هبه (هديه)
مسأله :
اگر کسى چيزى را به کسى مجانى و بلاعوض بدهد آن را هبه گويند و در هبه لازم نيست صيغه بخوانند، بلکه همين قدر که هبه دهنده مال خود را به قصدهبه به ديگرى بدهد و آن طرفهم بههمين قصدبگيرد، هبه صحيحاست.
مسأله :
کسى که هبه مىدهد بايد رشيد و هبه او با اختيار باشد و نيز بتواند در مال خود تصرّف کند.
مسأله :
کسى که چيزى به او بخشيده مىشود اگر رشيد نباشد قبول خود او کافى نيست بلکه بايد ولى او از طرف او قبول کند.
مسأله :
در هبه قبول و قبض لازم است، پس تا زمانى که قبول نکرده يا هبه کننده مال را تحويل طرف نداده مال او نشده است و اگر ولىّ، مثل پدر و جدّ چيزى را به غير رشيد ببخشد بايد خودش قصد تحويل گرفتن براى آنها را بنمايد، ولى لازم نيست قبول يا قبض فوراً باشد، و اگر مدتى ميان هبه و قبول يا قبض فاصله بيفتد مانعى ندارد.
مسأله :
بهتر است چيزى را که انسان به کسى مىبخشد آن مال را ناديده بگيرد و در آن رجوع نکند، ولى در عين حال هر يک از طرفين مىتواند هبه را به هم بزند، پس هبه کننده مىتواند در مال خود رجوع کند مگر در چند مورد:
اوّل: هبه کننده در عوض هبه چيزى از طرف گرفته باشد.
دوّم: چيزى را قربةً الى اللَّه به کسى هبه کند.
سومّ: هبه به يکى از خويشان نزديک باشد.
چهارم: مالى را که هبه کرده به حال خود باقى نمانده باشد، مثل اينکه آن را تلف کرده يا صورت آن را به کلى تغيير داده، مثلاً پارچه را بريده و دوخته است يا اينکه آن را به ديگرى منتقل کرده باشد.
پنجم: يکى از طرفين بميرد، پس اگر هبه کننده بعد از صيغه و قبض بميرد ورثه او حقّ ندارند هبه را به هم بزنند، و اگر طرف بميرد مال به ورثه او منتقلمىشود.
مسأله :
اگر چيزى را که بخشيده، زياد شود، مثل آنکه گوسفند فربه شود، يا آنکه بچه بزايد، و بعد بخشنده هبه را به هم بزند، زيادى و بچه، مال کسى است که به او بخشيده شده است.
مسأله :
در موقع ازدواج يا وضع حمل و مانند آن، هدايايى براى زن و شوهر مىآورند، اگر اينگونه هدايا را به حساب زن و براى او آوردهاند ملک اوست و اگر به حساب شوهر آورده باشند تعلّق به او دارد و اگر شک کنند که به حساب کيست، بايد مصالحه شود.
مسأله :
هدايايى که شوهر به زن، يا زن به شوهر مىدهد، نمىتوانند از يکديگر پس بگيرند.
مسأله :
صدقه دادن از کارهاى مستحب است و در روايات ما راجع به آن زياد سفارش شده است، و موجب زيادى مال و دفع بلا و شفاى مرض است و فرق آن با هبه اين است که در صدقه قصد قربت شرط است، و بعد از آنکه فقير صدقه را گرفت، صدقه دهنده نمىتواند آن را پس بگيرد.
مسأله :
کسى که سيّد نيست مىتواند به سيّد صدقه مستحبّى بدهد چنانکه مىتواند غير از زکات مال و زکات فطره صدقات واجب نظير کفّارات و نذورات را به او بدهد.
مسأله :
در مواردى که نمىتوان عقد هبه را به هم زد مىتوان در ضمن عقد هبه شرطکرد که اگربخواهدعقد را فسخ ند (و اين شرطمخالفکتاب و سنتنيست).
مسأله :
هبه در مرض موت صحيح است گرچه زايد بر ثلث باشد، ولى اگر قصد او اينباشد کهبعضى از ورثه را بدونجهتشرعى محروم از ارث کند حرام است.
مسأله :
فرقى نيست در هبه ميان اينکه عين باشد يا منفعت، موجود باشد يا نه، بنابراين اگر حاصل يک سال باغ را به کسى هبه کند يا طلبى را که از کسى دارد به خود او يا ديگرى هبه کند مانعى ندارد، ولى اگر به خود او هبه کرد حقّ پس گرفتن ندارد.
مسأله :
جهيزيه دختر بعد از آنکه در اختيار او قرار گرفت ملک دختر مىشود و نمىشود از او پس گرفت ولى اگر هنوز در اختيار او قرار نگرفته، برداشتن آن مانعى ندارد، و همچنين است چيزهايى که براى پسر تهيه مىشود.