معامله مکروه و معاملات باطل (آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی)

معامله مکروه و معاملات باطل (آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی)

معاملات مکروه

مسأله 2243 :

برخى معاملات مکروه از اين قرار است:

قصّابى، کفن فروشى، معامله با مردمان پست، معامله بين اذان صبح تا اوّل آفتاب، کار خود را خريد و فروش گندم و جو و مانند اينها قرار دادن، براى خريدن جنسى که ديگرى مى‌خواهد آن را بخرد، داخل معامله او شدن.

معاملات باطل

مسأله 2244 :

در چند مورد معامله باطل است:

اوّل: خريد و فروش عين نجسى که از آن منفعت حرام برده مى‌شود، مثل مشروبات الکلى؛ ولى خريد و فروش چيزهايى مثل مدفوع جهت کُود کشاورزى و سگ شکارى تعليم ديده و خون انسان براى تزريق به بيمار که منفعت حلال دارند، اشکال ندارد.

دوم: خريد و فروش مال غصبى، مگر آن که صاحب آن، معامله را بپذيرد.

سوم: خريد و فروش چيزهايى که ماليّت و ارزش عقلايى ندارند.

چهارم: معامله چيزى که منافع معمولى آن حرام باشد، مثل آلات قمار.

پنجم: معامله‌اى که در آن ربا باشد و «غِشّ» در معامله ـ يعنى فروختن جنسى که با چيز ديگرى مخلوط است، در صورتى که آن چيز معلوم نباشد و فروشنده هم به خريدار نگويد مثل شيرى که در آن آب ريخته است ـ حرام است. از پيامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلم منقول است که فرمود: «از ما نيست کسى که در معامله با مسلمانان غِشّ کند (و اين فرمايش را سه بار تکرار فرمودند) و هر که با برادر مسلمان خود غشّ کند، خداوند برکت روزى او

(407)

را مى‌برد و راه معاش او را مى‌بندد و او را به خودش و اگذار مى‌کند.»(1)

مسأله 2245 :

فروختن چيز پاکى که نجس شده و آب کشيدن آن ممکن است، اشکال ندارد، ولى اگر مشترى بخواهد آن چيز را بخورد، بنابر احتياط واجب بايد فروشنده نجس بودن آن را به او بگويد.

مسأله 2246 :

اگر چيز پاکى که آب کشيدن آن ممکن نيست، مثل روغن، نجس شود، چنانچه خريدار آن را براى خوردن بخرد، معامله باطل و عمل حرام است و اگر براى کارى بخواهد که شرط آن پاک بودن نيست، مثلاً بخواهند نفت نجس را بسوزانند، فروختن آن اشکال ندارد.

مسأله 2247 :

معامله دارويى که عين آن نجس است، در صورت ضرورت و انحصار، اشکال ندارد.

مسأله 2248 :

خريد و فروش روغن و داروهاى روان و عطرهايى که از ممالک غير اسلامى مى‌آورند، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد، اشکال ندارد و همچنين شربتى که به عنوان دارو از کشورهاى غير اسلامى وارد مى‌شود ـ هرچند بعضى از اجزاى آن نجس باشد ـ اگر جايگزين نداشته باشد، معامله آن جايز و صحيح است؛ ولى روغنى که از مردار گرفته مى‌شود ـ چه از دست کافر و چه از دست مسلمان گرفته شود ـ نجس و معامله آن باطل است؛ اما روغنى که معلوم نيست که از مردار گرفته شده يا نه و شک در ذبح آن وجود دارد، چنانچه از دست مسلمان گرفته شود، پاک و معامله آن صحيح است و اگر از دست کافر گرفته شود، نجس و معامله آن باطل است، مگر آن که بداند آن کافر آن را از مسلمان خريده است.

مسأله 2249 :

اگر روباه و مانند آن را به غير دستورى که در شرع معيّن شده کشته باشند يا خودش مرده باشد، خريد و فروش پوست آن حرام و معامله آن باطل است؛ مگر آن که در آن منفعت عقلايى حلالى وجود داشته باشد، مانند اين که با آن لباس تهيه کنند تا در غير نماز و طواف از آن استفاده کنند که در اين صورت معامله آن

----------------

1 ـ وسائل الشيعة، چاپ آل البيت، باب 86 از «أبواب ما يکتسب به»،ح11،ج17،ص283.

(408)

جايز و صحيح است.

مسأله 2250 :

خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى که از ممالک غير اسلامى مى‌آورند يا از دست کافر گرفته مى‌شود، باطل است؛ ولى اگر انسان بداند که آنها از حيوانى است که به دستور شرع کشته شده، خريد و فروش آنها اشکال ندارد.

مسأله 2251 :

خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى که از دست مسلمان گرفته شود اشکال ندارد، ولى اگر انسان بداند که آن مسلمان آن را از دست کافر گرفته و تحقيق نکرده که از حيوانى است که به دستور شرع کشته شده يا نه، خريدن آن حرام و معامله آن باطل است.

