1- منفعت کسب (آیت الله جعفر سبحانی)

1- منفعت کسب (آیت الله جعفر سبحانی)

1ـ منفعت کسب

مسأله 1449 :

هر گاه انسان از تجارت يا صنعت; يا کسب هاى ديگر مالى به دست آورد، چنانچه از مخارج سال خود او و کسانى که متکفل هزينه زندگى آنها است زياد بيايد، بايد خمس يعنى پنج يک آن را به شيوه اى که بعداً گفته مى شود، بدهد.

مسأله 1450 :

اگر از غير کسب مالى به دست آورد; مثلاً چيزى به او ببخشند واجب است خمس آن را بدهد و همچنين هر نوع درآمدى که از ناحيه غيرکسب به دست بيايد، مثلاً چيزى از طريق وصيت به او برسد و يا مهريه اى که زن از شوهر مى گيرد، فقط ارثى که از نزديکان به انسان برسد خمس ندارد.

مسأله 1451 :

ارثى که از نزديکان به انسان برسد خمس ندارد ولى اگر مثلاً با کسى خويشاوندى دورى داشته باشد و نداند چنين خويشى دارد، بايد خمس ارثى را که از او مى برد. اگر از مخارج سالش زياد بيايد، بدهد.

مسأله 1452 :

اگر مالى به ارث به او برسد و بداند کسى که اين مال از او به ارث رسيده

صفحه 343

خمس آن را نداده; بايد خمس آن را بدهد.

مسأله 1453 :

اگر به واسطه قناعت کردن، چيزى از مخارج سال انسان زياد بيايد، بايد خمس آن را بدهد.

مسأله 1454 :

کسى که ديگرى مخارج او را مى دهد، بايد خمس تمام مالى را که به دست مى آورد بدهد. ولى اگر مقدارى از آن را خرج زيارت و مانند آن کرده باشد فقط بايد خمس باقيمانده را بدهد.

مسأله 1455 :

اگر ملکى را بر افراد معينى مثلاً بر اولاد خود وقف نمايد. چنانچه در آن ملک زراعت و درختکارى کنند و يا اجاره دهند و از آن چيزى به دست آورند و از مخارج سال آنان زياد بيايد، بايد خمس آن را بدهند.

مسأله 1456 :

اگر مالى را که فقير بابت خمس گرفته وتملک کرده از مخارج سالش زياد بيايد، خمس ندارد . ولى اگر از مالى که به او داده اند منفعتى ببرد، مثلاً از درختى که بابت خمس به او داده اند ميوه اى به دست آورد، بايد خمس مقدارى که از مخارج سالش زياد مى آيد، بدهد.

مسأله 1457 :

اگر با عين پول خمس نداده جنسى را بخرد يعنى بفروشنده بگويد اين جنس را به اين پول مى خرم معامله صحيح است، و به جنسى که با اين پول خريده است، خمس تعلق مى گيرد.

مسأله 1458 :

اگر جنسى را بخرد و بعد از معامله قيمت آن را از پول خمس نداده بدهد، معامله اى که کرده صحيح است. و خمس پولى را که به فروشنده داده بايد از مال ديگر بپردازد.

مسأله 1459 :

اگر مالى را که خمس آن داده نشده بخرد، خمسش به عهده فروشنده است و بر خريدار چيزى نيست.

مسأله 1460 :

اگر چيزى را که خمس آن داده نشده به کسى ببخشند پنج يک آن به عهده خود بخشنده است،و با اين تصرّف خمس به ذمّه او تعلق مى گيرد و چيزى بر گيرنده نيست.

صفحه 344

مسأله 1461 :

اگر از کافر يا کسى که به دادن خمس عقيده ندارد; مالى به دست انسان آيد، واجب نيست خمس آن را بدهد.

مسأله 1462 :

تاجر و کاسب و صنعتگر و مانند اينها از اولين سودى که در کاسبى مى کنند، يک سال که بگذرد، بايد خمس آنچه را که از خرج سالشان زياد مى آيد، بدهند. و کسى که شغلش کاسبى نيست، اگر اتفاقاً معامله اى کند و منفعتى ببرد، بعد از آن که يک سال از موقعى که فايده برده بگذرد، بايد خمس مقدارى را که از خرج سالش زياد آمده، بدهد.

مسأله 1463 :

انسان مى تواند در بين سال هر وقت منفعتى به دستش آيد خمس آن را بدهد و همچنين جايز است دادن خمس را تا آخر سال تأخير بيندازد و اگر براى دادن خمس سال شمسى قرار دهد، مانعى ندارد.

مسأله 1464 :

کسى که مانند تاجر و کاسب بايد براى دادن خمس، سال قرار دهد، اگر منفعتى به دست آورد و در بين سال بميرد، بايد مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت کسر کنند و خمس باقيمانده را بدهند.

