احکام صلح (آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی (ره))

احکام صلح (آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی (ره))

احکام صلح

مسأله 2168 :

صلح آنست که انسان با ديگرى سازش کند که مقدارى از مال يا منفعت مال خود را ملک او کند، يا از طلب، يا حق خود بگذرد که او هم در عوض، مقدارى از مال، يا منفعت مال خود را باو واگذار نمايد يا از طلب، يا حقى که دارد بگذرد. بلکه اگر بدون آن که عوض بگيرد مقدارى از مال، يا منفعت مال خود را بکسى واگذار کند، يا از طلب يا حق خود بگذرد، باز هم صلح صحيح است.

مسأله 2169 :

کسى که مالش را بديگرى صلح مىکند، بايد بالغ و عاقل و قصد صلح داشته و کسى او را مجبور نکرده باشد، و بايد سفيه هم نباشد.

مسأله 2170 :

لازم نيست صيغه صلح به عربى خوانده شود، بلکه با هر لفظى که بفهماند با هم صلح و سازش کرده اند صحيح است.

مسأله 2171 :

اگر کسى گوسفندهاى خود را به چوپان بدهد که مثلا يک سال نگهدارى کند و از شير آن استفاده نمايد، و مقدارى روغن بدهد، چنانچه شير گوسفند را در مقابل زحمتهاى چوپان و آن روغن صلح کند صحيح است بلکه اگر گوسفند را يکساله به چوپان اجاره دهد که از شير آن استفاده کند و در عوض، مقدارى روغن بدهد نيز صحيح است.

مسأله 2172 :

اگر کسى بخواهد طلب يا حق خود را بديگرى صلح کند در صورتى صحيح است که او قبول نمايد، ولى اگر بخواهد از طلب يا حق خود بگذرد قبول کردن او لازم نيست.

مسأله 2173 :

اگر انسان مقدار بدهى خود را بداند و طلبکار او نداند چنانچه، طلبکار طلب خود را به کمتر از مقدارى که هست صلح کند مثلا پنجاه تومان طلبکار باشد و طلب خود را به ده تومان صلح نمايد، زيادى براى بدهکار حلال نيست. مگر آن که مقدار بدهى خود را باو بگويد واو را راضى کند، يا طورى باشد که اگر مقدار طلب خود را مىدانست، باز هم به آن مقدار صلح مىکرد.

مسأله 2174 :

اگر بخواهند چيزى را که از يک جنس است و وزن آنها معلوم است به يکديگر صلح کنند، احتياط واجب آنست که وزن يکى بيشتر از ديگرى نباشد، ولى اگر وزن آنها معلوم نباشد، اگر چه احتمال دهند که وزن يکى بيشتر از ديگرى است و صلح نمايند صحيح است.

مسأله 2175 :

اگر دو نفر از يک نفر طلبکار باشند، يا دو نفر از دو نفر ديگر طلبکار باشند، و بخواهند طلبهاى خود را بيکديگر صلح کنند چنانچه طلب آنان از يک جنس و وزن آنها يکى باشد مثلا هر دو ده من گندم طلبکار باشند، مصالحه آنان صحيح است و همچنين است اگر جنس طلب آنان نباشد مثلا يکى ده من برنج و ديگرى دوازده من گندم طلبکار باشد، ولى اگر طلب آنان از يک جنس و چيزى باشد که معمولا با وزن يا پيمانه آنرا معامله مىکنند، در صورتى که وزن يا پيمانه آنها مساوى نباشد، مصالحه آنان اشکال دارد.

مسأله 2176 :

اگر از کسى طلبى دارد که بايد بعد از مدتى بگيرد چنانچه طلب خود را بمقدار کمترى صلح کند ومقصودش اين باشد که از مقدارى از طلب خود گذشت کند و بقيه را نقد بگيرد اشکال ندارد. و اين حکم در صورتى است که طلب از جنس طلا يا نقره يا جنس ديگرى باشد که با وزن يا پيمانه فروخته مىشود، و اما در غير آنها براى طلبکار جائز است که طلب خود را به بدهکار يا غير آن به کمتر از طلب صلح نموده يا بفروشد، چنانچه در مسأله (2297) خواهد آمد.

مسأله 2177 :

اگر دو نفر چيزى را با هم صلح کنند، با رضايت يکديگر مىتوانند صلح را بهم بزنند. و نيز اگر در ضمن معامله براى هر دو يا يکى از آنان حق بهم زدن معامله را قرار داده باشند، کسى که آن حق را دارد مىتواند صلح را بهم بزند.

مسأله 2178 :

تا وقتى خريدار و فروشنده از مجلس معامله متفرق نشده اند مىتوانند معامله را بهم بزنند و نيز اگر مشترى حيوانى را بخرد تا سه روز حق بهم زدن معامله را دارد. و هم چنين اگر پول جنسى را که خريده تا سه روز ندهد و جنس را تحويل نگيرد، فروشنده مىتواند معامله را بهم بزند، ولى کسى که مالى را صلح مىکند، در اين سه صورت حق بهم زدن صلح را ندارد، اما در صورتى که طرف مصالحه در پرداخت مال المصالحه را نقد بدهد و طرف عمل بشرط ننمايد در اين صورت مىتواند صلح را بهم بزند و همچنين در بقيه صور ديگر که در احکام خريد و فروش گفته شد نيز مىتواند صلح را بهم بزند.

مسأله 2179 :

اگر چيزى را که به صلح گرفته معيوب باشد، مىتواند صلح را بهم بزند، ولى اگر بخواهد تفاوت قيمت صحيح و معيوب را بگيرد اشکال دارد.

مسأله 2180 :

هر گاه مال خود را به کسى صلح نمايد و با او شرط کند و بگويد که بعد از مرگ من بايد چيزى را که بتو صلح کردم مثلا وقف کنى و او هم اين شرط را قبول کند، بايد بشرط عمل نمايد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

احکام صلح

Powered by TayaCMS