مسأله 2252 :

اگر گوشت يا پوست و يا ساير اجزاى مردار به جز استفاده در مواردى که پاک بودن در آن شرط است، منافع قابل توجّه ديگرى داشته باشند ـ مانند اين که براى خوراک دام و طيور و يا تبديل آنها به کود و مانند آن توسط دستگاه‌هاى جديد مورد بهره‌بردارى قرار گيرند و يا اين که با چرم و يا پوست لباس تهيه کنند تا در غير نماز و طواف از آن استفاده کنند ـ ظاهرا خريد و فروش آنها به همين قصد اشکال ندارد.

مسأله 2253 :

خريد و فروش خون براى انتفاع حلال جايز است؛ بنابراين خريد و فروش خون براى تزريق به بيمار اشکال ندارد، مگر اين که گرفتن خون براى خون دهنده ضرر قابل توجه داشته باشد.

مسأله 2254 :

وزن يا حجم خونى که مورد خريد و فروش قرار مى‌گيرد، بايد معلوم باشد، ولى در صورتى که وزن و مقدار آن را ندانند، مى‌توانند مصالحه نمايند.

مسأله 2255 :

انسان مى‌تواند بعضى از اعضاى خود را مانند کليه، براى پيوند به شخص ديگرى بفروشد، به شرط آن که براى خود او ضرر قابل توجّهى نداشته باشد.

مسأله 2256 :

خريد و فروش مست کننده‌ها و مواد مخدر، حرام و معامله آنها باطل است.

مسأله 2257 :

اگر قصد خريدار اين باشد که پول جنس را ندهد، چنانچه قصد جدّى معامله را داشته باشد، معامله صحيح است، ولى پول جنس را مديون است.

(409)

مسأله 2258 :

اگر خريدار بخواهد پول جنس را بعدا از مال حرام بدهد ـ چه از اوّل قصد او اين باشد يا از اوّل قصد او اين نباشد ـ معامله صحيح است، ولى بايد مبلغى را که بدهکار است از مال حلال بدهد.

مسأله 2259 :

خريد و فروش چيزهاى بى ارزش مانند يک پرِ کاه باطل است.

مسأله 2260 :

خريد و فروش آلاتى که براى خصوص لهو به کار مى‌روند و استفاده عقلايى حلالى براى آنها وجود ندارد، حرام و باطل است.

مسأله 2261 :

اگر چيزى را که مى‌شود استفاده حلال از آن ببرند، به اين قصد بفروشند که آن را در حرام مصرف کنند، حرام و باطل بودن آن معامله معلوم نيست، مگر اين که عرفا فروش آن را کمک رساندن به انجام عمل حرام بدانند و اگر فروش آن به قصد استفاده حرام نباشد، جايز است؛ بنابر اين خريد و فروش چيزهايى مانند تلويزيون، ويدئو و دستگاه گيرنده ماهواره که زمينه کاربرد حرام نيز دارند، اگر به قصد استفاده حرام نباشد، اشکال ندارد و در انگور اگر آن را به اين قصد بفروشند که از آن شراب تهيّه نمايند، معامله آن حرام و باطل است.

مسأله 2262 :

ساختن مجسّمه انسان و حيوانات در صورتى که براى پرستش يا در معرض آن باشد جايز نيست؛ بلکه بنابر احتياط از ساختن آن در هر حال بايد اجتناب شود؛ ولى خريد و فروش مجسّمه و نيز کالايى که روى آن چهره انسان يا حيوان کنده‌کارى يا نقاشى شده، اشکال ندارد.

مسأله 2263 :

خريدن چيزى که از راه قمار يا غصب و دزدى يا از راه معامله باطل تهيّه شده، باطل و تصرّف در آن مال حرام است و اگر کسى آن را بخرد، بايد به صاحب اصلى آن برگرداند.

مسأله 2264 :

اگر روغنى را که با پيه مخلوط است بفروشد، چنانچه آن را معيّن کند، مثلاً بگويد: «اين يک کيلو روغن را مى‌فروشم»، مشترى مى‌تواند معامله را به هم بزند؛ ولى اگر آن را معيّن نکند، بلکه يک کيلو روغن بفروشد و بعد روغنى را که پيه دارد بدهد، مشترى مى‌تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص مطالبه نمايد.

(410)

مسأله 2265 :

اگر مقدارى از جنسى را که با وزن يا پيمانه مى‌فروشند، به زيادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً يک کيلو گندم را به يک کيلو و نيم گندم بفروشد، ربا و حرام است و گناه يک درهم ربا بزرگ‌تر از آن است که انسان هفتاد مرتبه با محرم خود زنا کند.(1) بلکه اگر يکى از دو جنس سالم و ديگرى معيوب باشد يا جنس يکى خوب و جنس ديگرى بد باشد يا با يکديگر تفاوت قيمت داشته باشند، چنانچه بيشتر از مقدارى که مى‌دهد بگيرد، باز هم ربا و حرام است؛ پس اگر مِس سالم را بدهد و بيشتر از آن مس شکسته بگيرد يا برنج درجه يک را بدهد و بيشتر از آن برنج نامرغوب بگيرد يا طلاى ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاى نساخته بگيرد، ربا و حرام مى‌باشد. در معامله ربوى علاوه بر آن که مقدار زيادى حرام است، اصل معامله نيز باطل مى‌باشد.

