احکام نجاست (آیت الله حسین نوری همدانی)

احکام نجاست (آیت الله حسین نوری همدانی)

نجاسات

مسأله 83 :

نجاسات يازده چيز است : اول بول ، دوم غائط ، سوم مني ، چهارم مردار ،پنجم خون ، ششم و هفتم سگ و خوک ، هشتم کافر ، نهم شراب ، دهم فقاع ، يازدهم عرق شتر نجاستخوار .

1 -2بول و غائط

مسأله 84 :

بول و غائط انسان و هر حيوان حرام گوشتي که خون جهنده دارد که اگر رگ آن را ببرند ، خون از آن جستن مي کند ، نجس است ، ولي فضلة حيوانات کوچک مثل پشه و مگس که گوشت ندارند ، پاک است .

مسأله 85 :

فضلة پرندگان حرام گوشت ، نجس است .

مسأله 86 :

بول و غائط حيوان نجاستخوار نجس است و همچنين است بول و غائط حيواني که انسان آن را وَطي کرده ، يعني با آن نزديکي نموده ، و گوسفندي که گوشت آن از خوردن شير خوک ، محکم شده است .

3-مني

مسأله 87 :

مني حيواني که خون جهنده دارد ، نجس است .

4 - مردار

مسأله 88 :

مردار حيواني که خون جهنده دارد نجس است ، چه خودش مرده باشد ، يا بغير دستوري که در شرع معين شده ، آن را کشته باشند . و ماهي چون خون جهنده ندارد ، اگر چه در آب هم بميرد پاک است .

مسأله 89 :

چيزهائي از مردار ، مثل پشم و مو و کرک و استخون و دندان که روح در آن حلول نمي کند از غير حيوان نجس العين (حيواني که ذاتاً نجس است مثل خوک و سگ )پاک مي باشد .

مسأله 90 :

اگر از بدن انسان يا حيواني که خون جهنده دارد ، در حالي که زنده است گوشت يا چيز ديگري را که روح دارد جدا کنند ، نجس است .

مسأله 91 :

پوستهاي مختصر لب و جاهاي ديگر بدن که موقع افتادنشان رسيده ، اگر چه آنها را بکنند ، پاک است ، ولي بنابر احتياط واجب بايد از پوستي که موقع افتادنش نرسيده و آن را کنده اند ، اجتناب نمايند .

مسأله 92 :

تخم مرغي که از شکم مرده بيرون مي آيد ، اگر پوست روي آن سفت شده باشد پاک است ، ولي ظاهر آن را بايد آب کشيد .

مسأله 93 :

اگر بره و بزغاله ، پيش از آنکه علفخوار شوند بميرند ، پنير مايه اي که در شير دان آنها مي باشد پاک است ، ولي ظاهر آن را بايد آب کشيد .

مسأله 94 :

دواجات روان و عطر و روغن و واکس و صابون که از خارجه مي آورند اگر انسان يقين به نجاست آنها نداشته باشد ، پاک است .

مسأله 95 :

گوشت و پيه چرمي که در بازار مسلمانان فروخته شود پاک است ، و همچنين است اگر يکي از اينها در دست مسلمانان باشد و بدانند آن مسلمانان از کافر گرفته و احتمال بدهند آن مسلمان رسيدگي کرده که از حيواني است که به دستور شرع کشته شده است و نيز بداند مسلمان با آن معامله پاکي نموده ، پاک است ، ولي اگر بداند رسيدگي نکرده ، نجس مي باشد .

5 – خون

مسأله 96 :

خون انسان و هر حيواني که خون جهنده دارد ، يعني حيواني که اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مي کند نجس است ، پس خون حيواني که مانند ماهي و پشه خون جهنده ندارد ، پاک مي باشد .

(مسأله 7 9 ) اگر حيوان حلال گوشت را به دستوري که در شرع معين شده بکشند و خون آن به مقدار معمول بيرون آيد ، خوني که در بدنش مي ماند پاک است ، ولي اگر به علت نفس کشيدن يا به واسطة اينکه سر حيوان در جاي بلندي بوده ، خون به بدن حيوان برگردد ، آن خون نجس است .

