احکام دفاع و جهاد
جهاد از واجبات دين و درى از درهاى بهشت است که خداوند آن را براى اولياى خود گشوده است(1) و در جهت حفظ کيان اسلام و امنيت مسلمانان و دفاع در مقابل هجوم کافران و ناپاکان و يارى مستضعفان، مورد تأکيد قرآن و معصومان عليهمالسلام قرار گرفته است. امّتى که از جهاد روى گردانند، جامه ذلّت و خوارى و رداى بلا و گرفتارى بپوشند و با حقارت و پستى از انصاف و عدالت محروم شوند.
مسأله 2186 :
جهاد بر دو نوع است: «ابتدايى» و «دفاعى». «جهاد ابتدايى» آن است که مسلمانان به منظور دعوت کفّار و مشرکين به اسلام و عدالت و يا جلوگيرى از نقض پيمان اهل ذمّه يا طغيان باغيان (شورشيان مسلح) بر امام واجبالطّاعه مسلمين، نيروى نظامى به مناطق آنان گسيل دارند. در حقيقت هدف از جهاد ابتدايى کشور گشايى نيست، بلکه دفاع از حقوق فطرى انسانهايى است که توسّط قدرتهاى کفر و شرک و طغيان از خدا پرستى و توحيد، عدالت و شنيدن و پذيرش آزادانه احکام خداوند محروم شدهاند. «جهاد دفاعى» زمانى است که دشمن به مرز و بوم مسلمانان هجوم آورد و قصد تسلّط سياسى يا فرهنگى و اقتصادى نسبت به آنان داشته باشد و ممکن است جهاد در برابر باغيان در زمانى که به حمله مسلحانه دست زدهاند نيز جهاد دفاعى محسوب گردد.
مسأله 2187 :
شرکت در جهاد بر کسى واجب است که بالغ، عاقل، مرد و آزاد باشد و نابينا، پير، زمينگير و مبتلا به بيمارى نباشد که نتواند وظيفهاش را انجام دهد.
مسأله 2188 :
گريختن از صحنه جهاد جايز نيست، مگر اين که ترک صحنه
-------------
1 ـ وسائل الشيعة، چاپ آل البيت، کتاب الجهاد، باب 1 از «أبواب جهاد العدوّ و ما يناسبه»،ح13،ج15،ص14.
(394)
جهاد به منظور جا به جايى از جبههاى به جبهه ديگر يا براى تدارک نيروى بيشتر باشد.
مسأله 2189 :
اگر ادامه جهاد نياز به به کمکهاى مادى داشته باشد، بر همه کسانى که تمکّن مالى دارند واجب است به قدر توانايى کمک نمايند.
مسأله 2190 :
شرکت در جهاد ابتدايى يا دفاعى واجب کفايى است؛ پس اگر افراد به اندازه کافى شرکت نکنند، بر همه کسانى که شرايط آن را داشته باشند، واجب است که به جهاد بروند.
مسأله 2191 :
اگر پدر و مادر، فرزند خود را از شرکت در جهاد ابتدايى يا دفاعى نهى نمايند، در صورتى که جهاد بر او واجب عينى باشد، نهى آنان تأثيرى ندارد و بايد در جهاد شرکت کند؛ ولى اگر جهاد بر او واجب کفايى باشد و نيروى کافى در جبهه حضور داشته باشد، چنانچه شرکت در جهاد موجب اذيت و آزار پدر و مادر باشد، مخالفت با آنان جايز نيست.
مسأله 2192 :
اگر دشمن بر سرزمين مسلمانان و سرحدّات آن هجوم نمايد، بر همه مسلمانان واجب است به هر وسيله ممکن و نثار جان و مال از آن دفاع کنند و در دفاع، به اجازه حاکم شرع نيازى نيست.
مسأله 2193 :
بر مسلمانان واجب است نقشههايى را که بيگانگان براى سلطه بر کشورهاى اسلامى يا سلطه سياسى اقتصادى، نظامى و يا فرهنگى بر آنان کشيدهاند، برهم زده و از سلطه آنان پيشگيرى کنند.
مسأله 2194 :
اگر بيگانگان از راههاى مختلف مانند فرستادن امواج راديويى يا تلويزيونى يا ماهوارهاى و مانند آن در صدد ضربه زدن به اعتقادات و فرهنگ مسلمانان باشند، دفاع از فرهنگ و اعتقادات اسلامى بر هر مسلمانى واجب است و شايسته است از راه تقويت فرهنگ و اعتقادات مسلمانان واستفاده از فراوردههاى علمى، از ضربه زدن دشمن به آن جلوگيرى شود و از راههاى ديگر ـ مگر در موارد ضرورت ـ استفاده نشود.
مسأله 2195 :
اگر در روابط سياسى بين دولتهاى اسلامى و ساير دولتها، خوف آن باشد که بيگانگان بر ممالک اسلامى تسلّط پيدا کنند ـ چه تسلّط سياسى و چه
(395)
اقتصادى باشد ـ لازم است بر مسلمانان که با اين نحو روابط مخالفت کنند و دول اسلامى را به قطع اين گونه روابط الزام کنند.
مسأله 2196 :
اگر در روابط تجارى با بيگانگان خوف آن باشد که به بازار مسلمين صدمه اقتصادى وارد شود و موجب استثمار تجارى و اقتصادى گردد، قطع اين گونه روابط واجب است و اين نحو تجارت حرام است.
مسأله 2197 :
انعقاد پيمانهاى سياسى و تجارى بين يکى از دول اسلامى و اجانب که مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جايز نيست و اگر دولتى اقدام به آن نمود، بر ساير دول اسلامى واجب است با وسايل ممکن آن را به قطع چنين رابطهاى الزام کنند.
