چيزهائى که روزه را باطل مى کند
مسأله 1252 :
نُه چيز روزه را باطل مى کند:
اول: خوردن و آشاميدن.
دوم: جماع،
سوم: استمناء آن است که انسان از غير طريق نزديکى کارى کند که منى از او بيرون آيد.
چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم)،
پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق،
ششم: فرو بردن تمام سر در آب،
هفتم: باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح،
هشتم: اماله کردن با چيزهاى روان،
نهم: قى کردن و احکام اينها در مسائل آينده گفته مى شود.
1. خوردن و آشاميدن
مسأله 1253 :
اگر روزه دار عمداً چيزى بخورد يا بياشامد، روزه او باطل مى شود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب چه معمول نباشد مثل خاک و شيره درخت و چه کم باشد يا زياد، حتى اگر مسواک را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد روزه او باطل مى شود. مگر آنکه رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بين برود که رطوبت خارج به آن گفته نشود.
مسأله 1254 :
اگر روزه دار سهواً چيزى بخورد يا بياشامد، روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1255 :
احتياط واجب آن است که روزه دار از استعمال آمپولى که به جاى غذا به کار مى رود، خوددارى کند. ولى تزريق آمپولى که عضو را بى حس مى کند يا به جاى دوا استعمال مى شود، اشکال ندارد.
مسأله 1256 :
اگر روزه دار به قدرى تشنه شود که براى او تحمل تشنگى موجب عُسر و حَرَج است، مى تواند به اندازه اى که رفع مشقّت کند، آب بياشامد و روزه او باطل نمى شود.
مسأله 1257 :
انسان نمى تواند براى ضعف، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى
صفحه 315
است که معمولاً نمى شود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد.
مسأله 1258 :
ترياک کشيدن حرام است و اشخاصى که معتاد به کشيدن ترياک هستند و نمى توانند ترک کنند و با اين حال نمى توانند روزه بگيرند مى توانند به مقدار دفع ضرورت ترياک بکشند، و روزه را واجب است بگيرند.
2. جماع
مسأله 1259 :
جماع روزه را باطل مى کند، اگرچه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.
مسأله 1260 :
اگر کمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل نمى شود.
مسأله 1261 :
اگر فراموش کند که روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند، به گونه اى که در جماع اختيار نداشته باشد مثل اين که دست و پاى او را ببندند و با او نزديکى کنند، روزه او باطل نمى شود ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد، يا ديگر مجبور نباشد، بايد فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.
مسأله 1262 :
اگر کسى را به اکراه وادار به جماع کنند، به گونه اى که به خاطر ترس تن به عمل دهد، روزه او باطل و بايد قضا کند، هر چند گناه نکرده باشد.
3. استمناء
مسأله 1263 :
اگر روزه دار استمناء کند و منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1264 :
اگر بى اختيار منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل نيست. ولى اگر کارى کند که بى اختيار منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1265 :
هر گاه روزه دار بداند که اگر در روز بخوابد محتلم مى شوديعنى در خواب منى از او بيرون مى آيد، مى تواند در روز بخوابد و چنانچه بخوابد و محتلم هم بشود، روزه اش صحيح است.
صفحه 316
مسأله 1266 :
اگر روزه دار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى کند.
مسأله 1267 :
روزه دارى که محتلم شده، مى تواند بول کند و به شيوه اى که قبلاً گفته شد، استبراء نمايد، اگر چه بداند به واسطه بول يا استبراء کردن باقى مانده منى از مجرا بيرون مى آيد.
مسأله 1268 :
روزه دارى که محتلم شده اگر بداند منى در مجرا مانده بهتر است که پيش از غسل بول کند، و اگر نکرد بعد از غسل منى از او بيرون آيد، روزه او باطل مى شود.
مسأله 1269 :
اگر به قصد بيرون آمدن منى کارى بکند در صورتى که منى هم از او بيرون نيايد، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1270 :
اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى با کسى بازى و شوخى کند اگر مطمئن باشد که بعد از بازى و شوخى منى از او خارج نمى شود اگرچه اتفاقاً منى بيرون آيد روزه او صحيح است و در غير اين صورت روزه او باطل است.
4. دروغ بستن به خدا و پيغمبر
مسأله 1271 :
اگر روزه دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر و جانشينان آن حضرت عمداً نسبت دروغ بدهد. اگرچه فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه کند; بنابر احتياط واجب روزه او باطل است. و احتياط واجب آن است که اگر دروغ بر حضرت زهرا(عليها السلام) و ساير پيغمبران و جانشينان آنان بازگشت به دروغ بر خدا و رسول و ائمه(عليهم السلام)باشد، در اين حکم با آنها فرقى ندارند.