مسأله 98 :

خوني که در تخم مرغ مي باشد ، بنابر احتياط واجب نجس است ، ولي اگر در ميان پردة رقيقي است و آن پرده پاره نشده است ، اجزاء تخم مرغ را نجس نمي کند.

مسأله 99 :

خوني که گاهي موقع دوشيدن شير ديده مي شود نجس است و شير را نجس مي کند .

مسأله 100 :

خوني که از لاي دندانها مي آيد نجس و خوردن آن حرام است ،ولي اگر به واسطه مخلوط شدن با ‌آب دهان از بين برود پاک است ، ولي فرو بردن آب دهان در اين صورت اشکال دارد .

مسأله 101 :

خوني که به واسطة کوبيده شدن ، زير ناخن يا پوست مي ميرد ، اگر طوري شود که ديگر به آن خون نگويند پاک است ، و اگر به آن خون بگويند در صورتي که ناخن يا پوست سوراخ شود ، اگر مشقت ندارد بايد براي وضو و غسل خون را بيرون آورند و اگر مشقت دارد بايد اطراف آن را به طوري که نجاست زياد نشود بشويند و پارچه يا چيزي مثل پارچه بر آن بگذارند و روي پارچه دست تر بکشند و تيمم هم بکنند .

مسأله 102 :

اگر انسان نداند که خون زير پوست مرده يا گوشت به واسطه کوبيده شدن به آن حالت در آمده ، پاک است .

مسأله 103 :

اگر موقع جوشيدن غذا، ذره اي خون در آن بيفتد،تمام غذا و ظرف آن نجس مي شود . و جوشيدن و حرارت و آتش ، پاک کننده نيست .

مسأله 104 :

زردابه اي که در حال بهبودي زخم در اطراف آن پيدا مي شود ، اگر معلوم نباشد که با خون مخلوط است ، پاک مي باشد .

6و7 –سگ و خوک

مسأله 105 :

سگ و خوکي که در خشکي زندگي مي کنند ، حتي مو و استخوان و پنجه و ناخن و رطوبتهاي آنها نجس است ، ولي سگ و خوک دريائي پاک است .

8-کافر

مسأله 106 :

کافر ، يعني کسي که منکر خدا است يا براي خدا شريک قرار مي دهد يا رسالت حضرت خاتم الانبياء ، محمّد بن عبدالله (صلي الله عليه و آله ) را قبول ندارد مگر اهل کتاب که درآخر مسأله ذکر ميشود و هخمچنين است اگر در يکي از اينها شک داشته باشد و نيز کسي که ضروري دين ، يعني چيزي را که مسلمانان جزء دين اسلام مي دانند منکر شود ، چنانچه بداند آن چيز ضروري دين است و انکار آن چيزبرگردد به انکار خدا ، يا توحيد ، يا نبوت ، نجس مي باشد و اگر ضروري دين بودن آن را نداند ، به طوري که انکار آن به انکار خدا يا توحيد يا نبوت برنگردد ، بهتر آن است که از او اجتناب کنند . کفاري که مانند يهود و نصاري اهل کتاب مي باشند و تا هنگامي که علم به ملاقات بدن آنها با يکي از نجاسات که ذکر شد و مي شود حاصل نشده است ، اجتناب لازم نيست .

مسأله 107 :

تمام بدن کافر غير اهل کتاب حتي مو و ناخن و رطوبتهاي او نجس است .

مسأله 108 :

اگر پدر و مادر و جد و جدة بچة نابالغ کافر غير اهل کتاب باشند ، آن بچه هم نجس است ، و اگر يکي از اينها مسلمان باشد بچه پاک است .

مسأله 109 :

کسي که معلوم نيست مسلمان است يا نه ، پاک مي باشد . ولي احکام ديگر مسلمانان را ندارد ، مثلاً نمي تواند زن مسلمان بگيرد و نبايد در قبرستان مسلمانان دفن شود .

مسأله 110 :

اگر مسلماني به يکي از دوازده امام دشنام دهد ، يا با آنان دشمني داشته باشد ، نجس است . وهمچنين است غلاة ، يعني کساني که يکي از ائمه (عليهم السلام ) را خدا مي خوانند يا مي گويند خدا در حلول کرده است .

