احکام عاريه
مسأله 2397 :
عاريه آن است که انسان مال خود را به ديگرى بدهد که بدون عوض از آن استفاده کند .
مسأله 2398 :
لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند ، و اگر مثلا لباس را به قصد عاريه به کسى بدهد و او هم به همين قصد بگيرد ، صحيح است .
مسأله 2399 :
عاريه دادن چيز غصبى و چيزى که مال انسان است ولى منفعت آن متعلق حق يا ملک ديگرى است - مثل آن که آن را اجاره داده باشد - در صورتى صحيح است که مالک چيز غصبى يا کسى که منفعت ملک يا متعلق حق اوست به عاريه دادن راضى باشد .
مسأله 2400 :
چيزى را که منفعتش مال انسان است - مثلا آن را اجاره کرده - مى تواند به کسى که بر آن مال مورد اطمينان است ، يا به اذن مالک عاريه بدهد ، ولى اگر در اجاره شرط کرده باشند که خودش از آن استفاده کند ، نمى تواند آن را به ديگرى عاريه دهد .
مسأله 2401 :
اگر ديوانه و بچه مال خود را عاريه بدهند صحيح نيست ، و همچنين عاريه دادن سفيه و مفلس مال خود را صحيح نيست ، مگر با اذن يا اجازه ء ولى سفيه و طلبکاران مفلس ، و اگر ولى مصلحت بداند مال کسى را که بر او ولايت دارد عاريه دهد ، اشکال ندارد .
مسأله 2402 :
اگر در نگهدارى چيزى که عاريه کرده کوتاهى نکند ، و در استفاده ء از آن زياده روى هم ننمايد ، و اتفاقا آن چيز تلف شود ، ضامن نيست ، ولى چنانچه شرط کنند که اگر تلف شود عاريه کننده ضامن باشد ، يا چيزى را که عاريه کرده طلا و نقره باشد ، بايد عوض آن را بدهد . مسأله 2403 - اگر طلا و نقره را عاريه نمايد و شرط کند که اگر تلف شود ضامن نباشد ، چنانچه تلف شود ضامن نيست .
مسأله 2404 :
اگر عاريه دهنده بميرد ، عاريه گيرنده وظيفه اش همان است که در مسألهء " 2392 " گذشت .
مسأله 2405 :
اگر عاريه دهنده طورى شود که شرعا نتواند در مال خود تصرف کند - مثلا ديوانه شود - وظيفهء عاريه کننده همان است که در مسألهء " 2391 " گذشت .
مسأله 2406 :
عاريه عقد جايز است ، و عاريه دهنده و کسى که عاريه کرده مى توانند هر وقت بخواهند عاريه را به هم بزنند ، بنابراين عاريه دهنده مى تواند آنچه را که عاريه داده پس بگيرد ، مگر در موردى که زمينى را براى دفن ميت عاريه داده باشد که بعد از دفن نمى تواند زمين را به نبش قبر ميت پس بگيرد .
مسأله 2407 :
عاريه دادن چيزى که استفاده ء حلال ندارد - مثل آلات لهو و قمار - باطل است ، و همچنين است عاريه دادن ظرف طلا و نقره به جهت خوردن و آشاميدن بلکه بنابر احتياط واجب براى ساير استعمالات هر چند زينت نمودن باشد .
مسأله 2408 :
عاريه دادن گوسفند براى استفاده از شير و پشم آن ، و عاريه دادن حيوان نر براى کشيدن بر ماده صحيح است .
مسأله 2409 :
اگر چيزى را که عاريه کرده به مالک يا وکيل يا ولى او بدهد و بعد آن چيز تلف شود ، عاريه کننده ضامن نيست ، ولى اگر بدون اجازه ء صاحب مال يا وکيل يا ولى او آن را به جايى ببرد ، اگرچه جايى باشد که صاحبش معمولا به آن جا مى برده - مثل آن که اسب را در اصطبلى که صاحبش براى آن درست کرده ببندد - ضامن است ، و در صورت تلف بايد عوض آن را بدهد .
مسأله 2410 :
اگر چيز نجس را براى کارى که شرط آن پاکى است عاريه دهد - مثلا ظرف نجس را عاريه دهد که در آن غذا بخورند - بايد نجس بودن آن را به کسى که عاريه مى کند بگويد ، و اگر لباس نجس را براى نماز خواندن عاريه دهد ، لازم نيست نجس بودن آن را اطلاع دهد ، مگر در صورتى که عاريه کننده بخواهد با لباس پاک واقعى نماز بخواند ، که احتياط واجب آن است که نجس بودنش را به او اطلاع دهد .
مسأله 2411 :
چيزى را که عاريه کرده بدون اجازه ء صاحب آن نمى تواند به ديگرى اجاره يا عاريه دهد .
مسأله 2412 :
اگر چيزى را که عاريه کرده با اجازه ء صاحب آن به ديگرى عاريه دهد ، چنانچه کسى که اول آن چيز را عاريه کرده بميرد يا ديوانه شود ، عاريهء دومى باطل نمى شود .
مسأله 2413 :
اگر بداند مالى را که عاريه کرده غصبى است ، بايد آن را به صاحبش برساند ، و نمى تواند به عاريه دهنده بدهد .
مسأله 2414 :
اگر مالى را که مى داند غصبى است عاريه کند و از آن استفاده اى ببرد و در دست او از بين برود ، مالک مى تواند عوض مال و عوض استفاده اى را که عاريه کننده برده از او يا از کسى که مال را غصب کرده مطالبه کند ، و اگر از عاريه کننده بگيرد ، او نمى تواند چيزى را که به مالک مى دهد از عاريه دهنده مطالبه نمايد .
مسأله 2415 :
اگر نداند مالى را که عاريه کرده غصبى است و در دست او از بين برود ، چنانچه صاحب مال عوض آن را از او بگيرد ، او هم مى تواند آنچه را که به
صاحب مال داده از عاريه دهنده مطالبه نمايد ، ولى اگر چيزى را که عاريه کرده طلا و نقره باشد ، يا عاريه دهنده با او شرط کرده باشد که اگر آن چيز از بين برود عوضش را بدهد ، نمى تواند عوض آن را که به صاحب مال مى دهد از عاريه دهنده مطالبه نمايد .