21. احکام ضامن شدن (آیت الله جعفر سبحانی)

21. احکام ضامن شدن (آیت الله جعفر سبحانی)

21. احکام ضامن شدن

مسأله 1939 :

اگر انسان بخواهد ضامن شود که بدهى کسى را بدهد، ضامن شدن او در صورتى صحيح است که به هر لفظى اگرچه عربى نباشند به طلبکار بگويد که من ضامن شده ام طلب تو را بدهم و طلبکار هم رضايت خود را بفهماند; ولى راضى بودن بدهکار شرط نيست.

مسأله 1940 :

ضامن و طلبکار بايد مکلف و عاقل باشند و کسى هم آنها را محبور نکرده باشد و نيز بايد سفيه و ممنوع التصرف در مال نباشد و اين شرايط در بدهکار معتبر نيست.

مسأله 1941 :

هر گاه براى ضامن شدن خودش شرطى قرار دهد، مثلاً بگويد اگر بدهکار قرض تو را نداد من مى دهم تعهد او صحيح است ولى درصورتى قطعى مى شود که بدهى او را در موقعش ندهد و ضمانت رايج در بانک ها از اين قبيل است و ـ لذا ـ بانک اوّل به بدهکار رجوع مى کند و اگر نداد، از ضامن مى گيرد و از نظر فقهى اين نوع ضمان از قبيل نقل ذمّه نيست بلکه ضم ذمه به ذمه است.

مسأله 1942 :

کسى که انسان ضامن بدهى او مى شود بايد بدهکار باشد، پس اگر کسى بخواهد از ديگرى قرض کند; تا وقتى قرض نکرده، انسان نمى تواند ضامن او شود.

مسأله 1943 :

در صورتى انسان مى تواند ضامن شود که طلبکار و بدهکار و جنس بدهى همه معين باشد، پس اگر دو نفر از کسى طلبکار باشند و انسان بگويد من ضامن هستم که طلب يکى از شماها را بدهم، چون معين نکرده که طلب کدام را مى دهد، ضامن شدن او باطل است. و نيز اگر کسى از دو نفر طلبکار باشد و انسان بگويد من ضامن هستم که بدهى يکى از آن دو نفر را به تو بدهم، چون معين نکرده که بدهى کدام را مى دهد، ضامن شدن او باطل

صفحه 432

مى باشد و همچنين اگر کسى از ديگرى مثلاً ده من گندم و ده تومان پول طلبکار باشد و انسان بگويد من ضامن يکى از دو طلب تو هستم و معين نکند که ضامن گندم است، يا ضامن پول صحيح نيست.

مسأله 1944 :

اگر طلبکار ذمّه ضامن را ابراء کند ضامن نمى تواند از بدهکار چيزى بگيرد و اگر مقدارى از آن را ابراء کند نمى تواند آن مقدار را مطالبه نمايد.

مسأله 1945 :

اگر انسان ضامن شود که بدهى کسى را بدهد; نمى تواند از ضامن شدن خود برگردد.

مسأله 1946 :

هر گاه ضامن و طلبکار شرط کنند که هر وقت بخواهند مى توانند قرارداد ضمان را فسخ کنند چنين شرطى اشکال دارد.

مسأله 1947 :

هر گاه انسان در موقع ضامن شدن، بتواند طلب طلبکار را بدهد ولى بعداً فقير شود، طلبکار نمى تواند ضامن بودن او را به هم زند و طلب خود را از بدهکار اول مطالبه نمايد.

مسأله 1948 :

اگر انسان در موقعى که ضامن مى شود، نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکار در آن وقت نداند و بعد ملتفت شود; مى تواند ضامن بودن او را به هم بزند.

مسأله 1949 :

اگر کسى بدون اجازه بدهکار ضامن شود که بدهى او را بدهد، نمى تواند چيزى از او بگيرد.

مسأله 1950 :

اگر کسى با اجازه بدهکار ضامن شود که بدهى او را بدهد; پس از پرداختن مى تواند مقدارى را که پرداخته از او مطالبه نمايد، ولى اگر به جاى جنسى که بدهکار بوده جنس ديگرى به طلبکار او بدهد، نمى تواند چيزى را که داده از او مطالبه نمايد، مثلاً اگر ده من گندم بدهکار باشد و ضامن ده من برنج بدهد، نمى تواند برنج را از او مطالبه نمايد، اما اگر خودش راضى شود که برنج بدهد اشکال ندارد.

صفحه 433

Powered by TayaCMS