مکان نمازگزار
مکان نمازگزار چند شرط دارد:
شرط اوّل: آن که مباح (غير غصبى) باشد.
مسأله 862 :
کسى که در ملک غصبى نماز مىخواند اگرچه روى فرش و تخت غير غصبى باشد نمازش باطل است ولى نماز خواندن در زير سقف غصبى و خيمه غصبى در صورتى که تصرّف در سقف و خيمه صدق نکند مانعى ندارد.
مسأله 863 :
نماز خواندن در ملکى که منفعت آن مال ديگرى است بدون اجازه کسى که منفعت ملک، مال او مىباشد باطل است مثلاً در خانه اجارهاى اگر صاحب خانه يا ديگرى بدون اجازه کسى که آن خانه را اجاره کرده نماز بخواند، نمازش باطل است و همچنين است اگر در ملکى که ديگرى در آن حقّى دارد نماز بخواند، مثلاً اگر ميّت وصيّت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفى برسانند، تا وقتى ثلث را جدا نکنند نمىشود در ملک او نماز خواند.
مسأله 864 :
کسى که در مسجد نشسته، اگر ديگرى جاى او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط واجب بايد دوباره نمازش را در محلّ ديگرى بخواند.
مسأله 865 :
اگر در جايى که نمىداند غصبى است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، يا در جايى که غصبى بودن آن را فراموش کرده نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است مگر آن که خودش غصب کرده باشد که در اين صورت به احتياط واجب نمازش باطل است.
مسأله 866 :
اگر بداند جايى غصبى است ولى نداند که در جاى غصبى نماز باطل است و در آنجا نماز بخواند، نماز او باطل مىباشد در صورتى که جاهل مقصّر باشد، يعنى در ندانستن مسأله کوتاهى کرده.
مسأله 867 :
کسى که ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه وسيله نقليه يا حيوان سوارى يا زين آن غصبى باشد نماز او باطل است و همچنين است اگر بخواهد در سفر، سواره نماز مستحبّى بخواند.
مسأله 868 :
کسى که در ملکى با ديگرى شريک است اگر سهم او جدا نباشد، بنابر احتياط واجب بدون اجازه شريکش نمىتواند در آن ملک تصرّف کند و نماز بخواند.
مسأله 869 :
اگر با عين پولى که خمس و زکات آن را نداده ملکى بخرد، تصرّف او در آن ملک حرام و بنابر احتياط واجب نمازش هم در آن باطل است، و همچنين است اگر به ذمّه بخرد و در موقع خريدن قصدش اين باشد که از مالى که خمس يا زکاتش را نداده بدهد.
مسأله 870 :
اگر صاحب ملک به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضى نيست، نماز خواندن در ملک او باطل است. و اگر اجازه ندهد و انسان يقين کند که قلباً راضى است نماز صحيح است.
مسأله 871 :
تصرّف در ملک ميّتى که خمس يا زکات بدهکار است حرام و نماز در آن باطل است مگر آن که بدهکارى او را بدهند، يا بنا داشته باشند بدون مسامحه بپردازند.
مسأله 872 :
تصرّف در ملک ميّتى که به مردم بدهکار است، حرام و نماز در آن باطل است ولى تصرّفات جزئى که براى برداشتن ميّت معمول است اشکال ندارد و نيز اگر بدهکارى او کمتر از مالش باشد و ورثه هم تصميم داشته باشند که بدون مسامحه بدهى او را بدهند تصرّف اشکال ندارد.
مسأله 873 :
اگر ميّت قرض نداشته باشد ولى بعضى از ورثه او صغير يا ديوانه يا غايب باشند، تصرّف در ملک او بدون اجازه ولىّ، حرام و نماز در آن باطل است ولى تصرّفات جزئى که براى برداشتن ميّت معمول است اشکال ندارد.
مسأله 874 :
نماز خواندن در مسافرخانه و حمّام و مانند اينها که براى واردين آماده است اشکال ندارد و اگر وثوق پيدا نشود که صاحبش راضى است مشکل است ولى در غير اين قبيل جاها، در صورتى مىشود نماز خواند که مالک آن اجازه بدهد، يا حرفى بزند که معلوم شود، براى نماز خواندن اذن داده است، مثل اين که به کسى اجازه دهد در ملک او بنشيند و بخوابد، که از اينها فهميده مىشود براى نماز خواندن هم اذن داده است.