مسأله 2266 :

اگر چيزى که اضافه مى‌گيرد غير از جنسى باشد که مى‌فروشد، مثلاً يک کيلو گندم را به يک کيلو گندم و يک ريال پول بفروشد، باز هم ربا و حرام است؛ بلکه اگر چيزى زيادتر نگيرد، ولى شرط کند که خريدار عملى براى او انجام دهد، ربا و حرام مى‌باشد.

مسأله 2267 :

اگر چيزى مثل پارچه را که با متر و ذرع مى‌فروشند يا چيزى مثل گردو و تخم مرغ را که با شماره معامله مى‌کنند، بفروشند و در مقابل از همان جنس زيادتر بگيرند ـ مثلاً ده تا تخم مرغ بدهند و يازده تا بگيرند، يا يک متر پارچه را بفروشند و يک متر و بيست سانتيمتر پارچه عوض آن بگيرند ـ اشکال ندارد.

مسأله 2268 :

جنسى که در بعضى از شهرها با وزن يا پيمانه آن را مى‌فروشند و در بعضى از شهرها با شماره آن را معامله مى‌کنند، اگر در شهرى که آن را با وزن يا پيمانه مى‌فروشند، در مقابل فروش آن از همان جنس زيادتر بگيرند، ربا و حرام است ولى در شهر ديگر ربا نيست.

مسأله 2269 :

اگر چيزى که مى‌فروشد و عوضى که مى‌گيرد از يک جنس نباشند، گرفتن زيادى اشکال ندارد؛ پس اگر يک کيلو برنج بفروشد و دو کيلو گندم بگيرد، معامله

--------------

1 ـ وسائل الشيعة، چاپ آل البيت، باب 1 از «أبواب الربا»،ح1،ج18،ص117.

(411)

صحيح است.

مسأله 2270 :

اگر جنسى که مى‌فروشد و عوضى که مى‌گيرد از يک چيز عمل آمده باشند، بايد در معامله زيادى نگيرد؛ پس اگر يک کيلو ماست بفروشد و در عوض آن يک کيلو و نيم شير بگيرد، ربا و حرام است و احتياط واجب آن است که اگر ميوه رسيده را با ميوه نارس معامله مى‌کند، زيادى نگيرد.

مسأله 2271 :

جو و گندم در «ربا» يک جنس حساب مى‌شوند؛ پس اگر يک کيلو گندم بدهد و يک کيلو و نيم جو بگيرد، ربا و حرام است و نيز اگر مثلاً ده کيلو جو بخرد که سرِ خرمن ده کيلو گندم بدهد، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدّتى گندم را مى‌دهد، مثل آن است که زيادى گرفته و حرام مى‌باشد.

مسأله 2272 :

اگر چيزى به يکى از دو طرف يا به هر دو طرف معامله اضافه کنند که از بيع مثل به مثل خارج شود، تفاوت وزن يا پيمانه دو طرف معامله موجب ربا نمى‌شود؛ مثلاً اگر دو کيلو گندم بد را به ضميمه مقدارى پارچه به يک کيلو گندم خوب بفروشند، اشکال ندارد.

مسأله 2273 :

معامله ربوى با کافرى که در کشور مسلمين زندگى مى‌کند جايز نيست، ولى چنانچه معامله صورت بگيرد، ربايى که از او گرفته است حلال است؛ اما کافرى که در پناه اسلام نيست ربا گرفتن از او و معامله ربوى با او بدون اشکال است. همچنين پدر و فرزند و زن دائمى و شوهر مى‌توانند ازيکديگر ربا بگيرند.

مسأله 2274 :

خريد و فروش پول‌هاى غير همجنس نظير معامله «ريال» در مقابل «دلار» يا «پوند» و يا غير آن، اگر به قصد فرار از رباى قرضى نباشد اشکال ندارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

احکام خرید و فروش (آیت الله عبدالله جوادی آملی)

بر هر بالغ و عاقل، لازم است احکام معاملات را برابر فتوای فقيهان جامع شرایط یاد بگیرد تا به حرام آلوده نشود و معامله باطلی انجام ندهد....
No image

شرایط فروشنده و خریدار (آیت الله عبدالله جوادی آملی)

فروشنده و خریدار باید دارای اوصاف زیر باشند: ۱. بالغ باشند. ۲- عاقل باشند، نه دیوانه. ۳. رشید باشند، نه سفيه. ۴. قصد جدی نسبت به معامله داشته باشند، نه شوخی. ۵. مجبور دیگری نباشند، بلکه مختار باشند.....
Powered by TayaCMS