11- احکام اجاره (آیت الله جعفر سبحانی)

11- احکام اجاره (آیت الله جعفر سبحانی)

احکام اجاره

مسأله 1795 :

اجاره دهنده و کسى که چيزى را اجاره مى کند بايد مکلف و عاقل باشند و به اختيار خودشان اجاره را انجام دهند و نيز بايد در مال خود حق تصرف داشته باشند، پس سفيهى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند اگر چيزى را اجاره کند; يا اجاره دهد صحيح نيست مگر اين که ولىّ آن را امضا کند.

مسأله 1796 :

انسان مى تواند از طرف ديگرى وکيل شود و مال او را اجاره دهد.

مسأله 1797 :

اگر ولىّ، يا قيّم بچه، مال او را اجاره دهد، يا خود او را اجير ديگرى نمايد اشکال ندارد. و اگر مدتى از زمان بالغ شدن او را جزء مدت اجاره قرار دهد، بعد از آنکه بچه بالغ شد، مى تواند بقيه اجاره را به هم بزند، ولى هر گاه طورى بوده که اگر مقدارى از زمان بالغ بودن بچه را جزء مدت اجاره نمى کرد; برخلاف مصلحت بچه بود، نمى تواند اجاره را به هم بزند.

مسأله 1798 :

بچه صغيرى را که ولىّ ندارد بدون اجازه مجتهد نمى شود اجير کرد. و کسى که به مجتهد دسترسى ندارد، مى تواند از يک نفر مؤمن که عادل باشد; اجازه بگيرد و او را اجير نمايد.

مسأله 1799 :

اجاره دهنده و مستأجر لازم نيست صيغه عربى بخوانند، بلکه اگر مالک به کسى بگويد، ملک خود را به تو اجاره دادم و او بگويد قبول کردم، اجاره صحيح است. و نيز اگر حرفى نزنند و مالک به قصد اينکه ملک را اجاره دهد، آن را به مستأجر واگذار کند و او هم به قصد اجاره کردن بگيرد اجاره صحيح مى باشد.

صفحه 403

مسأله 1800 :

اگر انسان بدون خواندن صيغه بخواهد براى انجام عملى اجير شود; همين که با رضايت طرف معامله، مشغول آن عمل شد اجاره صحيح است.

مسأله 1801 :

کسى که نمى تواند حرف بزند، اگر با اشاره بفهماند که ملک را اجاره داده، يا اجاره کرده صحيح است.

مسأله 1802 :

اگر خانه يا دکان يا اطاقى را اجاره کند و صاحب ملک با او شرط کند که فقط خود او از آنها استفاده نمايد، در اين صورت مستأجر نمى تواند آن را به ديگرى اجاره دهد. و اگر شرط نکند و ظاهر کار هم اين نباشد که او شخصاً استفاده کند مى تواند آن را به ديگرى اجاره دهد. ولى اگر بخواهد به زيادتر از مقدارى که اجاره کرده آن را اجاره دهد، بايد در آن، کارى مانند تعمير و سفيدکارى انجام داده باشد.

مسأله 1803 :

خانه يا دکّان يا چيز ديگرى را که اجاره کرده نمى تواند به ديگرى اجاره دهد، مگر اين که موقع اجاره کردن، چنين حقّى به مستأجر داده شود.

مسأله 1804 :

کسى که خانه يا مغازه يا اطاقى را اجاره کرده و حق دارد به ديگرى واگذار کند نمى تواند به زيادتر از آن مبلغ اجاره دهد مگر اين که کارى (مانند تعمير و سفيد کردن يا گذاردن قفسه و فرش) در آن انجام داده باشد تا مقداراضافى در برابر آن قرار گيرد.

مسأله 1805 :

هر گاه کارگر يا کارمندى خود را استخدام و اجاره شخصى قرار دهد آن شخص نمى تواند اورا به استخدام و اجاره ديگرى درآورد، مگر اين که ظاهر کلام يا عملش اين باشد که مستأجر از اين جهت آزاد است، در اين صورت نبايد او را به زيادتر از آن مبلغ واگذار کند.

مسأله 1806 :

اگر خانه يا دکانى را مثلاً يک ساله به صد هزار تومان اجاره کند و از نصف آن خودش استفاده نمايد، بايد نصف ديگر آن را به کمتر از صد هزار تومان اجاره دهد ولى اگر بخواهد نصف آن را به صد هزار تومان يا بيشتر اجاره دهد، بايددر آن کارى مانند تعمير انجام داده باشد يا به غير جنسى که اجاره کرده اجاره دهد.

