مبطلات نماز
مسأله 1135 :
دوازده چيز نماز را باطل ميکند، و آنها را مبطلات ميگويند:
اوّل آن که در بين نماز يکي از شرطهاي آن از بين برود، مثلاً در بين نماز بفهمد مکانش غصبي است.
دوم آن که در بين نماز عمداً يا سهواً يا ازروي ناچاري، چيزي که وضو يا غسل را باطل ميکند پيش آيد، مثلاً بول از او بيرون آيد ولي کسي که نميتواند از بيرون آمدن بول وغائط خودداري کند، اگر در بين نماز بول يا غائط از او خارج شود، چنانچه به دستوري که در احکام وضو گفته شد رفتار نمايد، نمازش باطل نميشود و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتي که به دستور استحاضه رفتار کرده باشد، نمازش صحيح است.
مسأله 1136 :
کسي که بياختيار خوابش برده، اگر نداند که در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن، بايد نمازش را دوباره بخواند.
مسأله 1137 :
اگر بداند با اختيار خودش خوابيده وشک کند که بعد از نماز بوده، يا در بين نماز يادش رفته که مشغول نماز است وخوابيده، اگر بداند که خواب او بعد از بناي بر فراغ بوده، نماز او صحيح است والاّ در صحّت نمازش اشکال است.
مسأله 1138 :
اگر در حال سجده از خواب بيدار شود وشکّ کند که در سجده آخر نماز است، يا در سجده شکر بايد آن نماز را دوباره بخواند.
سوم از مبطلات نماز بنابر احتياط واجب آن است که مثل بعض کساني که شيعه نيستند دستها را روي هم بگذارند و لذا بايد نماز را احتياطاً دوباره اعاده کند و اين فعل در نماز حرام ميباشد.
مسأله 1139 :
هرگاه براي ادب دستها را روي هم بگذارد، اگرچه مثل آنها نباشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند، ولي اگر از روي فراموشي يا ناچاري يا براي کار ديگري مثل خاراندن دست ومانند آن، دستها را رويهم بگذارد، اشکال ندارد.
چهارم از مبطلات نماز بنابر احتياط واجب آن است که بعد از خواندن حمد، آمين بگويد و لذا نماز را احتياطاً دوباره اعاده کند، اگرچه نفس اين فعل در نماز حرام است ولي اگر اشتباهاً يا از روي تقيّه بگويد، نمازش باطل نميشود.
پنجم از مبطلات نماز آن است که عمداً يا از روي فراموشي پشت به قبله کند، يا به طرف راست يا چپ قبله برگردد، بلکه اگر عمداً به قدري برگردد که نگويند رو به قبله است، اگرچه بطرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل است.
مسأله 1140 :
اگر عمداً سر را به قدري بگرداند که بتواند پشت سر را ببيند، نمازش باطل است و اگر سهواً سر را به اين مقدار بگرداند، احتياط واجب آن است که نماز را تمام کند ودوباره بخواند ولي اگر سر را کمي بگرداند، عمداً باشد، يا اشتباهاً، نمازش باطل نميشود.
ششم از مبطلات نماز آن است که عمداً کلمهاي بگويد که دو حرف يا بيشتر باشد، اگرچه معني هم نداشته باشد، ولي اگر سهواً بگويد نماز باطل نميشود.
مسأله 1141 :
اگر کلمهاي بگويد که يک حرف دارد، چنانچه آن کلمه معني داشته باشد مثل (ق) که در زبان عربي به معناي اين است که نگهداري کن، چنانچه معناي آن را بداند وقصد آن را نمايد، نمازش بنابر احتياط واجب باطل ميشود، بلکه اگر قصد معناي آن را نکند ولي ملتفت معناي آن باشد، احتياط واجب آن است که نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1142 :
سرفه کردن و آروغ زدن وآه کشيدن در صورتي که صدق تکلّم نکند در نماز اشکال ندارد ولي گفتن آخ وآه ومانند اينها که دو حرف است، اگر عمدي باشد، نماز را باطل ميکند مگر آن که گفتن آه شکايت نزد خدا باشد، نمازش را باطل نميکند.
مسأله 1143 :
اگر کلمهاي را به قصد ذکر بگويد مثلاً به قصد ذکر بگويد: «اللّه اکبر» و در موقع گفتن آن، صدا را بلند کند که چيزي را به ديگري بفهماند، اشکال ندارد ولي چنانچه به قصد اين که چيزي به کسي بفهماند بگويد نماز او باطل است و اگرچه قصد ذکر هم داشته باشد.
مسأله 1144 :
خواندن قرآن در نماز، غير از چهار سورهاي که سجده واجب دارد و در احکام جنابت گفته شد و نيز دعا کردن در نماز اشکال ندارد، ولي احتياط واجب آن است که در نمازهاي واجب دعاي غير عربي نخواند.
مسأله 1145 :
اگر چيزي از حمد وسوره وذکرهاي نماز را عمداً در صورتي که به قصد جزئيّت نباشد يا احتياطاً چند مرتبه بگويد اشکال ندارد، ولي اگر از روي وسواس چند مرتبه بگويد، صحّت نماز محلّ تأمّل است.
مسأله 1146 :
در حال نماز، انسان نبايد به ديگري سلام کند و اگر ديگري به او سلام کند، بايد همانطور که او سلام کرده جواب دهد، مثلاً اگر گفته سلام عليکم در جواب بگويد سلام عليکم ونبايد عليکم السلام بگويد و بنابر احتياط واجب بايد بين سلام وجواب مماثلت در تعريف وتنکير وافراد وجمع باشد.
مسأله 1147 :
انسان بايد جواب سلام را چه در نماز يا در غير نماز فوراً بگويد، و اگر عمداً يا از روي فراموشي جواب سلام را به قدري طول دهد، که اگر جواب بگويد، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نيست.
