32. احکام نذر و عهد (آیت الله جعفر سبحانی)

32. احکام نذر و عهد (آیت الله جعفر سبحانی)

32. احکام نذر و عهد

مسأله 2278 :

نذر آن است که انسان براى خدا چيزى را بر خود قرار دهد مثلاً کارى را انجام دهد يا ترک کند.

مسأله 2279 :

در نذر بايد صيغه خوانده شود و لازم نيست آن را به عربى بخوانند پس اگر بگويد چنانچه مريض من خوب شود، براى خدا بر من است که مبلغى به فقير بدهم نذر او صحيح است.

مسأله 2280 :

نذر کننده بايد مکلف و عاقل باشد و به اختيار و قصد خود نذر کند، بنابراين نذر کردن کسى که بى اختيار نذر کرده صحيح نيست.

مسأله 2281 :

آدم سفيهى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند، نذرهاى مربوط به مالش صحيح نيست.

مسأله 2282 :

نذر زن در صورتى که با حقوق شوهر منافى باشد صحيح نيست و اگر در چنين مورد با اذن او نذر کرد، شوهر نمى تواند از انجام آن ممانعت کند.

مسأله 2283 :

هر گاه فرزند نذرى کند بدون اين که به پدر خبر دهد، بايد به آن نذر عمل نمايد.

مسأله 2284 :

انسان کارى را مى تواند نذر کند که انجام آن برايش ممکن باشد بنابر اين کسى که نمى تواند پياده کربلا برود، اگر نذر کند که پياده برود، نذر او صحيح نيست.

مسأله 2285 :

نذر در صورتى صحيح است که انجام و يا ترک فعلى که به عهده گرفته،

صفحه 496

رجحان داشته باشد و همچنين نذر کارى که فعل و ترک آن مساوى است صحيح نيست.

مسأله 2286 :

اگر نذر کند روزه بگيرد ولى وقت و مقدار آن را معين نکند چنانچه يک روز روزه بگيرد کافى است. و اگر نذر کند نماز بخواند و مقدار و خصوصيات آن را معين نکند; اگر يک نماز دو رکعتى بخواند کفايت مى کند و اگر نذر کند صدقه بدهد و جنس و مقدار آن را معين نکند اگر چيزى بدهد که بگويند صدقه داده، به نذر عمل کرده است و اگر نذر کند کارى براى خدا به جا آورد، در صورتى که يک نماز بخواند يا يک روز روزه بگيرد، يا چيزى صدقه بدهد، نذر خود را انجام داده است.

مسأله 2287 :

اگر نذر کند روز معينى را روزه بگيرد، بايد همان روز را روزه بگيرد و تا ناچار نباشد مسافرت نکند و چنانچه در آن روز براى ضرورت مسافرت کند، قضاى آن روز را بگيرد و کفّاره ندارد.

مسأله 2288 :

اگر انسان از روى اختيار به نذر خود عمل نکند، بايد کفاره بدهد يعنى يک بنده آزاد کند يا به شصت فقير طعام دهد يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد.

مسأله 2289 :

اگر نذر کند که به فقير معينى صدقه بدهد نمى تواند آن را به فقير ديگر بدهد و اگر آن فقير بميرد; بنابر احتياط بايد به ورثه او بدهد.

مسأله 2290 :

اگر نذر کند که به زيارت يکى از امامان مثلاً به زيارت حضرت اباعبدالله(عليه السلام)مشرف شود، چنانچه به زيارت امام ديگر برود کافى نيست و اگر به واسطه عذرى نتواند آن امام را زيارت کند چيزى بر او واجب نيست.

مسأله 2291 :

اگر براى حرم يکى از امامان يا امامزادگان چيزى نذر کند بايد آن را به مصارف حرم برساند از قبيل فرش و پرده و روشنائى و در صورت بى نيازى حرم مى تواند به خدامى که مشغول خدمت هستند يا به زائران فقير بدهد.