مسأله 875 :
در زمين بسيار وسيعى که از ده دور و چراگاه حيوانات است اگرچه صاحبانش راضى نباشند نماز خواندن و نشستن و خوابيدن در آن اشکال ندارد و در زمينهاى زراعتى هم که نزديک ده است و ديوار ندارد اگرچه در مالکين آنها صغير و ديوانه باشد نماز و عبور و تصرّفات جزئى اشکال ندارد، ولى اگر يکى از صاحبانش ناراضى باشد تصرّف در آن حرام و نماز باطل است.
شرط دوم:
مسأله 876 :
مکان نمازگزار بايد بى حرکت باشد و اگر بواسطه تنگى وقت يا جهت ديگر ناچار باشد در جايى که حرکت دارد، مانند اتومبيل و کشتى و قطار نماز بخواند، به قدرى که ممکن است بايد در حال حرکت چيزى نخواند و اگر آنها از قبله به طرف ديگر حرکت کنند به طرف قبله برگردد.
مسأله 877 :
نماز خواندن در اتومبيل و کشتى و قطار و مانند اينها، وقتى ايستادهاند مانعى ندارد.
مسأله 878 :
روى خرمن گندم و جو و مانند اينها که نمىشود بى حرکت ماند نماز باطل است.
مسأله 879 :
در جايى که به واسطه احتمال باد و باران و زيادى جمعيت و مانند اينها اطمينان ندارد که بتواند نماز را تمام کند، اگر به اميد تمام کردن شروع کند اشکال ندارد و اگر به مانعى بر نخورد نمازش صحيح است و در جايى که ماندن در آن حرام است، مثلاً زير سقفى که نزديک است خراب شود بايد نماز نخواند، ولى اگر خواند باطل نيست، و همچنين روى چيزى که ايستادن و نشستن روى آن حرام است، مثل فرشى که اسم خدا بر آن نوشته شده بايد نماز نخواند ولى اگر خواند صحيح است.
شرط سوم:
آن که در جايى که سقف آن کوتاه است و نمىتواند در آنجا راست بايستد، يا به اندازهاى کوچک است که جاى رکوع و سجود ندارد، نماز نخواند و اگر ناچار شود که در چنين جايى نماز بخواند بايد به قدرى که ممکن است قيام و رکوع و سجود را بجا آورد.
مسأله 880 :
انسان بايد رعايت ادب را بکند و جلوتر از قبر پيغمبر(ص) و امام(ع) نماز نخواند و چنانچه نماز خواندن بى احترامى باشد حرام است ولى نماز باطل نيست.
مسأله 881 :
اگر در نماز چيزى مانند ديوار بين او و قبر مطهّر باشد که بىاحترامى نشود اشکال ندارد ولى فاصله شدن صندوق شريف و ضريح و پارچهاى که روى آن افتاده کافى نيست.
شرط چهارم:
آن که مکان نمازگزار اگر نجس است به طورى تر نباشد که رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد ولى جايى که پيشانى را بر آن مىگذارد اگر نجس باشد در صورتى که خشک هم باشد نماز باطل است و احتياط مستحب آن است که مکان نمازگزار اصلاً نجس نباشد.
مسأله 882 :
در نماز، واجب است زن به اندازه يک وجب عقبتر از مرد بايستد، و اگر اين فاصله را رعايت نکرده و زن برابر يا جلوتر از مرد بايستد، اگر هر دو با هم شروع در نماز نمايند، نماز هر دو باطل مىباشد و غير اين صورت نماز نفر دوم باطل است. و مستحب است که محل سجده زن کمى عقبتر از محل ايستادن مرد باشد.
مسأله 883 :
اگر بين مرد و زن، ديوار يا پرده يا چيز ديگرى باشد نمازشان صحيح است.
شرط پنجم:
آن که جاى پيشانى نمازگزار از جاى زانوهاى او بيش از چهار انگشت بسته، پستتر يا بلندتر نباشد و احتياط واجب آن است که از سر انگشتان پا هم بيشتر از اين پست و بلندتر نباشد.
مسأله 884 :
بودن مرد و زن نامحرم در جاى خلوت جايز نيست و احتياط در نماز نخواندن در آنجا است ليکن اگر خواند نمازش باطل نيست.
مسأله 885 :
نماز خواندن در جايى که تار و مانند آن استعمال مىکنند باطل نيست ولى گوش دادن به آن حرام است.
مسأله 886 :
در خانه کعبه و بر بام آن نماز واجب خواندن مکروه است ولى در حال ناچارى مانع ندارد.
مسأله 887 :
خواندن نماز مستحب در خانه کعبه و بر بام آن اشکال ندارد، بلکه مستحب است در داخل خانه مقابل هر رکنى دو رکعت نماز بخوانند.