احکام روزه (آیت الله حسین مظاهری)

احکام روزه (آیت الله حسین مظاهری)

احکام روزه

مسأله :

اگر انسان از روى ندانستن مسأله کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد گرچه در ياد گرفتن مسأله کوتاهى کرده باشد روزه او صحيح است ولى معصيت کرده است.

مسأله :

اگر روزه‌دار سهواً يکى از کارهايى را که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد و به خيال اينکه روزه‌اش باطل شده عمداً دوباره يکى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مى‌شود.

مسأله :

اگر چيزى به زور در گلوى روزه‌دار بريزند روزه او باطل نمى‌شود، ولى اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کند مثلاً به او بگويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى‌زنيم و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد روزه او باطل مى‌شود.

مسأله :

روزه‌دار نبايد جايى برود که مى‌داند چيزى در گلويش مى‌ريزند يا مجبورش مى‌کنند که خودش روزه خود را باطل کند، امّا اگر قصد رفتن کند ولى نرود يا بعد از رفتن چيزى به خوردش ندهند روزه او صحيح است و چنانچه برود و از روى ناچارى کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد روزه او باطل مى‌شود ولى اگر چيزى در گلويش بريزند روزه او صحيح است گرچه معصيت نموده است.

مسأله :

اگر روزه‌دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر و جانشينان آن حضرت عمداً نسبت دروغ بدهد روزه او باطل نمى‌شود گرچه گناه بزرگى نموده است.

مسأله :

کسى که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است بايد دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير نمايد يا به هر کدام يک مد که تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها، يا قيمت آنها را بدهد و چنانچه اينها برايش ممکن نباشد، هر چند مد که مى‌تواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد بايد استغفار کند و چنانچه‌دادن‌کفّاره‌بعداً براى او ممکن‌شود واجب‌نيست‌کفّاره‌بدهد.

مسأله :

کسى که مى‌خواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگيرد بايد سى و يک روز آن را پى در پى بگيرد و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد.

مسأله :

کسى که مى‌خواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگيرد، نبايد موقعى شروع کند که در بين سى و يک روز روزى باشد که مانند عيد قربان روزه آن حرام است.

مسأله :

اگر در بين روزهايى که بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى مثل حيض يا نفاس يا سفرى که در رفتن آن مجبور است، براى او پيش آيد، بعد از بر طرف شدن عذر واجب نيست روزه‌ها را از سر بگيرد بلکه بقيه را بعد از بر طرف شدن عذر بجا مى‌آورد.

مسأله :

اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل کند اگر آن چيز ذاتاً حرام باشد مثل شراب و زنا، کفّاره جمع بر او واجب مى‌شود و چنانچه کفّاره جمع برايش ممکن نباشد هر کدام را که ممکن است بايد انجام دهد و اگر ذاتاً حرام نباشد بلکه به جهتى حرام شده باشد مثل نزديکى کردن با عيال خود در حال حيض، کفّاره جمع ندارد.

مسأله :

اگر روزه‌دار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام‌دهد گرچه آن کار جماع‌باشد براى همه آنهايک کفّاره کافى است.

مسأله :

اگر روزه‌دار زنا کند و بعد با حلال خود جماع نمايد يک کفّاره جمع کافى است.

مسأله :

اگر روزه‌دار کارى که حلال است و روزه را باطل مى‌کند انجام دهد مثلاً آب بياشامد و بعد کار ديگرى که حرام است و روزه را باطل مى‌کند انجام دهد مثلاً غذاى حرامى بخورد يک کفّاره کافى است.

مسأله :

اگر نذر کند که روز معيّنى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند بايد کفّاره نذر بدهد و کفّاره آن اين است که ده فقير را سير نمايد يا سه روز روزه بگيرد.

