جاهايى که قضا و کفّاره واجب است
مسأله 1730 :
اگر در روزه رمضان عمداً قى کند فقط قضاى آنروز را بايد بگيرد و چنانچه در شب جنب شود و بتفصيلى که در مسأله (1696) گفته شد; سه مرتبه بيدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، يا عمداً اماله کند، يا سر زير آب ببرد، يا دروغى را بخدا و پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت بدهد، بنابر احتياط واجب کفّاره هم بايد بدهد، ولى اگر غير از اينها کار ديگرى که روزه را باطل مى کند عمداً انجام دهد، در صورتى که مى دانسته آن کار روزه را باطل مى کند قضا و کفّاره بر او واجب است.
مسأله 1731 :
اگر بواسطه ندانستن مسأله کارى انجام دهد که روزه را باطل مى کند چنانچه مى توانسته مسأله را ياد بگيرد بنابر احتياط کفّاره بر او واجب مى شود و اگر نمى توانسته مسأله را ياد بگيرد، يا اصلا ملتفت مسأله نبوده يا يقين داشته که فلان چيز روزه را باطل نمى کند کفّاره بر او واجب نيست.
کفّاره روزه
مسأله 1732 :
کسى که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يک بنده آزاد کند، يا بدستورى که در مسأله بعد گفته مى شود دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير کند يا به هر کدام يک مد که تقريباً ده سير است، طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه برايش ممکن نباشد مخيّر است بين اينکه هيجده روز روزه بگيرد، و يا اينکه هر چند مد که مى تواند بفقرا اطعام بدهد، و اگر نتواند بدهد، بايد استغفار کند اگر چه مثلا يک مرتبه بگويد استغفر الله، و احتياط واجب آن است که هر وقت بتواند کفّاره را بدهد.
مسأله 1733 :
کسى که مى خواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگيرد، بايد سى و يک روز آن را پى در پى بگيرد، و اگر بقيّه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد.
مسأله 1734 :
کسى که مى خواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگيرد نبايد
[279]
موقعى شروع کند که در ميان سى و يک روز روزى باشد که مانند عيد قربان روزه آن حرام است.
مسأله 1735 :
کسى که بايد پى در پى روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يک روز، روزه نگيرد، يا وقتى شروع کند که در بين آن بروزى برسد که روزه آن واجب است، مثلا بروزى برسد که نذر کرده آنروز را روزه بگيرد بايد روزه ها را از سر بگيرد.
مسأله 1736 :
اگر در بين روزهائى که بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى مثل حيض يا نفاس يا سفرى که در رفتن آن مجبور است; براى او پيش آيد، بعد از بر طرف شدن عذر واجب نيست روزه ها را از سر بگيرد بلکه بقيّه را بعد از بر طرف شدن عذر بجا مى آورد.
مسأله 1737 :
اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل کند، چه آن چيز أصلا حرام باشد مثل شراب و زنا يا به جهتى حرام شده باشد مثل نزديکى با عيال خود در حال حيض، بنابر احتياط واجب کفّاره جمع بر او واجب مى شود، يعنى بايد يک بنده آزاد کند، و دو ماه روزه بگيرد، و شصت فقير را سير کند، يا بهر کدام اينها يک مد طعام بدهد، و چنانچه هر سه برايش ممکن نباشد، هر کدام آنها ممکن است بايد انجام دهد.
مسأله 1738 :
اگر روزه دار دروغى را بخدا و پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم)نسبت دهد بنابر احتياط واجب يک کفّاره بر او لازم است نه کفّاره جمع.
مسأله 1739 :
اگر روزه دار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند بنابر احتياط واجب به همان اندازه کفّاره بر او واجب است، و اگر جماعِ او حرام باشد به همان اندازه کفّاره جمع واجب مى شود.
مسأله 1740 :
اگر روزه دار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه کارى که روزه را باطل مى کند غير از جماع انجام دهد بنابر احتياط مستحب بايد به همان اندازه که افطار کرده کفّاره بدهد. هر چند يک کفّاره کافى است.
مسأله 1741 :
اگر روزه دار جماع حرام کند و بعد با حلال خود جماع نمايد براى هر کدام کفّاره مستقل واجب است.
مسأله 1742 :
اگر روزه دار کارى که حلال است و روزه را باطل مى کند، انجام دهد، مثلا آب بياشامد، و بعد کار ديگرى که حرام است و روزه را باطل مى کند انجام دهد، مثلا غذاى حرامى بخورد، يک کفّاره کافى است.