مسأله 1272 :
اگر بخواهد خبرى را که نمى داند راست است يا دروغ نقل کند، بنابر احتياط واجب بايد از کسى که آن خبر را گفته يا از کتابى که آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.
مسأله 1273 :
اگر چيزى را به اعتقاد اين که راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه اش باطل نمى شود.
صفحه 317
مسأله 1274 :
اگر بداند دروغ بستن به خدا و پيغمبر روزه را باطل مى کند و چيزى را که مى داند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، روزه اش باطل است.
مسأله 1275 :
اگر دروغى را که ديگرى ساخته عمداً به خدا و پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و جانشينان پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت دهد روزه اش باطل مى شود، ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.
5. رساندن غبار غليظ به حلق
مسأله 1276 :
رساندن غبار غليظ به حلق، بنابر احتياط واجب روزه را باطل مى کند، چه غبار چيزى باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد، يا غبار چيزى باشد که خوردن آن حرام است.
مسأله 1277 :
اگر به واسطه باد، غبار غليظى پيدا شود و انسان با اين که متوجه است، مواظبت نکند و به حلق برسد، بنابر احتياط واجب روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1278 :
احتياط واجب آن است که روزه دار بخار و دود غليظ به حلق نرساند و از استعمال دخانيات مطلقا خوددارى کند.
مسأله 1279 :
اگر مواظبت نکند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود، چنانچه يقين داشته که به حلق نمى رسد، روزه اش صحيح است.
مسأله 1280 :
اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزه اش باطل نمى شود. و چنانچه ممکن است بايد آن را بيرون آورد.
6. فرو بردن سر در آب
مسأله 1281 :
اگر روزه دار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بيرون باشد، بايد قضاى آن روزه را بگيرد. ولى اگر تمام بدن را آب بگيرد و مقدارى از سر بيرون باشد، روزه باطل نمى شود.
صفحه 318
مسأله 1282 :
اگر نصف سر را يک دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد، روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1283 :
اگر قصد فرو بردن سر در آب نداشته ولى اتفاقاً تمام سر زير آب رفته، روزه اش صحيح است. ولى اگر قصد آن را داشته گرچه تمام سر هم زير آب فرو نرود، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1284 :
اگر تمام سر زير آب برود ولى مقدارى از موها بيرون بماند روزه باطل مى شود.
مسأله 1285 :
اگر فراموش کند که روزه است و به نيت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحيح است.
مسأله 1286 :
اگر بداند که روزه است و عمداً براى غسل سر را در آب فرو برد، چنانچه روزه او مثل روزه رمضان واجب معين باشد، بنابر احتياط واجب بايد دوباره غسل کند و روزه را هم قضا نمايد و اگر روزه مستحب، يا روزه واجبى باشد که مثل روزه کفّاره، وقت معينى ندارد، غسل صحيح و روزه باطل مى باشد مگر در قضاء ماه رمضان آن هم بعدازظهر در اين صورت روزه و غسل هر دو باطل مى شود.
7. باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
مسأله 1287 :
اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند، يا اگر وظيفه او تيمم است، عمداً تيمم ننمايد، روزه اش باطل است.
مسأله 1288 :
اگر در روزه واجبى که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است، تا اذان غسل نکند و تيمم هم ننمايد ولى از روى عمد نباشد، مثل آن که ديگرى نگذارد غسل و تيمم کند روزه اش صحيح است.
مسأله 1289 :
کسى که جنب است و مى خواهد روزه واجبى بگيرد که مثل روزه رمضان وقت آن معين است، چنانچه عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، مى تواند با تيمم روزه بگيرد و روزه او صحيح ولى معصيت کرده است، زيرا غسل را تأخير انداخته است.
صفحه 319
مسأله 1290 :
اگر جنب يا حائض يا نفساء در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از يک روز يادش بيايد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، بايد روزه هر چند روزى را که يقين دارد جنب يا حائض و يا نفساء بوده، قضا نمايد. مثلاً اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا کند.
مسأله 1291 :
کسى که در شب ماه رمضان براى هيچ کدام از غسل و تيمم وقت ندارد، اگر خود را جنب کند، روزه اش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مى شود ولى اگر براى تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب کند، با تيمم روزه او صحيح ولى گناهکار است.
مسأله 1292 :
اگر گمان کند به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمم کند، روزه اش صحيح است.
مسأله 1293 :
کسى که در شب ماه رمضان جنب است ومى داند که اگر بخوابد تا اذان صبح بيدار نمى شود، نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزه اش باطل است و قضا و کفّاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1294 :
هر گاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود. اگر عادت و اطمينان دارد که اگر دوباره بخوابد براى غسل بيدار مى شود، مى تواند بخوابد.
مسأله 1295 :
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا اطمينان دارد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه تصميم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان، خواب بماند، روزه اش صحيح است.