مسأله 1465 :

اگر قيمت جنسى را که براى تجارت خريده بالا رود، و آن را نفروشد و در بين سال قيمتش پائين آيد، خمس مقدارى که بالا رفته بر او واجب نيست.

مسأله 1466 :

اگر قيمت جنسى را که براى تجارت خريده بالا رود و به اميد اين که قيمت آن بالاتر رود، تا بعد از تمام شدن سال آن را نفروشد و قيمتش پائين آيد خمس مقدارى را که بالا رفته، بر او واجب نيست.

مسأله 1467 :

اگر غير مال التجاره مالى داشته باشد که خمسش را داده يا خمس ندارد مثلاً ارث به او رسيده است چنانچه قيمتش بالا رود، و آن را بفروشد مقدارى که بر قيمتش اضافه شده، خمس دارد و همچنين اگر گوسفندى که خمس آن را داده، چاق شود، بايد خمس آنچه زياد شده، بدهد.

مسأله 1468 :

اگر باغى احداث کند براى آن که بعد از بالا رفتن قيمتش بفروشد، اگر وقت فروش آن رسيده بايد خمس ميوه و درخت را بدهد ولى اگر قصدش اين باشد که از ميوه آن

صفحه 345

استفاده کند; فقط بايد خمس ميوه را بدهد. و خمس خود باغ را هنگام فروش بدهد.

مسأله 1469 :

اگر درخت بيد و چنار و مانند اينها را بکارد، که براى استفاده از چوبشان پرورش مى دهند، سالى که موقع فروش آنها است، اگرچه آنها را نفروشد، بايد خمس آنها را بدهد.

مسأله 1470 :

کسى که چند رشته کسب دارد مثلاً اجاره ملک مى گيرد و خريد و فروش و زراعت هم مى کند بايد منافع همه رشته ها را يک جا حساب کند و خمس آن را بدهد و ـ لذا ـ اگر در رشته اى ضرر کند، مى تواند از رشته ديگر آن را جبران کند.

مسأله 1471 :

خرج هائى را که انسان براى به دست آوردن فايده مى کند، مانند دلالى و باربرى مى تواند جزء مخارج ساليانه حساب نمايد.

مسأله 1472 :

آنچه از منافع کسب در بين سال به مصرف خوراک و پوشاک و اثاثيه و خريد منزل و عروسى و جهيزيه دختر و زيارت و مانند اينها مى رساند، در صورتى که از شأن او زياد نباشد و زياده روى هم نکرده باشد، خمس ندارد.

مسأله 1473 :

مالى را که انسان به مصرف نذر و کفّاره مى رساند; جزء مخارج ساليانه است. و نيز مالى را که به کسى مى بخشد يا جايزه مى دهد، در صورتى که از شأن او زياد نباشد، از مخارج ساليانه حساب مى شود.

مسأله 1474 :

اگر انسان نتواند يکجا جهيزيه دختر را تهيه کند و مجبور باشد که هر سال مقدارى از آن را تهيه نمايد يا در شهرى باشد که معمولاً هر سال مقدارى از جهيزيه دختر را تهيه مى کنند، چنانچه در بين سال از منافع آن سال جهيزيه بخرد، آن مبلغ خمس ندارد.

مسأله 1475 :

کسى که از کسب و تجارت فائده اى برده، اگر مال ديگرى هم دارد که خمس آن واجب نيست، مى تواند مخارج سال خود را فقط از فائده کسب بردارد و به مصرف برساند.

مسأله 1476 :

اگر از منفعت کسب آذوقه اى که براى مصرف سالش خريده، در آخر سال زياد بيايد، بايد خمس آن را بدهد. و چنانچه بخواهد قيمت آن را بدهد در صورتى که قيمتش از

صفحه 346

وقتى که خريده زياد شده باشد، بايد قيمت آخر سال را حساب کند.

مسأله 1477 :

اگر در اثناء سال از منفعت کسب اثاثيه اى براى منزل بخرد، چنانچه در بين سال يا سال هاى بعد احتياجش از آن برطرف شود، احتياط مستحب آن است که خمس آن را بدهد و همچنين است زيورآلات زنانه، اگر در بين سال وقت زينت کردن زن ها به آنها بگذرد.

مسأله 1478 :

اگر در يک سال منفعتى نبرد، نمى تواند مخارج آن سال را از منفعتى که در سال بعد مى برد، کسر نمايد مگر اين که براى معيشت آن سال قرض کرده باشد و تا آن زمان قادر به پرداخت آن نباشد.

مسأله 1479 :

اگر در اول سال منفعتى نبرد و از سرمايه خرج کند، و پيش از تمام شدن سال منفعتى به دستش آيد، مى تواند مقدارى را که از سرمايه برداشته از منافع کسر کند.

مسأله 1480 :

اگر مقدارى از سرمايه تلف شود و از باقيمانده آن منافعى ببرد که از خرج سالش زياد بيايد; مى تواند مقدارى را که از سرمايه کم شده، از منافع بردارد .

