چیزی که با آن زخم و عضو شکسته را میبندند و دوایی که روی زخم و مانند آن میگذارند «جبیره» نامیده میشود
مسأله 330 :
اگر در یکی از اعضای وضو زخم یا دمل یا شکستگی باشد، چنانچه روی آن باز است و آب ریختن روی آن یا مسح کردن آن ضرر ندارد، باید به طور معمول وضو گرفت.
مسأله 331 :
اگر زخم یا دمل یا شکستگی در صورت و دستهاست و روی آن باز است و آب ریختن روی آن ضرر دارد، باید اطراف آن را به طوری که در کیفیت وضو گفته شد از بالا به پایین بشوید و چنانچه زخم و مانند آن پاک باشد یا بتواند آن را آب بکشد و کشیدن دست تر ضرر ندارد دست تر بر آن بکشد و اگر ضرر دارد یا زخم نجس است و نمیشود آب کشید، باید پارچه پاک و مانند آن را به طوری که جزء جبیره حساب شود روی زخم بگذارد و دست تر روی آن از بالا به پایین بکشد و اگر این کار ممکن نیست، تیمم نماید و بنا بر احتیاط مستحب وضو هم بگیرد به این شکل که به غیر از محل زخم، سایر جاها را بشوید.
مسأله 332 :
اگر زخم یا دمل یا شکستگی در جلوی سر یا روی پاهاست و روی آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح کند، به این معنی که زخم مثلاً تمام محل مسح را گرفته باشد یا آن که از مسح جاهای سالم نیز متمکن نباشد در این صورت، باید پارچهای پاک و مانند آن را به طوری که جزء جبیره حساب شود روی زخم بگذارد و روی آن را با تری آب وضو که در دست مانده مسح کند و بنا بر احتیاط مستحب تیمم نیز بنماید و اگر مسح جبیرهای ممکن نباشد لازم است تیمم نماید و بنا بر احتیاط مستحب قسمتهایی را که میتواند وضو نیز بدهد.
مسأله 333 :
اگر زخم یا دمل یا شکستگی در صورت یا دستها باشد و جبیرهای روی آن قرار داشته و بتوان آن را باز کرد، اگر جاری ساختن آب بر آن، هر چند به وسیله کشیدن دست تر بر روی آن، بدون ضرر ممکن باشد، باید این کار را انجام دهد و در غیر این صورت اگر کشیدن دست تر روی پوست ضرر ندارد دست تر روی آن بکشد و اگر این کار ضرر دارد باید روی جبیره دست تر بکشد و اگر جبیره نجس است یا نمیشود روی آن دست تر کشید باید پارچهای پاک و مانند آن را به طوری که جزء جبیره حساب شود روی آن بگذارد و روی آن دست تر بکشد.
مسأله 334 :
اگر زخم یا دمل یا شکستگی در جلوی سر یا روی پا باشد و جبیرهای روی آن قرار داشته باشد، چنانچه جبیره تمام محل مسح را نگرفته باشد و بتواند بر جاهای سالم مسح کند، باید به طور معمولی وضو بگیرد، همچنین اگر تمام محل مسح را گرفته باشد و بتواند آن را باز کند و روی پوست را مسح کند و اگر نتواند روی پوست را مسح کند، چنانچه جبیره پاک باشد باید روی آن را مسح کند و اگر جبیره نجس است یا نمیشود روی آن دست تر کشید، مثلاً دواییست که به دست میچسبد، باید پارچهای پاک و مانند آن را به طوری که جزء جبیره حساب شود، روی آن بگذارد و دست تر روی آن بکشد و اگر این هم ممکن نیست، باید تیمّم کند.
مسأله 335 :
اگر نمیشود روی زخم را باز کرد ولی زخم و چیزی که روی آن گذاشته پاک است و رسانیدن آب به زخم ممکن است و ضرر هم ندارد باید آب را به روی زخم از بالا به پایین برساند و اگر زخم یا چیزی که روی آن گذاشته شده نجس است، چنانچه آب کشیدن آن و رساندن آب به روی زخم ممکن باشد و با ضرر همراه نباشد، باید آن را آب بکشد و موقع وضو آب را به زخم برساند و در صورتی که آب برای زخم ضرر دارد یا آن که رساندن آب به روی زخم ممکن نیست، یا زخم نجس است و نمیشود آن را آب کشید، باید اطراف زخم را بشوید و اگر جبیره پاک است روی آن را مسح کند و اگر جبیره نجس است، یا نمیشود روی آن دست تر کشید پارچهای پاک و مانند آن را به طوری که جزء جبیره حساب شود، روی آن بگذارد و دست تر روی آن بکشد و اگر این هم ممکن نیست تیمم بنماید و بنا بر احتیاط مستحب وضو نیز بگیرد.