[280]
مسأله 1743 :
اگر روزه دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد، چنانچه عمداً آنرا فرو ببرد، روزه اش باطل است، و بايد قضاى آنرا بگيرد، و کفّاره هم بر او واجب مى شود، و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلا موقع آروغ زدن خون يا غذائى که از صورت غذا بودن خارج شده بدهان او بيايد، و عمداً آنرا فرو ببرد، روزه او باطل مى شود، و بنابر احتياط کفّاره جمع هم بر او واجب مى شود.
مسأله 1744 :
اگر نذر کند که روز معيّنى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند بايد يک بنده آزاد کند، يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد يا شصت فقير را اطعام کند، يعنى کفاره نذر را بدهد.
مسأله 1745 :
کسى که مى تواند وقت را تشخيص دهد اگر به گفته کسى که مى گويد مغرب شده افطار کند، و بعد بفهمد مغرب نبوده است بنابر احتياط قضاء و کفّاره بر او واجب است.
مسأله 1746 :
کسى که عمداً روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند يا پيش از ظهر براى فرار از کفّاره سفر نمايد، کفّاره او ساقط نمى شود، بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد کند، بنابر احتياط کفّاره بر او واجب است.
مسأله 1747 :
اگر عمداً روزه خود را باطل کند، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود کفّاره بر او واجب نيست.
مسأله 1748 :
اگر يقين کند که روز اوّل ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده کفّاره بر او واجب نيست، همچنين است اگر انسان شک کند که آخر رمضان است يا اوّل شوّال و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اوّل شوال بوده کفّاره بر او واجب نمى باشد.
مسأله 1749 :
اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفّاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد و اگر زن به جماع راضى بوده بر هر کدام يک کفّاره واجب مى شود.
مسأله 1750 :
اگر زنى شوهرِ روزه دار خود را مجبور کند که جماع نمايد، يا کارى ديگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، واجب نيست کفاره روزه شوهر را بدهد.
مسأله 1751 :
اگر روزه دار در ماه رمضان، با زن خود که روزه دار است جماع کند، چنانچه بطورى زن را مجبور کرده باشد که از خود اختيار نداشته باشد، و در بين جماع زن راضى شود، بنابر احتياط واجب بايد مرد دو کفّاره و زن يک کفّاره بدهد، و
[281]
اگر با اراده و اختيار عمل انجام دهد، اگر چه مجبورش کرده باشد مرد بايد کفّاره خودش و زن کفّاره خودش را بدهد.
مسأله 1752 :
اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود که خواب است جماع نمايد، يک کفاره بر او واجب مى شود، و روزه زن صحيح است و کفّاره هم بر او واجب نيست.
مسأله 1753 :
اگر مرد زن خود را مجبور کند که غير جماع کار ديگرى که روزه را باطل مى کند بجا آورد، کفّاره زن را نبايد بدهد، و بر خود زن هم کفّاره واجب نيست.
مسأله 1754 :
کسى که بواسطه مسافرت يا مرض روزه نمى گيرد، نمى تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع نمايد، ولى اگر مجبور کند، کفّاره بر او واجب نيست.
مسأله 1755 :
انسان نبايد در بجا آوردن کفّاره کوتاهى کند، ولى لازم نيست فوراً آنرا انجام دهد.
مسأله 1756 :
اگر کفاره بر انسان واجب شود، و چند سال آنرا بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمى شود.
مسأله 1757 :
کسى که بايد براى کفّاره يک روز شصت فقير را طعام بدهد، اگر به شصت فقير دسترسى دارد، نبايد به هر کدام از آنها بيشتر از يک مد که تقريباً ده سير است طعام بدهد، يا يک فقير را بيشتر از يک مرتبه سير نمايد، ولى چنانچه فقير، داراى عائله باشد انسان مى تواند، براى هر يک از عيالات فقير او اگر چه صغير باشند يک مد به آن فقير بدهد، بشرطى که سهم هر کدام را جدا از سهم ديگران ندهد، بلکه سهم همه را رويهم بريزد و يکجا تحويل دهد.
مسأله 1758 :
کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته اگر بعد از ظهر عمداً کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بايد به ده فقير هر کدام يک مد که تقريباً ده سير است طعام بدهد و اگر نمى تواند سه روز روزه بگيرد، و بنابر احتياط مستحب شصت فقير را طعام بدهد.