مکان نمازگزار
مسأله :
مکان نمازگزار سه شرط دارد:
شرط اوّل: احتياط در اين است که مکان نمازگزار مباح باشد، و در ملک غصبى يا روى فرش و تخت غصبى و مانند اينها نماز نخوانند ولى نماز خواندن در زير سقف و خيمه غصبى مانعى ندارد، همينطور اگر سهواً يا در حال ناچارى يا ندانستن اينکه مکان او غصبى است يا ندانستن مسأله باشد اشکال ندارد.
مسأله :
بنابر احتياط در ملکى که منفعت آن مال ديگرى است يا ديگرى در آن حقّى دارد بدون اجازه او نماز نخوانند مثلاً اگر ميّت وصيّت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفى برسانند تا وقتى ثلث را جدا نکردهاند بنابر احتياط در ملک او نماز نخوانند.
مسأله :
کسى که در مسجد نشسته، اگر ديگرى جاى او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط نمازش را در محل ديگرى اعاده نمايد.
مسأله :
کسى که در ملکى با ديگرى شريک است اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شريکش نمىتواند در آن ملک تصرّف کند و احتياط آن است که در آن ملک نماز نخواند.
مسأله :
اگر با پولى که خمس و زکات آن را نداده ملکى بخرد تصرّف او در آن ملک حرام است و بنابر احتياط نماز هم در آن نخواند.
مسأله :
هرگاه رضايت صاحب ملک از قرائن روشن باشد نظير رستورانها تصرّف و نماز خواندن در آن اشکال ندارد هر چند به زبان نگويد و بالعکس اگر با زبان اجازه دهد امّا بداند قلباً راضى نيست تصرّف حرام و بنابر احتياط نماز در آن نخواند.
مسأله :
تصرّف در ملک ميتى که خمس يا زکات ياچيزى به مردم بدهکار است حرام، و بنابر احتياط نماز در آن نخوانند.
مسأله :
اگر بعضى از ورثه ميت، صغير يا ديوانه يا غايب باشند تصرّف در ملک او بدون اذن ولىّ شرعى حرام است و بنابر احتياط نماز در آن نخوانند ولى تصرّفاتى که براى برداشتن ميّت معمول است اشکال ندارد.
مسأله :
در زمينهاى بزرگ زراعتى يا غيرزراعتى که ديوار ندارد نماز خواندن و نشستن و خوابيدن و قضاى حاجت نمودن و مانند اينها اشکال ندارد.
مسأله :
شرط دوّم: مکان نمازگزار بنابر احتياط بىحرکت باشد ولى اگر سهواً يا در حال ناچارى يا ندانستن اينکه مکان او متحرّک است يا ندانستن مسأله باشد اشکال ندارد.
مسأله :
شرط سوّم: جاى پيشانى نمازگزار از جاى زانوها و سر انگشتان پا و دو کف دست او بيش از چهار انگشت بسته پستتر يا بلندتر نباشد ولى اگر سهواً يا در حال ناچارى يا ندانستن اينکه جاى پيشانى او بلندتر يا پستتر است يا ندانستن مسأله باشد، اشکال ندارد.