مسأله 336 :
در احکام جبیره فرقی نیست که جبیره تمام اعضای وضو یا تمام یک عضو را گرفته باشد، یا بعضی از یک عضو را، ولی احتیاط مستحب آن است که اگر جبیره تمام اعضا یا تمام یک عضو را - خواه عضوی که شسته میشود یا عضوی که مسح میشود - گرفته باشد، تیمم نیز بنماید.
مسأله 337 :
لازم نیست جبیره از جنس چیزهایی باشد که نماز در آن جایز است بلکه اگر از حریر یا از اجزاء حیوانی باشد که خوردن گوشت آن جایز نیست مسح بر آن نیز اشکالی ندارد.
مسأله 338 :
کسی که در کف دست و انگشتها جبیره دارد و در موقع وضو دست تر روی آن کشیده است، باید سر و پا را با همان رطوبت مسح کند.
مسأله 339 :
اگر جبیره تمام پهنای روی پا را گرفته ولی مقداری از طرف انگشتان و مقداری از طرف بالای پا باز است، باید جاهایی که باز است روی پا را و جایی که جبیره است روی جبیره را مسح کند.
مسأله 340 :
اگر در صورت یا دستها چند جبیره است باید بین آنها را بشوید و اگر جبیرهها در سر یا روی پاها باشد، باید بین آنها را مسح کند و در جاهایی که جبیره است باید به دستور جبیره عمل کند.
مسأله 341 :
اگر جبیره بیشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن مقدار زیادی ممکن نیست، بنا بر احتیاط واجب باید به دستور جبیره عمل نموده و تیمم نیز بنماید و اگر برداشتن مقدار زیادی ممکن است، باید آن را بردارد و به دستور جبیره عمل کند.
مسأله 342 :
اگر در جای وضو زخم و دمل و شکستگی نیست ولی به جهت دیگری آب برای آن ضرر دارد باید تیمم کند.
مسأله 343 :
اگر جایی از اعضای وضو را رگ زده است و نمیتواند آن را آب بکشد، یا آب برای آن ضرر دارد، باید به دستور جبیره عمل کند.
مسأله 344 :
اگر در جای وضو یا غسل چیزی چسبیده است که برداشتن آن ممکن نیست یا به قدری مشقت دارد که نمیشود تحمل کرد، باید تیمم بنماید و بنا بر احتیاط مستحب به دستور جبیره هم عمل کند؛ بلی اگر محل، جراحت و مانند آن داشته باشد و برداشتن آن چیز به جراحت صدمه میزند باید وضوی جبیره بگیرد و تیمم لازم نیست.
مسأله 345 :
غسل جبیرهای - در غیر غسل میت - مثل وضوی جبیرهایست و احتیاط مستحب آن است که آن را ترتیبی به جا آورند و در غسل میت غسل جبیرهای مشروع نیست.
مسأله 346 :
کسی که وظیفه او تیمم است، اگر در بعضی از جاهای تیمم او زخم یا دمل یا شکستگی باشد، باید به دستور وضوی جبیرهای، تیمم جبیرهای نماید.
مسأله 347 :
کسی که باید با وضو یا غسل جبیرهای نماز بخواند، چنانچه بداند که تا آخر وقت عذر او برطرف نمیشود میتواند در اول وقت نماز بخواند و اگر امید دارد که تا آخر وقت عذر او برطرف شود میتواند صبر کند و آخر وقت نماز بخواند و میتواند رجاءً در اول وقت نماز بخواند ولی در هر صورت، در صورتی که اول وقت نماز بخواند و تا آخر وقت عذرش برطرف شود، لازم است وضو بگیرد یا غسل کند و نماز را دوباره بخواند.
مسأله 348 :
اگر انسان برای مرضی که در چشم اوست موی چشم خود را بچسباند، باید تیمم نماید و بنا بر احتیاط مستحب وضو یا غسل جبیرهای هم انجام دهد.
مسأله 349 :
کسی که نمیداند وظیفهاش تیمم است یا وضوی جبیرهای در صورتی که جهل او از ندانستن مسأله است، باید به مرجع تقلید خود مراجعه کند یا هر دو وظیفه را به جا آورد و در صورتی که جهل او از ندانستن خصوصیات مورد باشد باید هر دو وظیفه را انجام دهد.
مسأله 350 :
نمازهایی را که انسان با وضوی جبیرهای خوانده و تا آخر وقت عذرش باقی بوده صحیح است و در صورتی که عذر او در وقت نمازهای بعدی استمرار داشته باشد میتواند با آن وضو نمازهای دیگر را نیز بخواند ولی در صورتی که عذرش برطرف شود نمیتواند با آن وضو نمازهای دیگر را بخواند.