مسأله 1148 :
بايد جواب سلام را طوري بگويد که سلام کننده بشنود، ولي اگر سلام کننده کر باشد، چنانچه انسان بطور معمول جواب او را بدهد کافي است.
مسأله 1149 :
واجب نيست که نمازگزار جواب سلام را به قصد دعا بگويد يعني از خداوند عالم براي کسي که سلام کرده سلامتي بخواهد اگرچه قصد دعا بهتر است.
مسأله 1150 :
اگر زن يا مرد نامحرم يا بچه مميّز يعني بچهاي که خوب وبد را ميفهمد به نمازگزار سلام کند، نمازگزار بايد جواب او را بدهد ولي در جواب سلام زن بنابر احتياط واجب بگويد، سلام عليک وکاف را زير وزبر و پيش ندهد.
مسأله 1151 :
اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد، معصيت کرده ولي نمازش صحيح است.
مسأله 1152 :
اگر کسي به نمازگزار شکسته سلام کند بنحوي که سلام حساب نشود، جواب او واجب نيست.
مسأله 1153 :
جواب سلام کسي که از روي مسخره يا شوخي سلام ميکند واحب نيست.
مسأله 1154 :
اگر کسي به عدّهاي سلام کند، جواب سلام او برهمه آنان واجب است، ولي اگر يکي از آنان جواب دهد کافي است.
مسأله 1155 :
اگر کسي به عدّهاي سلام کند و کسي که سلام کننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عدّه واجباست.
مسأله 1156 :
اگر به عدّهاي سلام کند و کسي که بين آنها مشغول نماز است شک کند که سلام کننده، قصد سلام کردن باو را هم داشته يا نه، نبايد جواب بدهد و همچنين است بنابر احتياط واجب اگر بداند قصد او را هم داشته ولي ديگري جواب سلام را بدهد، امّا اگر بداند که قصد او را هم داشته وديگري جواب ندهد، بايد جواب او را بگويد.
مسأله 1157 :
سلام کردن مستحبّ است وخيلي سفارش شده است که سواره به پياده وايستاده به نشسته وکوچکتر به بزرگتر سلام کند.
مسأله 1158 :
اگر دو نفر باهم به يکديگر سلام کنند، بر هريک واجب است جواب سلام ديگري را بدهد.
مسأله 1159 :
در غير نماز، مستحبّ است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد، مثلاً اگر کسي گفت سلام عليکم، در جواب بگويد سلام عليکم ورحمة اللّه.
هفتم ازمبطلات نماز خنده با صدا وعمدي است و چنانچه سهواً با صدا بخندد، نمازش صحيح است درصورتي که از وضع نمازگزار خارج نشود ولي لبخند نماز را باطل نميکند.
مسأله 1160 :
اگر براي جلوگيري از صداي خنده حالش تغيير کند، مثلاً رنگش سرخ شود، بنابر احتياط واجب، بايد نمازش را دوباره بخواند.
هشتم از مبطلات نماز آن است که براي کار دنيا عمداً با صدا گريه کند، و احتياط واجب آن است که براي کار دنيا بيصدا هم گريه نکند، ولي اگر از ترس خدا يا براي آخرت گريه کند، آهسته باشد يا بلند اشکال ندارد، بلکه از بهترين اعمال است.
نهم از مبطلات نماز کاري است که صورت نماز را به هم بزند مثل دست زدن و به هوا پريدن ومانند اينها، کم باشد يا زياد اگر عمداً باشد، و اگر از روي فراموشي باشد نمازش صحيح است ولي کاري که صورت نماز را به هم نزند مثل اشاره کردن به دست اشکال ندارد.
مسأله 1161 :
اگر در بين نماز به قدري ساکت بماند که نگويند نماز ميخواند، نمازش باطل ميشود اگر عمداً باشد، و اگر از روي فراموشي باشد نمازش صحيح است.
مسأله 1162 :
اگر در بين نماز کاري انجام دهد، يا مدّتي ساکت شود وشکّ کند که نماز به هم خورده يا نه، نمازش صحيح است.
دهم از مبطلات نماز، خوردن وآشاميدن است که اگر در نماز طوري بخورد يا بياشامد که نگويند نماز ميخواند اگر عمداً باشد نمازش باطل است، و اگر از روي فراموشي باشد نمازش باطل نميشود ولي کسي که ميخواهد روزه بگيرد، اگر پيش از اذان صبح، نماز وتر بخواند وتشنه باشد، چنانچه بترسد که اگر نماز را تمام کند صبح شود، در صورتي که آب روبروي او و در سه قدمي باشد ميتواند در بين نماز آب بياشامد، امّا بايد کاري که نماز را باطل ميکند مثل روگرداندن از قبله انجام ندهد.
مسأله 1163 :
اگر به واسطه خوردن يا آشاميدن عمدي، موالات نماز به هم بخورد، يعني طوري شود که نگويند نماز را پشت سر هم ميخواند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1164 :
اگر در بين نماز، غذايي را که در دهان يا لاي دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نميشود و نيز اگر قند يا شکر ومانند اينها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم کم آب شود وفرو رود اشکال ندارد.
يازدهم از مبطلات نماز، شکّ در رکعتهاي نماز دو رکعتي يا سه رکعتي، يا در دو رکعت اوّل نمازهاي چهار رکعتي است.
دوازدهم از مبطلات نماز آن است که رکن نماز را عمداً يا سهواً کم يا زياد کند، يا چيزي را که رکن نيست، عمداً کم يا زياد نمايد.
مسأله 1165 :
اگر بعد از نماز شکّ کند که در بين نماز کاري که نماز را باطل ميکند انجام داده يا نه، نمازش صحيح است.