صفحه 404

شرائط اجاره

مسأله 1807 :

مالى را که اجاره مى دهند چند شرط دارد:

اول آنکه معين باشد، پس اگر بگويد يکى از خانه هاى خود را اجاره دادم درست نيست.

دوم مستأجر آن را ببيند. يا کسى که آن را اجاره مى دهد طورى خصوصيات آن را بگويد که کاملاً معلوم باشد.

سوم بهره گيرى آن ممکن باشد، پس اجاره دادن خودرو، که در اختيار انسان نيست باطل است مگر اين که مستأجر قدرت پيدا کردن آن را داشته باشد.

چهارم آن مال به واسطه استفاده کردن از بين نرود، پس اجاره دادن نان و ميوه و خوردنى هاى ديگر صحيح نيست.

پنجم استفاده اى که مال را براى آن اجاره داده اند ممکن باشد، پس اجاره دادن زمين براى زراعت در صورتى که آب باران آن را کفايت نکند و از آب نهر هم مشروب نشود; صحيح نيست.

ششم چيزى را که اجاره مى دهد مال خود او باشد و اگر مال کس ديگر را اجاره دهد در صورتى صحيح است که صاحبش رضايت دهد.

مسأله 1808 :

اجاره دادن درخت براى آنکه از ميوه اش استفاده کنند اشکال ندارد.

مسأله 1809 :

زن مى تواند براى آنکه از شيرش استفاده کند اجير شود و لازم نيست از شوهر خود اجازه بگيرد، ولى اگر به واسطه شير دادن، حق شوهر از بين برود، بدون اجازه او نمى تواند اجير شود.

مسأله 1810 :

استفاده اى که مال را براى آن اجاره مى دهند چهار شرط دارد:

1. آنکه حلال باشد، بنابراين اجاره دادن دکان براى شراب فروشى يا نگهدارى شراب و کرايه دادن اتومبيل براى حمل و نقل شراب باطل است.

صفحه 405

2. پرداخت وجه اجاره براى آن استفاده در نظر مردم بيهوده نباشد.

3. اگر چيزى را که اجاره مى دهند چند استفاده دارد، استفاده اى را که مستأجر بايد از آن ببرد معين نمايند مثلاً اگر حيوانى را که سوارى مى دهد و بار مى برد اجاره دهند; بايد در موقع اجاره معين کنند که سوارى يا باربرى آن، مال مستأجر است يا همه استفاده هاى آن.

4. مدت استفاده را معين نمايند مثلاً خانه را به يک سال تمام خورشيدى اجاره دهد.

مسأله 1811 :

اگر ابتداى مدت اجاره را معين نکنند، ابتداى آن بعد از خواندن صيغه اجاره و يا حصول توافق است.

مسأله 1812 :

اگر خانه اى را مثلاً يک ساله اجاره دهند و ابتداى آن را يک ماه بعد از خواندن صيغه قرار دهند اجاره صحيح است، اگرچه موقعى که صيغه مى خوانند خانه در اجاره ديگرى باشد.

مسأله 1813 :

اگر مدت اجاره را معلوم نکند و بگويد هر وقت در خانه نشستى اجاره آن، ماهى هزار تومان است اجاره صحيح نيست.

مسأله 1814 :

اگر به مستأجر بگويد خانه را يک ماهه هزار تومان به تو اجاره دادم و بقيه هر چه بمانى، به همان قيمت، در ماه اول صحيح است ولى اگر بگويد هر ماهى هزار تومان و اول و آخر آن را معين نکند اجاره حتى براى ماه اول هم باطل است.

مسأله 1815 :

مسافرخانه و هتل هايى که معلوم نيست انسان در آن چقدر مى ماند اگر قرار بگذارند که مثلاً شبى صد تومان بدهند و صاحب خانه راضى شود، استفاده از آن خانه اشکال ندارد. ولى چون مدت اجاره را معلوم نکرده اند اجاره صحيح نيست و صاحب خانه هر وقت بخواهد مى تواند آنانرا بيرون کند ولى اگر تعداد شب ها را معين کند حق دارد تا آخر مدت بماند.