مسأله :

کسى که مى‌تواند وقت را تشخيص دهد اگر به گفته کسى که مى‌گويد مغرب شده افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است اگر گفته او حجّت بوده است نظير ثقه و اذان وقت شناس، قضا و کفّاره ندارد و اگر حجّت نبوده بايد قضاى آنرا بگيرد ولى کفّاره ندارد.

مسأله :

کسى که عمداً روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند، يا پيش از ظهر براى فرار از کفّاره سفر نمايد، کفّاره او ساقط نمى‌شود بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش بيايد باز هم کفّاره بر او واجب است.

مسأله :

اگر عمداً روزه خود را باطل کند و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود، کفّاره بر او واجب است.

مسأله :

اگر يقين کند که روز اوّل ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده کفّاره بر او واجب نيست.

مسأله :

اگر انسان شک کند که آخر رمضان است يا اوّل شوال و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اوّل شوال بوده کفّاره بر او واجب نيست.

مسأله :

هر کسى که ديگرى را مجبور کند به انجام دادن کارى که روزه را باطل مى‌کند بايد کفّاره او را بدهد.

مسأله :

اگر روزه‌دار در ماه رمضان زن خود را مجبور به جماع کند مرد بايد دو کفّاره بدهد و بر زن کفّاره واجب نيست، حتّى اگر زن در بين جماع راضى شود، ولى روزه او باطل مى‌شود مگر اينکه به طورى مجبور شده باشد که از خود اختيارى نداشته باشد.

مسأله :

اگر کفّاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمى‌شود.

مسأله :

کسى که مى‌خواهد براى کفّاره يک روز شصت فقير را سير نمايد نمى‌تواند يک فقير را بيشتر از يک مرتبه سير نمايد ولى مى‌تواند هر يک از عيالات فقير را گرچه صغير باشند سير نمايد.

مسأله :

کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد بايد به ده فقير هر کدام يک مد که تقريباً ده سير است طعام بدهد و اگر نمى‌تواند بايد سه روز روزه بگيرد و پى در پى بودن لازم نيست، و اگر نمى‌تواند بايد استغفار کند.

مسأله :

کفّاره براى روزه منحصر است به اينکه انسان يکى از مفطرات سه‌گانه (خوردن و آشاميدن - جماع - باقى ماندن بر جنابت، يا حيض يا نفاس تا اذان صبح) را انجام دهد هر عملى غير از اين سه مفطر بجا بياورد قضا دارد امّا کفّاره‌ندارد.

مسأله :

اگر انسان شک کند که مغرب شده يا نه، نمى‌تواند افطار کند، ولى اگر شک کند که صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مى‌تواند کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد. ولى در چهار صورت بايد روزه آن روز را قضا کند:

اوّل: در ماه رمضان بدون اين که تحقيق کند صبح شده يا نه، کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد بعد معلوم شود که صبح بوده است.

دوّم: شخص غير ثقه بگويد صبح نشده يا بگويد صبح شده و انسان خيال کند شوخى مى‌کند و کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.

سوّم: کسى که نمى‌تواند تحقيق کند مثل کور و زندانى و مانند اينها به گفته شخص غير ثقه افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است.

چهارم: در هواى صاف به واسطه تاريکى يقين کند که مغرب شده و افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولى اگر در هواى ابرى به گمان اينکه مغرب شده افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا لازم نيست.

مسأله :

اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بى‌اختيار فرو رود يا آب داخل بينى کند و بى اختيار فرو رود قضا بر او واجب نيست. ولى اگر براى غير وضو آب در دهان بگرداند و بى‌اختيار فرو رود احتياط مستحب آن است که روزه آن روز را قضا کند.

مسأله :

اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه‌هاى وقتى را که ديوانه بوده قضا نمايد.

مسأله :

اگر کافر مسلمان شود واجب نيست روزه‌هاى وقتى را که کافر بوده قضا نمايد، و همچنين است اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد روزه‌هاى وقتى را که کافر بوده واجب نيست قضا نمايد.