مسأله 2292 :

اگر براى خود امام(عليه السلام) چيزى نذر کند، چنانچه مصرف معينى را قصد کرده، بايد به همان مصرف برساند و اگر مصرف معينى را قصد نکرده، بايد به زوار فقير بدهد، يا

صفحه 497

مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را هديه آن امام نمايد و همچنين است اگر چيزى را براى امامزاده اى نذر کند.

مسأله 2293 :

گوسفندى را که براى صدقه; يا براى يکى از امامان نذر کرده اند پشم آن و مقدارى که چاق مى شود جزء نذر است و اگر پيش از آنکه به مصرف نذر برسد شير بدهد، يا بچه بياورد بنابر احتياط واجب بايد به مصرف نذر برسانند.

مسأله 2294 :

هر گاه با خدا عهد کند که اگر به حاجت شرعى خود برسد کار خيرى را انجام دهد، بعد از آنکه حاجتش برآورده شد، بايد آن کار را انجام دهد و نيز اگر بدون آنکه حاجتى داشته باشد; عهد کند که عمل خيرى را انجام دهد، آن عمل بر او واجب مى شود.

مسأله 2295 :

در عهد هم مثل نذر بايد صيغه خوانده شود، و نيز کارى را که عهد مى کند انجام دهد، بايد نکردنش بهتر از انجام آن نباشد.

مسأله 2296 :

اگر به عهد خود عمل نکند، بايد کفاره بدهد يعنى شصت فقير را سير کند، يا دو ماه روزه بگيرد، يا يک بنده آزاد کند.

احکام قسم خوردن

مسأله 2297 :

اگر قسم بخورد که کارى را انجام دهد يا ترک کند مثلاً قسم بخورد که روزه بگيرد، يا دود استعمال نکند، چنانچه عمداً مخالفت کند; بايد کفاره بدهد، يعنى يک بنده آزاد کند، يا ده فقير را سير کند، يا آنانرا بپوشاند و اگر اينها را نتواند بايد سه روز روزه بگيرد.

مسأله 2298 :

قسم چند شرط دارد:

اول کسى که قسم مى خورد بايد بالغ و عاقل باشد و اگر مى خواهد راجع به مال خودش قسم بخورد بايد در حال بالغ شدن سفيه نباشد و از روى قصد و اختيار قسم بخورد پس قسم خوردن بچه و ديوانه و مست و خارج از اختيار درست نيست.

دوم کارى را که قسم مى خورد انجام دهد، بايد حرام و مکروه نباشد و کارى را که قسم مى خورد ترک کند، بايد واجب و مستحب نباشد و اگر قسم بخورد که کار مباحى را به جا آورد،

صفحه 498

بايد ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نيز اگر قسم بخورد کار مباحى را ترک کند بايد انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد.

سوم به يکى از اسم هاى خداوند عالم قسم بخورد که به غير ذات مقدس او گفته نمى شود مانند «خدا» و «الله» و نيز اگر به اسمى قسم بخورد که به غير خدا هم مى گويند ولى به قدرى به خدا گفته مى شود که هر وقت کسى آن اسم را بگويد; ذات مقدس حق در نظر مى آيد، مثل آنکه به خالق و رازق قسم بخورد صحيح است بلکه اگر به لفظى قسم بخورد که بدون قرينه، خدا به نظر نمى آيد ولى او قصد خدا را کند بنابر احتياط بايد به آن قسم عمل نمايد.

چهارم قسم را به زبان بياورد و اگر بنويسد يا در قلبش آن را قصد کند صحيح نيست ولى آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحيح است.

پنجم عمل کردن به قسم براى او ممکن باشد و اگر موقعى که قسم مى خورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود و يا عمل به آن برايش مشقت داشته باشد قسم او از وقتى که عاجز و يا مشقت زا شده به هم مى خورد.

صفحه 499

Powered by TayaCMS