احکام هِبه (بخشش) و اِبراء
مسأله 2696 :
«هبه» آن است که انسان چيزى را که ملک خود اوست به رايگان ملک ديگرى کند و به او ببخشد.
مسأله 2697 :
در هبه صيغه خاصّى لازم نيست و اگر هبه کننده مال خود را به قصد هبه به کسى بدهد و او هم به همين قصد بپذيرد، صحيح است.
مسأله 2698 :
در هبه کننده چند شرط معتبر است:
اوّل و دوم: بالغ و عاقل باشد.
سوم: سفيه نباشد، يعنى از کسانى نباشد که مال خود رادر کارهاى بيهوده مصرف مىکنند اگرچه توسّط حاکم شرع هم از تصرّف در اموال خود منع نشده باشد.
چهارم: توسّط حاکم شرع از تصرّف در اموال خود منع نشده باشد، مانند مُفَلَّس.
پنجم: مالک يا صاحب اختيار چيزى باشد که مىخواهد هبه کند، پس بخشش مال ديگرى بدون اجازه او صحيح نيست.
ششم: از روى قصد و اختيار ببخشد، پس اگر هبه کننده از روى اکراه يا اجبار هبه کند، صحيح نيست.
مسأله 2699 :
کسى که چيزى به او بخشيده مىشود، اگر صغير يا ديوانه باشد، قبول خود او کافى نيست، بلکه بايد ولىّ او هبه را از طرف او بپذيرد.
مسأله 2700 :
در هبه علاوه بر پذيرش، تحويل گرفتن آن مال هم لازم است؛ پس تا هنگامى که آن را تحويل طرف نداده، ملک او نشده است و براى صغير و ديوانه، ولىّ آنها بايد تحويل بگيرد و اگر خود ولىّ بخواهد چيزى را به آنها ببخشد، کافى است
(502)
خود او قصد تحويل گرفتن براى آنها بنمايد.
مسأله 2701 :
لازم نيست پس از هبه فورا جنس را تحويل دهد، بلکه هرگاه جنس را به طرف تحويل دهد ملک او مىشود و اگر هبه کننده يا کسى که به او هبه شده پيش از تحويل بميرد يا هبه کننده فاقد شرايط شود، هبه باطل مىشود و مال به ورثه هبه کننده منتقل مىگردد.
مسأله 2702 :
هبه، عقد جايز است و هر يک از دو طرف مىتوانند آن را به هم بزنند، هرچند بهتر است هبه کننده چيزى را که بخشيده از آن چشم بپوشد و هبه را به هم نزند ولى در پنج مورد هبه کننده نمىتواند هبه را به هم بزند:
اوّل: در برابر هبهاى که کرده چيزى ـ هرچند کم ـ از طرف مقابل گرفته باشد، خواه گرفتن عوض در بخشش شرط شده باشد يا طرف مقابل خودش آن را در مقابلِ بخشش به بخشنده بپردازد.
دوم: آن چيز را «قربةً الى اللّه» بخشيده باشد.
سوم: بخشش به يکى از خويشان متعارف باشد و بنابر احتياط واجب اگر زن و شوهر هم چيزى را به يکديگر هبه کنند، نبايد آن را به هم بزنند.
چهارم: مالى که بخشيده به حال خود باقى نمانده باشد، يعنى همه يا بعضى از آن به طور کلّى تلف شده يا صورت آن کلاً تغيير کرده باشد ـ مانند نانى که خورده يا پارچهاى که دوخته شده است ـ و يا اين که به ديگرى منتقل شده باشد.
پنجم: يکى از دو طرف هبه بميرد، پس اگر هبه کننده پس از تحويل دادن بميرد، بنابر احتياط واجب وارثان او نمىتوانند هبه را پس بگيرند و اگر هبه گيرنده پس از تحويل بميرد، مال به ورثه او منتقل مىشود و بنابر احتياط واجب هبه کننده نمىتواند آن را پس بگيرد.
مسأله 2703 :
«اِبراء» عبارت از اين است که طلبکار به اختيار از حق خود صرفنظر کند؛ بنابر اين اگر انسان از کسى طلب داشته باشد، مىتواند گذشت کند و قبول بدهکار شرط نيست و در اين صورت ديگر نمىتواند آن را به هم بزند.
(503)
مسأله 2704 :
در ابراء طلبکار بايد داراى شرايط هبه کننده (که در مسأله 2698 گفته شد) باشد.
مسأله 2705 :
ابراء ذمّه ميت از دَين صحيح است.
مسأله 2706 :
هبه کننده مىتواند در مقابل چيزى که مىبخشد عوضى قرار دهد و آن را از طرف بگيرد و به آن «هبه معوّضه» مىگويند و لازم نيست عوض آن، عين و جنس باشد، بلکه مىتواند هر کارى را که نفع آن به شکلى به بخشنده مىرسد عوض هبه قرار دهد، مثلاً بخواهد در مقابل هبه، طلبى را که طرف از هبه کننده دارد ببخشد يا کار مشروعى را براى او انجام دهد.
مسأله 2707 :
کسى که هبه را قبول مىکند، چنانچه شرطى به عهده او نهاده شود، بنابر احتياط بايد به آن عمل نمايد؛ بنابر اين اگر هبه کننده چيزى را به کسى ببخشد به شرط آن که او هم چيزى را به او هبه کند، بنابر احتياط بايد طرف به آن شرط عمل نمايد و چنانچه از آن امتناع کند و يا عمل به آن ممکن نباشد، بخشنده مىتواند هبه را به هم بزند.
مسأله 2708 :
جهيزيّهاى که پدر و مادر به دختر مىدهند، اگر به واسطه صلح يا بخشش ملک او نموده باشند، نمىتوانند از او پس بگيرند، ولى اگر ملک او نکرده باشند، پس گرفتن آن مانعى ندارد؛ همچنين است حکم جواهرات يا چيزهاى ديگرى که شوهر براى همسر خود تهيّه مىکند يا پدر به فرزند خود مىدهد.
(504)