مسأله :

انسان بايد روزه‌اى را که به واسطه بيهوشى يا مستى از او فوت شده، قضا نمايد ولى اگر قبل از اذان صبح نيّت کند و بعد بى‌هوش يا مست شود و يا در روز از بيهوشى يا مستى بيرون آيد و قبل از ظهر نيّت روزه کند روزه او صحيح است و قضا ندارد.

مسأله :

اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف‌شده، مى‌تواند مقدار کمتر را که احتمال مى‌دهد روزه نگرفته قضا نمايد.

مسأله :

اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد قضاى هر کدام را که اوّل بگيرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد بايد اوّل قضاى رمضان آخر را بگيرد.

مسأله :

اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد و در نيّت معيّن نکند روزه‌اى را که مى‌گيردقضاى کدام رمضان است، قضاى سال اوّل حساب مى‌شود.

مسأله :

اگر قضاى روزه رمضان را يک سال يا چند سال تأخير بيندازد بايد قضا را بگيرد و در صورتى که متمکن باشد براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد، و از جهت تأخير يک سال يا چند سال چيزى بر او واجب نمى‌شود.

مسأله :

کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد مى‌تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.

مسأله :

اگر به واسطه مرض، حيض يا نفاس روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه‌هايى را که نگرفته براى او قضا نمايند.

مسأله :

اگر به واسطه عذرى نظير مرض، نداشتن قدرت، مسافرت يا شير دادن و مانند اينها، روزه رمضان را نگيرد و عذر او تا رمضان سال بعد طول بکشد قضاى روزه‌هايى را که نگرفته است بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يک مد که تقريباً ده سير است گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت اينها را در صورت تمکّن به فقير بدهد.

مسأله :

اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد بايد روزه را قضا کند و براى هر روز يک مد گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت اينها را به فقير بدهد.

مسأله :

کسى که بايد براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد مى‌تواند کفّاره چند روز را به يک فقير بدهد.

مسأله :

مسافرى که بايد نمازهاى چهار رکعتى را در سفر دو رکعت بخواند نبايد روزه بگيرد و مسافرى که نمازش را تمام مى‌خواند مثل کسى که شغلش مسافرت يا سفر او معصيت است، بايد در سفر روزه بگيرد.

مسأله :

براى روزه‌دار سيزده مورد، مکروه است:

1 - مسافرت براى فرار از روزه.

2 - ريختن دارو به چشم.

3 - سرمه کشيدن در صورتى که مزه يا بوى آن به حلق برسد.

4 - انجام هر کارى که باعث ضعف‌مى‌شود، مانندخون گرفتن و حمام رفتن.

5 - اَنفيه کشيدن در صورتى که نداند که به حلق مى‌رسد (ولى اگر بداند به حلق مى‌رسد جايز نيست).

6 - بو کردن گياههاى معطر.

7 - نشستن زن در آب.

8 - استعمال شياف.

9 - تر کردن لباسى که در بدن است.

10 - دندان کشيدن.

11 - هر کارى که به واسطه آن از دهان خون بيايد.

12 - با چوب تر مسواک کردن.

13 - هر کارى که شهوت را تحريک کند.

مسأله :

اگر غير روزه رمضان روزه معيّن ديگرى بر انسان واجب باشد مثلاً به واسطه نذر يا غير آن، بهتر است در آن روز مسافرت نکند، و اگر در سفر باشد لازم نيست قصد کند که ده روز در جايى بماند و آن روز را روزه بگيرد.

مسأله :

اگر نذر کند روزه بگيرد و روز آن را معيّن نکند، نمى‌تواند آن را در سفر بجا آورد. ولى چنانچه نذر کند که روز معيّنى را در سفر روزه بگيرد بايد آن را در سفر بجا آورد. و نيز اگر نذر کند روز معيّنى را چه مسافر باشد يا نباشد روزه بگيرد بايد آن روز را - گرچه مسافر باشد - روزه بگيرد.