مسأله 1296 :
اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا اطمينان دارد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود و تصميم هم داشته باشد که بعداز بيدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا کند و کفّاره بر او واجب نمى شود ولى اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، کفّاره بر او
واجب مى شود.
مسأله 1297 :
خوابى را که در آن محتلم شده، نبايد خواب اول حساب کرد، بلکه اگر از آن
صفحه 320
خواب بيدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب مى شود.
مسأله 1298 :
اگر روزه دار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل کند.
مسأله 1299 :
هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگرچه بداند پيش از اذان محتلم شده. روزه او صحيح است.
مسأله 1300 :
کسى که مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت قضاى روزه تنگ است، مثلاً پنج روز روزه قضاى رمضان دارد و پنج روز هم به رمضان مانده است، احتياطاً آن روز را روزه بگيرد و بعد از رمضان قضاى آن را به جا آورد و اگر وقت قضاى روزه تنگ نيست بايد روز ديگر روزه بگيرد.
مسأله 1301 :
اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم نکند، روزه اش باطل است.
مسأله 1302 :
اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه واجبى بگيرد که مثل روزه رمضان وقت آن معين است، با تيمم روزه اش صحيح است و لازم نيست تا صبح بيدار بماند و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجبى بگيرد که مثل روزه کفّاره وقت آن معين نيست، نمى تواند با تيمم روزه بگيرد.
مسأله 1303 :
اگر زن نزديک اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و براى هيچ کدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد که پيش از اذان پاک شده، روزه او صحيح است .
مسأله 1304 :
اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاک شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند اگرچه نزديک مغرب باشد، روزه او باطل است.
مسأله 1305 :
اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش کند و بعد از يک روز يا چند روز يادش بيايد، روزه هائى که گرفته بايد قضا کند.
مسأله 1306 :
اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و تا اذان غسل نکند،
صفحه 321
و در تنگى وقت تيمم هم نکند، روزه اش باطل است. ولى اگر تيمم کند، روزه او صحيح است.
مسأله 1307 :
اگر زنى که در حال استحاضه است، غسل هاى خود را به تفصيلى که در احکام استحاضه گفته شد، به جا آورد، روزه او صحيح است.
مسأله 1308 :
کسى که مس ميّت کرده يعنى جائى از بدن خود را به بدن ميت رسانده، مى تواند بدون غسل مسّ ميّت روزه بگيرد، و اگر در حال روزه هم ميّت را مس نمايد، روزه او باطل نمى شود.
8. تنقيه
مسأله 1309 :
تنقيه با چيز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، بنابر احتياط واجب روزه را باطل مى کند ولى استعمال شياف هائى که براى معالجه است، اشکال ندارد.
9. قى کردن
مسأله 1310 :
هر گاه روزه دار عمداً قى کند، اگرچه به واسطه مرض و براى رفع مسموميت و مانند آن ناچار باشد، روزه اش باطل مى شود ولى اگر سهواً يا بى اختيار قى کند، اشکال ندارد.
مسأله 1311 :
اگر در شب چيزى بخورد که مى داند به واسطه خوردن آن، در روز بى اختيار قى مى کند، احتياط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1312 :
اگر موجبات قى کردن غيراختيارى فراهم شد خوددارى از آن لازم نيست.
مسأله 1313 :
اگر مگس در گلوى روزه دار برود، چنانچه به قدرى پايين رود که به فرو بردن آن خوردن نمى گويند لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است. و اگر به اين مقدار پائين نرود بايد آن را بيرون آورد و چنانچه فرو برد روزه اش باطل مى شود و بايد کفّاره هم بدهد.
مسأله 1314 :
اگر يقين داشته باشد که به واسطه آروغ زدن، چيزى از گلو بيرون مى آيد، نبايد عمداً آروغ بزند ولى اگر يقين نداشته باشد، اشکال ندارد.
صفحه 322
مسأله 1315 :
اگر آروغ بزند و بدون اختيار چيزى در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بى اختيار فرو رود، روزه اش صحيح است.
مسأله 1316 :
اگر روزه دار سهواً يکى از کارهائى که روزه را باطل مى کند انجام دهد و به خيال اينکه روزه اش باطل شده، عمداً دوباره يکى از آنها را به جا آورد، روزه او باطل مى شود.
مسأله 1317 :
اگر چيزى به زور در گلوى روزه دار بريزند، يا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمى شود. ولى اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کند مثلاً به او بگويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى زنيم و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد، روزه او باطل مى شود.
مسأله 1318 :
روزه دار نبايد جائى برود که مى داند چيزى در گلويش مى ريزند يا مجبورش مى کنند که خودش روزه خود را باطل کند و اگر قصد رفتن به چنين مکانى کند خواه برود يا نرود و خواه چيزى در گلويش بريزند يا نريزند، روزه او باطل است.