9-شراب

مسأله 111 :

شراب و هر چيزي که انسان را مست مي کند ، چنانچه به خودي خود روان باشد ، نجس است . واگر مثل بنگ و حشيش روان نباشد ، اگرچه چيزي در آن بريزند که روان شود ، پاک است .

مسأله 112 :

الکل صنعتي که براي رنگ کردن درب و ميز و صندلي و مانند اينها به کار مي برند ، اگر انسان نداند از چيزي که مست کننده و روان است درست کرده اند ، پاک مي باشد .

مسأله 113 :

اگر آب انگور بخودي خود جوش بيايد نجس است و اگر به واسطه پختن جوش بيايد ، خوردنش حرام است ولي نجس نيست . و اگر به واسطة جوشاندن به آتش ، دو سوم آن کم شود حرام بودن آن نيز برطرف ميشود .

مسأله 114 :

خرما و مويز و کشمش و آب آنها اگر جوش بيايند ، پاک و خوردن آنها حلال است ، اگر چه احتياط مستحب آن است که از آنها اجتناب کنند .

10_فقاع

مسأله 115 :

فقاع که از جو گرفته مي شود و به آن آبجو مي گويند نجس است ، ولي آبي که به دستور طبيب از جو مي گيرند و به آن ماء الشعير مي گويند ، پاک مي باشد .

عرق جنب از حرام

مسأله 116 :

عرق جنب از حرام نجس نيست ، ولي احتياط واجب آن است که با بدن يا لباسي که به آن آلوده شده ،نماز نخوانند .

مسأله 117 :

اگرانسان درموقعي که نزديکي با زن حرام است،مثلا در روزة ماه مضان ، با زن خود نزديکي کند ، بنابر احتياط واجب نبايد با بدن و لباسي که آلوده به آن عرق است ، نماز بخواند .

مسأله 118 :

اگر جنب از حرام به واسطة تنگي وقت ، عوض غسل تيمم نمايد و بعد از تيمم عرق کند بنابر احتياط واجب بايد ا ز عرق خود در نماز اجتناب نمايد ، ولي اگر به واسطة عذر ديگر تيمم کند ، اجتناب لازم نيست .

مسأله 119 :

اگر کسي از حرام جنب شود و بعد با حلال خود نزديکي کند ، بنابر احتياط واجب بايد از عرق خود در نماز اجتناب کند ، ولي اگر اول با حلال خود نزديکي کند و بعد از حرام جنب شود ، مي تواند با آن عرق نماز بخواند .

-عرق شتر نجاستخوار

مسأله 120 :

عرق شتر نجاستخوار نجس است و احتياط واجب آن است که از عرق حيوانات نجاستخوار ديگر نيز ، اجتناب کنند .

راه ثابت شدن نجاست

مسأله 121 :

نجاست هر چيز از سه راه ثابت مي شود :

اول : آنکه خود انسان يقين کند چيزي نجس است ، و اگر گمان داشته باشد چيزي نجس است ، لازم نيست از آن اجتناب نمايد . بنابرين غذا خوردن در قهوه خانه ها و مهمانخانه هائي که مردمان لاابالي و کساني که پاکي و نجسي را مراعات نمي کنند در انها غذا ميخوردند ، اگر انسان يقين نداشته باشد ، غذائي را که براي او آوردند ، نجس است اشکال ندارد.

دوم : آنکه کسي که چيزي در اختيار او است بگويد آن چيز نجس است ، مثلاً همسر انسان يا نوکر يا کلفت بگويد ، ظرف يا چيزي ديگري که در اختيار او است نجس مي باشد .

سوم : آنکه دو مرد عادل بگويند چيزي نجس است ، و نيز اگر يک نفر عادل هم بگويد چيزي نجس است ، بنابراحتياط واجب بايد از آن چيز اجتناب کرد .

مسأله 122 :

اگر به واسطة ندانستن مسأله ، نجس بودن و پاک بودن چيزي را نداند ، مثلاً نداند عرق جنب از حرام پاک است يا نه ، بايد مسأله را بپرسد ، ولي اگر با اينکه مسأله رابپرسد ، ولي اگر با اينکه مسأله را مي داند چيزي را شک کند پاک است يا نه ، مثلاً شک کند آن چيز خون است يا نه يا نداند که خون پشه است يا خون انسان ، پاک مي باشد .

