواند و معلوم شود که از خونهائى بوده که عفو در آنها نيست اعاده نـمـاز لازم نـيـسـت , و هـمچنين است اگر اعتقاد نمايد که کمتر از درهم است و نماز بخواند و بعدمعلوم شود که به مقدار درهم يا بيشتر بوده در اين صورت نيز حاجتى به اعاده نيست .