صفحه 406

مسائل متفرقه اجاره

مسأله 1816 :

مالى را که مستأجر بابت اجاره مى دهد بايد معلوم باشد.

مسأله 1817 :

اگر زمينى را براى زراعت جو; يا گندم اجاره دهد و مال الاجاره را جو، يا گندم يا ديگر محصولات همان زمين قرار دهد اجاره صحيح نيست.

مسأله 1818 :

کسى که چيزى را اجاره داده، تا آن چيز را تحويل ندهد، حق ندارد وجه اجاره آن را مطالبه کند و نيز اگر براى انجام عملى اجير شده باشد، پيش از انجام عمل حق مطالبه اجرت ندارد. مگر اين که عرف و عادت برخلاف باشد.

مسأله 1819 :

هر گاه چيزى را که اجاره داده تحويل دهد، اگر چه مستأجر تحويل نگيرد، يا تحويل بگيرد و تا آخر مدت اجاره از آن استفاده نکند، بايد مال الاجاره آن را بدهد.

مسأله 1820 :

اگر انسان اجير شود که در روز معينى کارى را انجام دهد و در آن روز براى انجام آن کار حاضر شود، کسى که او را اجير کرده مقدمات کار او را فراهم نکند بايد اجرت او را بدهد.

مسأله 1821 :

اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، مستأجر بايد مال الاجاره را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد، مثلاً اگر خانه اى را يکساله به صد هزار تومان اجاره کند بعد بفهمد اجاره باطل بوده; چنانچه اجاره آن خانه معمولاً پنجاه هزار تومان است; بايد پنجاه تومان را بدهد و اگر دويست تومان است، بايد دويست تومان را بپردازد. و نيز اگر بعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، بايد اجاره آن مدت را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد.

مسأله 1822 :

اگر چيزى را که اجاره کرده از بين برود، چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى نکرده و در استفاده بردن از آن هم زياده روى ننموده ضامن نيست.

مسأله 1823 :

هر گاه صنعتگر چيزى را که گرفته ضايع کند ضامن است.

مسأله 1824 :

اگر قصاب سر حيوانى را ببرد و آن را حرام کند چه مزد گرفته باشد، ـ و

صفحه 407

بنابر احتياط ـ چه مجانى سربريده باشد، بايد قيمت آن را به صاحبش بدهد.

مسأله 1825 :

اگر حيوانى را اجاره کند و معين نمايد که چقدر بار بر آن بگذارد، چنانچه بيشتر از آن مقدار بار کند و آن حيوان بميرد يا معيوب شود ضامن است. و نيز اگر مقدار بار را معين نکرده باشند و بيشتر از معمول بار کند و حيوان تلف شود، يا معيوب گردد ضامن مى باشد.

مسأله 1826 :

اگر حيوانى را براى بردن بار شکستنى اجاره دهد; چنانچه آن حيوان بلغزد، يا رم کند و بار را بشکند، صاحب حيوان ضامن نيست. ولى اگر به واسطه زدن و مانند آن کارى کند که حيوان زمين بخورد و بار را بشکند ضامن است و همچنين اتومبيل اگر چپ شود و مال تلف گردد، اگر راننده کوتاهى نکند، ضامن نيست.

مسأله 1827 :

اگر کسى بچه اى را ختنه کند و ضررى به آن بچه برسد; يا بميرد چنانچه بيشتر از معمول بريده باشد ضامن است. و اگر بيشتر از معمول نبريده باشد ضامن نيست.

مسأله 1828 :

اگر پزشک به دست خود به مريض دوا بدهد، يا درد و دواى مريض را به او بگويد و مريض دوا را بخورد; چنانچه در معالجه خطا کند و به مريض ضررى برسد يا بميرد، پزشک ضامن است. ولى اگر فقط بگويد فلان دوا براى فلان مرض فائده دارد و به واسطه خوردن دوا ضررى به مريض برسد، يا بميرد پزشک ضامن نيست.

مسأله 1829 :

هر گاه پزشک به مريض يا ولىّ او بگويد که اگر ضررى به مريض برسد ضامن نباشد; در صورتى که دقت و احتياط خود را بکند و به مريض ضررى برسد، يا بميرد، پزشک ضامن نيست.

مسأله 1830 :

مستأجر و کسى که چيزى را اجاره داده، با رضايت يکديگر مى توانند معامله را به هم بزنند. و نيز اگر در اجاره شرط کنند که هر دو يا يکى از آنان حق به هم زدن معامله را داشته باشند، مى توانند مطابق قرارداد، اجاره را به هم بزنند.