مسأله 123 :

چيز نجسي که انسان شک دارد پاک شده يا نه ، نجس است و چيز پاک را اگر شک کند نجس شده يا نه ، پاک است . و اگر هم بتواند نجس بودن يا پاک بودن آن را بفهمد ، لازم نيست وارسي کند .

مسأله 124 :

اگر بداند يکي ازيا دو ظرف يادو لباسي که ازهردوي آنها استفاده ميکند نجس شده و نداند کدام است ، بايد از هر دو اجتناب کند ، ولي اگر مثلاً نمي داند لباس خودش نجس شده يا لباسي که هيچ از آن استفاده نمي کند و مال ديگري است ، لباس خودش هم لازم نيست اجتناب نمايد .

راه نجس شدن چيزهاي پاک

مسأله 125 :

اگر چيز پاک به چيز نجس برسد و هر دو يا يکي از آنها بطوري تر باشد که تري يکي به ديگري برسد چيز پاک نجس مي شود . و اگر تري به قدري کم باشد که به ديگري نرسد ، چيزي که پاک بوده ، نجس نمي شود .

مسأله 126 :

اگر چيزي پاکي به چيزي نجس برسد و انسان شک کند که هر دو يا يکي از آنها تر بوده يا نه ، آن چيز پاک ، نجس نمي شود

مسأله 127 :

دو چيزي که انسان نمي داند کدام پاک و کدام نجس است ، اگر چيز پاکي با رطوبت به يکي از آنها برسد نجس نمي شود ، ولي اگر يکي از آنها قبلاً نجس بوده و انسان نداند پاک شده يا نه ، چنانچه چيز پاکي به آن برسد نجس مي شود .

مسأله 128 :

زمين و پارچه و مانند اينها اگر رطوبت داشته باشد ، هر قسمتي که نجاست به آن برسد ، نجس مي شود و جاهاي ديگر آن پاک است . و همچنين است خيار و خربزه و مانند اينها .

مسأله 129 :

هرگاه شيره و روغن روان باشد ، همين که يک نقطه از آن نجس شد تمام آن نجس ميشود، ولي اگر روان نباشد همان نقطه اي که نجس يا متنجس به آن اصابت کرده،نجس است و اگر آن را با مقداري از اطرفش بردارند ، بقيّه پاک است .

مسأله 130 :

اگر مگس يا حيواني مانند آن روي چيز نجسي که تر است بنشيند و بعد روي چيز پاکي که آن هم تر است بنشيند ، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حيوان بوده چيز پاک نجس مي شود و اگر نداند پاک است .

مسأله 131 :

اگر جائي از بدن که عرق دارد نجس شود و عرق از انجا به جاي ديگر برود ، هر جا که عرق به آن برسد نجس مي شود ، و اگر عرق به جاي ديگر نرود جاهاي ديگر بدن ، پاک است .

مسأله 132 :

اخلاطي که از بيني يا گلو مي آيد ، اگر خون داشته باشد ، جائي که خون دارد نجس و بقيه آن پاک است ، پس اگر به بيرون دهان يا بيني برسد ، مقداري را که انسان يقين دارد جاي نجس اخلاط به آن رسيده نجس است و محلي را که شک دارد جاي نجس به آن رسيده يا نه ، پاک مي باشد .

مسأله 133 :

اگر آفتابه اي را که ته آن سوراخ است ، روي زمين نجس بگذارند چنانچه آب طوري زير آن جمع گردد که با آب آفتابه يکي حساب شود ، آب آفتابه نجس مي شود ، بلکه اگر آب بر زمين جاري شود يا فرو رود ، در صورتي که سوراخ آفتابه به زمين نجس متصل باشد ، باز هم بنابر احتياط واجب بايد از آب آفتابه اجتناب کرد ، ولي اگر سوراخ آن به زمين نجس متصل نباشد و آب زير آفتابه هم با آب داخل آن يکي حساب نشود ، آب آفتابه نجس نمي شود .