مسأله 2198 :
روابط تجارى و سياسى با دولتهايى که در حال جنگ با اسلام و مسلمانان هستند، در صورتى که موجب تقويت آنان گردد، جايز نيست و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن است، با اين نحو روابط مخالفت کنند و بازرگانانى که با آنان و عمّال آنان روابط تجارى دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و معاون و شريک در نابودى احکام هستند و بر مسلمانان لازم است با اين خيانتکاران ـ چه دولتها و چه تجّار ـ قطع رابطه کنند و آنها را ملزم به توبه و ترک روابط با اين گونه دولتها کنند.
مسأله 2199 :
اگر عدّهاى از مسلمانان به دسته ديگر تجاوز نمايند، بر مسلمانان لازم است موجبات فيصله اختلافات و اصلاح بين آنان را فراهم سازند و اگر به هيچ وجه اصلاح ممکن نباشد، بر همه مسلمانان واجب است که با دسته متجاوز و باغى مقابله کنند تا از تجاوز دست بردارند و قتال با دسته متجاوز در ماههاى حرام اشکال ندارد.
مسأله 2200 :
اگر در هر گوشه از جهان، مسلمانى مظلوم واقع شود و حقوق اوّليّه او مورد تجاوز و تعدّى قرار بگيرد، بر هر فردى که نداى مظلوميّت او را مىشنود، واجب است در حدّ توان کمک نمايد، هر چند با اظهار همدردى باشد.
دفاع از حقوق شخصى
مسأله 2201 :
اگر کسى به انسان يا ناموس يا خويشان و بستگان او يا به مسلمان
(396)
ديگرى به قصد کشتن يا تجاوز هجوم آورد، بر انسان واجب است به هر صورت ممکن در حدّ دفع تهاجم و مناسب با آن دفاع نمايد، هر چند منجر به کشته شدن مهاجم شود، ولى بايد سعى کند تا وقتى که راه خفيفتر يا فرار ميسّر است، دست به کار شديد و خشن نزند.
مسأله 2202 :
اگر انسان مورد تهاجم قرار گيرد و نتواند به تنهايى از جان و ناموس خود دفاع کند، واجب است از ديگران کمک بگيرد، هرچند از ستمکاران باشند.
مسأله 2203 :
اگر دزدى به قصد بردن مال انسان يا بستگان او هجوم آورد، انسان حق دارد با رعايت مراتب دفاع کند، هرچند به کشته شدن مهاجم بينجامد.
مسأله 2204 :
اگر هنگام دفاع با رعايت مراتب آن به شخص تجاوزگر زيان مالى و جانى يا نقص عضو وارد شود، دفاع کننده ضامن نيست؛ ولى اگر درجات خفيف تر يا فرار ميسّر باشد و دفاع کننده هم متوجّه اين جهت بوده و با اين حال به مراحل بالاتر و شديدتر عمل نموده باشد، ضامن است و در هر صورت اگر از سوى مهاجم به دفاع کننده خسارتى برسد، شخص مهاجم ضامن است.
مسأله 2205 :
اگر انسان به گونهاى بر مهاجم پيروز شود که وى ديگر توان تهاجم نداشته باشد، دفاع کننده حقّ زدن يا زخمى کردن و يا کشتن وى را ندارد و محاکمه و مجازات او با حاکم شرع است.
مسأله 2206 :
کسى که مرد بيگانهاى را با همسر، دختر يا يکى از زنان خويشاوند خود بيابد، چنانچه او قصد تجاوز به آنان را داشته باشد، بايد به هر شيوه ممکن از حريم آنان دفاع نمايد، هرچند به کشته شدن تجاوزگر بينجامد؛ بلکه در صورت تجاوز به ناموس مسلمانان ديگر هم بايد از آنان دفاع کند و در هر حال رعايت مراتب دفاع لازم است و با رعايت مراتب، انسان ضامن خسارت وارده بر متجاوز نيست؛ ولى اگر با وجود مراتب پايينتر دست به کار شديدتر بزند، بنابر احتياط ضامن است.
مسأله 2207 :
اگر کسى براى اطّلاع بر ناموس يا اَسرار شخصىِ افراد يا براى ديدن بدن نامحرم ـ به طور عادى يا با دوربين و نظاير آن ـ به درون خانههاى مردم نگاه کند،
(397)
بايد در مرحله اوّل او را نهى کرد و در صورتِ ادامه دادن، با رعايت مراتب او را از اين عمل بازداشت.
مسأله 2208 :
دفاع از جان خود و بستگان جايز و بلکه گاهى واجب است، هرچند احتمال دهد يا يقين کند که در اين راه کشته مىشود؛ ولى در دفاع از مال اگر يقين به کشته شدن داشته باشد، دفاع واجب نيست، بلکه احتياط در ترک آن است.
مسأله 2209 :
اگر انسان از طريق معقولى گمان کند شخصى قصد هجوم به جان يا مال و يا ناموس وى را دارد و در مقام دفاع و با رعايت مراتب آن، خسارتى به مهاجم برساند و بعد معلوم شود اشتباه کرده، گناهکار نيست، ولى ضامن خسارتى که وارد نموده مىباشد.
مسأله 2210 :
اگر حيوان درندهاى که متعلّق به شخص ديگرى است، به انسان حمله کند، انسان حق دارد از خود دفاع نمايد و اگر با رعايت مراتب دفاع به حيوان خسارتى وارد شود، ضامن نيست، مگر در موردى که انسان متجاوز باشد.
(398)