مسأله :

مسافر مى‌تواند براى خواستن حاجت سه روز در مدينه طيبه روزه مستحبّى بگيرد.

مسأله :

کسى که نمى‌داند روزه مسافر باطل است اگر در سفر روزه بگيرد و در بين روز مسأله را بفهمد روزه‌اش باطل مى‌شود، و اگر تا مغرب نفهمد روزه‌اش صحيح است.

مسأله :

اگر فراموش کند که مسافر است يا فراموش کند که روزه مسافر باطل مى‌باشد و در سفر روزه بگيرد روزه او باطل است.

مسأله :

اگر روزه‌دار بعد از ظهر مسافرت نمايد بايد روزه خود را تمام کند، و اگر پيش از ظهر مسافرت کند وقتى به حدّ ترخّص برسد يعنى ديوار شهر را نبيند يا صداى اذان آن را نشنود مى‌تواند روزه خود را باطل کند و اگر پيش از آن روزه را باطل کند قضا و کفّاره بر او واجب است.

مسأله :

اگر مسافر پيش از ظهر به وطنش برسد يا بجايى که مى‌خواهد ده روز در آنجا بماند، چنانچه پيش از ظهر به حدّ ترخّص برسد و کارى که روزه را باطل مى‌کند انجام نداده باشد بايد آن روز را روزه بگيرد.

مسأله :

کسى که به واسطه پيرى يا مرض ديگر (مثل تشنگى زياد) نمى‌تواند روزه بگيرد يا براى او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نيست ولى در صورتى که روزه براى او مشقّت دارد بايد براى هر روز ده سير گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت آنها را به فقير بدهد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگيرد بهتر است روزه‌هايى را که نگرفته قضا نمايد.

مسأله :

زنى که زاييدن او نزديک است و يا زنى که بچّه شير مى‌دهد اگر روزه براى او يا بچه‌اش ضرر دارد روزه بر او واجب نيست و بايد براى هر روز ده سير گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت آنها را به فقير بدهد و روزه‌هايى را که نگرفته بايد قضا نمايد.

مسأله :

کسى که در ماه رمضان روزه نيست مستحب است از کارهايى که روزه را باطل مى‌کند خوددارى نمايد، و مستحب است اگر غذا يا آب خورد سير نخورد.

مسأله :

روزه عيد فطر و قربان حرام است.

مسأله :

اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبّى حقّ شوهرش از بين برود جايز نيست روزه بگيرد، بلکه اگر حقّ شوهر هم از بين نرود ولى شوهر او را از گرفتن روزه مستحبّى باز دارد بهتر است خوددارى کند.

مسأله :

روزه مستحبّى اولاد اگر سبب اذيّت پدر و مادر شود جايز نيست بلکه اگر اسباب اذيّت آنان نشود ولى او را از گرفتن روزه مستحبّى جلوگيرى کنند بهتر آن است که روزه نگيرد.

مسأله :

اگر اولاد بدون اجازه پدر يا مادر روزه مستحبّى بگيرد و در بين روز پدر يا مادر او را نهى کند، در صورتى که روزه سبب اذيت آنها شود، بايد افطار نمايد.

مسأله :

کسى که مى‌داند روزه براى او ضرر ندارد گرچه دکتر بگويد ضرر دارد بايد روزه بگيرد و کسى که اطمينان يا گمان دارد که روزه برايش ضرر دارد و دکتر بگويد ضرر ندارد جايز نيست روزه بگيرد و در هر صورت اگر روزه بگيرد روزه او صحيح است.

مسأله :

اگر انسان احتمال بدهد که روزه برايش ضرر دارد و از آن احتمال ترس براى او پيدا شود چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد نبايد روزه بگيرد ولى اگر روزه بگيرد روزه او صحيح است.

مسأله :

روزه روز عاشورا و روزى که انسان شک دارد روز عرفه است يا عيد قربان، مکروه است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

احکام روزه

Powered by TayaCMS