مسأله 1831 :

اگر اجاره دهنده، يا مستأجر بفهمد که مغبون شده است، چنانچه در موقع خواندن صيغه ملتفت نباشد که مغبون است، مى تواند اجاره را به هم بزند. ولى اگر در صيغه

صفحه 408

اجاره شرط کنند که اگر مغبون هم باشند اجاره را به هم نزنند; نمى توانند اجاره را به هم بزنند.

مسأله 1832 :

اگر چيزى را اجاره دهد و پيش از آنکه تحويل دهد کسى آن را غصب نمايد، مستأجر مى تواند اجاره را به هم بزند و چيزى را که به اجاره دهنده داده، پس بگيرد، يا اجاره را به هم نزند و اجاره مدتى را که در تصرف غصب کننده بوده به ميزان معمول از غاصب بگيرد، پس اگر حيوانى را يک ماهه هزار تومان اجاره نمايد و کسى آن را ده روز غصب کند و اجاره معمولى ده روز آن سيصد تومان باشد مى تواند سيصد تومان را از غصب کننده بگيرد.

مسأله 1833 :

اگر چيزى را که اجاره کرده تحويل بگيرد; و بعد ديگرى آن را غصب کند; نمى تواند اجاره را به هم بزند و فقط حق دارد کرايه آن چيز را به مقدار معمول از غصب کننده بگيرد.

مسأله 1834 :

اگر پيش از آنکه مدت اجاره تمام شود، ملک را به مستأجر بفروشد اجاره به هم نمى خورد و مستأجر بايد مال الاجاره را به فروشنده بدهد، و همچنين است اگر آن را به ديگرى بفروشد.

مسأله 1835 :

اگر پيش از ابتداى مدت اجاره، ملک به طورى خراب شود که هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفاده اى که شرط کرده اند نباشد، اجاره باطل مى شود، و پولى که مستأجر به صاحب ملک داده به او برمى گردد، بلکه اگر طورى باشد که بتواند استفاده مختصرى هم از آن ببرد، مى تواند اجاره را به هم بزند.

مسأله 1836 :

اگر ملکى را اجاره کند و بعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره به طورى خراب شود که هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفاده اى که شرط کرده اند نباشد، اجاره مدتى که باقى مانده باطل مى شود و اگر استفاده مختصرى هم بتواند از آن ببرد، مى تواند اجاره مدت باقيمانده را به هم بزند.

مسأله 1837 :

اگر خانه اى را که مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد و يک اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و عرفاً استفاده آن از بين نرود اجاره باطل نمى شود و مستأجر هم نمى تواند اجاره را به هم بزند، ولى اگر ساختن آن به قدرى طول بکشد که مقدارى از استفاده

صفحه 409

مستاجر از بين برود، اجاره به آن مقدار باطل مى شود و مستأجر مى تواند اجاره باقيمانده را به هم بزند.

مسأله 1838 :

اگر اجاره دهنده يا مستأجر بميرد، اجاره باطل نمى شود. ولى اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد مثلاً ديگرى وصيت کرده که تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد، چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پيش از تمام شدن مدت اجاره بميرد، از وقتى که مرده اجاره باطل است.

مسأله 1839 :

اگر صاحب کار بنّا را وکيل کند که براى او عمله بگيرد، چنانچه بنّا کمتر از مقدارى که از صاحب کار مى گيرد به عمله بدهد، زيادى آن بر او حرام است و بايد آن را به صاحب کار بدهد، ولى اگر اجير شود که ساختمان را تمام کند و براى خود اختيار بگذارد که خودش بسازد، يا به ديگرى بدهد در صورتى که کمتر از مقدارى که اجير شده به ديگرى بدهد، زيادى براى او حرام است مگر اين که در مورد اجاره مقدارى کار کرده و يا کار کند و يا نظارت و يا تهيه مصالح را برعهده بگيرد در اين صورت زيادى آن بر او حلال مى باشد.

مسأله 1840 :

اگر رنگرز قرار بگذارد که مثلاً پارچه را با نيل رنگ کند، چنانچه با رنگ ديگر رنگ نمايد حق ندارد چيزى بگيرد.

صفحه 410

Powered by TayaCMS