مسأله 1481 :

اگر غير از سرمايه چيز ديگرى از مال هاى او از بين برود اگر در همان سال به آن چيز احتياج داشته باشد، مى تواند در بين سال از منافع کسب آن را تهيه نمايد.

مسأله 1482 :

اگر در اول سال براى مخارج خود قرض کند و پيش از تمام شدن سال منفعتى ببرد، مى تواند مقدار قرض خود را از آن منفعت کسر نمايد.

مسأله 1483 :

اگر در تمام سال منفعتى نبرد و براى مخارج خود قرض کند مى تواند از منافع سال هاى بعد قرض خود را ادا نمايد.

مسأله 1484 :

اگر براى زياد کردن مال يا خريدن ملکى که به آن احتياج ندارد قرض کند نمى تواند از منافع کسب آن قرض را بدهد ولى اگر مالى را که قرض کرده و چيزى را که از قرض خريده از بين برود و ناچار شود که قرض خود را بدهد، درصورتى که مال ديگر نداشته باشد مى تواند از منافع کسب قرض را ادا نمايد.

مسأله 1485 :

بنابر احتياط واجب بايد خمس مال حلال مخلوط به حرام را از عين همان مال بدهد ولى خمس هاى ديگر را مى تواند از همان چيز بدهد يا به مقدار قيمت خمس که بدهکار است پول بدهد.

صفحه 347

مسأله 1486 :

اگر خمس مال را نداده در صورتى مى تواند در آن مال تصرف کند که موجب اتلاف حقوق صاحبان خمس نشود و در غير اين صورت تصرف در آن حرام است و در هر حال بايد خمس مال را بپردازد.

مسأله 1487 :

بهتر است کسى که خمس بدهکار است، با حاکم شرع مصالحه کند. سپس در تمام مال تصرف نمايد.

مسأله 1488 :

کسى که با ديگرى شريک است، اگر خمس منافع خود را بدهد و شريک او ندهد و در سال بعد از مالى که خمسش را نداده براى سرمايه شرکت بگذارد کسى که خمس سهم خود را داده است مى تواند تصرف کند.

مسأله 1489 :

اگر بچه صغير سرمايه اى داشته باشد و از آن منافعى به دست آيد، بنابر احتياط واجب بعد از آن که بالغ شد، بايد خمس آن را بدهد.

مسأله 1490 :

انسان در مالى که يقين دارد خمسش را نداده اند، مى تواند تصرف کند، مشروط بر اين که موجب اتلاف حقوق صاحبان خمس نشود.

مسأله 1491 :

کسى که از اول تکليف خمس نداده، سه حالت دارد:

1ـ از منافع کسب چيزى که به آن احتياج ندارد، خريده و يک سال از خريد آن گذشته، بايد خمس آن را بدهد.

2ـ اثاث خانه و چيزهاى ديگرى که به آنها احتياج دارد مطابق شأن خود از درآمد همان سال خريده، خمس به آن ها تعلق نمى گيرد.

3ـ اگر نداند که در بين سال خريده يا بعد از تمام شدن سال، بايد تمام اموال مشکوک خود را حساب کرده و حاکم شرع و يا نماينده او، بدهى او را جهت خمس تخمين بزند و مصالحه نمايد و با پرداخت آن ذمه او برى مى شود.

مسأله 1492 :

لباس هاى متعدّد و همچنين انگشتر و زيورآلات و وسايل مختلف زندگى، اگر همه آنها مورد نياز و در حدّ شأن او باشد و از درآمد همان سال تهيّه شده باشد خمس ندارد، ولى اگر زايد بر نياز و شأن باشد، مقدار زيادى، خمس دارد.

صفحه 348

مسأله 1493 :

پولى را که خرج خريدن وسايل حرام مى کند (مانند انگشتر طلا براى مرد و وسايل لهو و لعب) خمس دارد.

مسأله 1494 :

حقوق بازنشستگى و يا مبلغى که به عنوان بازخريد کار داده مى شود جزء درآمد همان سال محسوب مى گردد و اگر چيزى تا آخر سال از آن باقى نماند خمس ندارد، اما اگر اضافه بماند خمس دارد.

مسأله 1495 :

جوايزى که به پس اندازها تعلّق مى گيرد اگر قراردادى ميان پس انداز کننده و بانک يا صندوق نباشد حلال است و با گذشتن سال خمس آن واجب مى شود، اين در صورتى است که پس انداز کننده خود را طلبکار جايزه نداند، بلکه پس انداز گيرنده شخصاً براى تشويق پس انداز کنندگان جوايزى مى دهد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

پر بازدیدترین ها

No image

مصرف خمس (آیت الله عبدالله جوادی آملی)

مال خمسی، به شش سهم تقسیم می شود: سه سهم (نصف خمس آن، برای خدا و پیامبر و امام تلاافته است که به امام می رسد، و در دوران غیبت باید آن را به فقیه جامع شرایط فتوا پرداخت کنند....
Powered by TayaCMS