مسأله 134 :

اگر چيزي داخل بدن شود و به نجاست برسد ، در صورتي که بعد از بيرون آمدن ، آلوده به نجاست نباشد پاک است ، پس اگر اسباب اماله يا آب آن در مخرج غائط وارد شود ، يا سوزن و چاقو و مانند اينها در بدن فرو رود و بعد از بيرون آمدن ، به نجاست آلوده نباشد نجس نيست . و همچنين آب دهان و بيني اگر در داخل بدن برسد و بعد از بيرون آمدن به خون آلوده نباشد ، پاک است .

احکام نجاسات

مسأله 135 :

نجس کردن خط و ورق قرآن حرام است ، و اگر نجس شود بايد فوراً آن را آب بکشند .

مسأله 136 :

اگر جلد قرآن نجس شود در صورتي که بي احترامي به قرآن باشد ، بايد آن را آب بکشند .

مسأله 137 :

گذاشتن قرآن روي عين نجس مانند خون و مردار ، اگر چه آن عين نجس خشک باشد حرام است و برداشتن قرآن از روي آن واجب مي باشد .

مسأله 138 :

نوشتن قرآن با مرکب نجس ، اگر چه يک حرف آن باشد حرام است و اگر نوشته شود بايد آن را آب بکشند ، يا به واسطه تراشيدن و مانند آن کاري کنند که از بين برود .

مسأله 139 :

احتياط واجب آن است که از دادن قرآن به کافر خودداري کنند و اگر قرآن دست اوست ، در صورت امکان از او بگيرند .

مسأله 140 :

اگر ورق قرآن يا چيزي که احترام آن لازم است ، مثل کاغذي که اسم خدا يا پيغمبر يا امام بر آن نوشته شده ، در مستراح بيفتد بيرون آوردن و آب کشيدن آن اگر چه خرج داشته باشد ، واجب است .و اگر بيرون آوردن آن ممکن نباشد ، بايد به آن مستراح نروند تا يقين کنند ان ورق پوسيده است . و نيز اگر تربت در مستراح بيفتد و بيرون آوردن آن ممکن نباشد بايد تا وقتي که يقين نکرده اند ، بکلي از بين رفته به آن مستراح نروند .

مسأله 141 :

خوردن و آشاميدن نجس و چيز متنجس حرام است و نيز خورانيدن عين نجس به اطفال در صورتي که ضرر داشته باشد ، حرام مي باشد ، بلکه اگر ضرر هم نداشته باشد بايد از ان خودداري کنند ، ولي خوراندن غذاهائي که نجس شده است به طفل ، حرام نيست .

مسأله 142 :

فروختن و عاريه دادن چيز نجسي که مي شود آن را آب کشيد ، اگر نجس بودن آن را به طرف نگويند ، اشکال ندارد ، ولي چنانچه انسان بداند که عاريه گيرنده و خريدار آن را در خوردن و آشاميدن استعمال مي کنند بايد نجاستش را به آنها بنابراحتياط واجب بگويد .

مسأله 143 :

اگر انسان ببيند کسي چيز نجسي را مي خورد يا لباس نجس نماز مي خواند ، لازم نيست به او بگويد .

مسأله 144 :

اگر جائي از خانه يا فرش کسي نجس باشد و ببيند بدن يا لباس يا چيز ديگر کساني که وارد خانه او مي شوند با رطوبت به جاي نجس رسيده است ، لازم نيست به آنان بگويد .

مسأله 145 :

اگر صاحب خانه در بين غذا خوردن بفهمد غذا نجس است ، بايد به مهمانها بگويد، اما اگر يکي از مهمانها بفهمد ، لازم نيست به ديگران خبر دهد ، ولي چنانچه طوري با انان معاشرت دارد که مي داند که به واسطة نگفتن خود او هم نجس مي شود ، بايد بعد از غذا به آنان بگويد .

مسأله 146 :

اگر چيزي را که عاريه کرده نجس شود ، اگر بداند که صاحبش آن چيز را در خوردن و آشاميدن استعمال مي کند ، واجب است به او بگويد .

مسأله 147 :

بچة مميزي که خوب و بد را مي فهمد اگر چه تکليفش هم نزديک است ، اگر بگويد چيزي را آب کشيدم دوباره بايد ان را آب کشيد ، ولي اگر بگويد چيزي که در دست اوست نجس است ، احتياط واجب آن است که از آن اجتناب کنند .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

احکام نجاست

Powered by TayaCMS