تقليد
سوال 22 :
تقليد چيست؟
جواب :
تقليد در احکام، التزام به پيروى از فتواى مجتهد، در هنگام عمل است و همين معنا مبناى جواز بقا بر تقليد ميّت و عدم جواز احتياطى در عدول به مجتهد زنده مساوى است.
سوال 23 :
چرا در مسائل شرعى بايد تقليد کرد؟
جواب :
پس از آن که انسان به دين و مذهبى اعتقاد پيدا کرد و نيز فهميد که در آن، دستورات و تکاليفى وجود دارد، ناچار بايد نسبت به آنها يا احتياط کند يا مجتهد شود و يا تقليد نمايد و چون اجتهاد براى همه مقدور نيست و راه احتياط را همه افراد نمىدانند و يا دچار مشکل مىشوند، بنا بر اين بعضى مجتهد مىشوند و بقيه تقليد مىکنند و رجوع غير عالم به عالم در همه امور و فنون، در ميان عقلا معمول است.
سوال 24 :
لطفا قلمرو تقليد را در زندگى انسان بيان فرماييد؛ يعنى در چه مواردى بايد از مرجع تقليد تبعيت کرد؟
جواب :
کلّيه عبادات و معاملات، بلکه تمامى کارهاى انجام دادنى يا ترک کردنى که مورد احتياج است، اگر از مسائل ضرورى و اعتقادات نباشد و مکلّف، يقين به حکم آنها نداشته باشد، قلمرو تقليد محسوب مىشود.
سوال 25 :
نام سوره و آياتى را که بر انسان مکلّف واجب کرده تا در احکام دين، تقليد نمايد، ذکر فرماييد.
جواب :
آيه «سوال»(1) و آيه «نَفْر»(2)، در سورههاى قرآن مورد تمسّک قرار
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ «فاسئلوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون» سوره نحل، آيه 43 و سوره انبياء، آيه 7.
2 ـ «فلو لا نفر من کلّ فرقة منهم طائفة ليتفقّهوا في الدين ولينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلّهم يحذرون» سوره توبه، آيه 122.
(9)
گرفته اند.
سوال 26 :
اگر علم به اجتهاد کسى حاصل شد، ولى عدالت او ثابت نشد و همچنين اگر عدالت شخصى محرز گشت، ولى اجتهاد او ثابت نگشت، آيا مىتوان بنا را بر عادل يا مجتهد بودن اين شخص گذاشت و از او تقليد نمود؟
جواب :
اجتهاد و عدالت، بايد از طرق شرعى ثابت شوند، والاّ نمىشود تقليد نمود.
سوال 27 :
آيا تقليد از زنى که مجتهد است، صحيح است؟ تقليد زنان از وى چه صورتى دارد؟
جواب :
بنا بر مشهور، صحيح نيست.
سوال 28 :
آيا تقليد که استناد عمل به مجتهد معيّنى است، در مسائل متفقٌ عليه (مانند نماز) هم صدق مىکند يا بايد در مسائل اختلافى باشد؟
جواب :
تقليد، التزام به فتواى مجتهد در حين عمل است و در مسائل ضرورى، تقليد لازم نيست. در مسائل اجماعى هم تعيين شخصى که از او تقليد مىشود، لزومى ندارد.
سوال 29 :
اگر فردى نيّتش اين باشد که من از فلانى تقليد مىکنم و توجه به اين موضوع ندارد که تقليد، انجام عمل مستند به فتواى مجتهد است، آيا به واسطه نيّت، تقليد محقّق شده است يا خير؟ و آيا مىتواند در اين جا از مجتهد ديگرى تقليد کند؟
جواب :
به نظر اين جانب تقليد، التزام در حين عمل است، نه عمل. اگر التزام در حين عمل صدق کند، تقليد انجام شده است و نمىتواند از ديگرى تقليد کند.
سوال 30 :
با توجه به بعضى از مسائل سياسى موجود، آيا تقليد يا بقا بر تقليد از بعضى مراجع جايز است و آيا با توجه به مسائل مذکور، مىتوان به ايشان اهانت نمود يا خير؟
(10)
جواب :
شرايط تقليد و بقا بر تقليد، در رساله توضيح المسائل نوشته شده است؛ اما اهانت کردن، نه تنها به مرجع تقليد، بلکه به هر مسلمان ديگرى جايز نيست.
سوال 31 :
شخصى از يکى از فرقههاى دراويش اظهار مىدارد که من در احکام تقليد، از قطب خودم که مجتهد جامع الشرائط است، تقليد مىنمايم و قطب هم فرمودهاند: چون رساله ندارم، شما تحقيق کنيد و رساله هر مجتهدى را که مىخواهيد تهيه و به آن عمل نمائيد؛ ولى در خصوص خمس و زکات و سوالات جديد، به اذن خودم عمل نمائيد. آيا چنين حکمى از طرف قطب جايز است يا خير؟ آيا شخصى که به رساله يک مجتهد عمل مىنمايد، مىتواند خمس را به اذن مجتهد ديگر محاسبه و پرداخت نمايد يا خير؟
جواب :
اگر قطب، مجتهد جامع الشرائط و عادل باشد، مىشود از او تقليد کرد و من چنين قطبى را نمىشناسم و کسى که مجتهدى را اعلم و عادل تشخيص داده است و از او تقليد مىنمايد، بايد در تمام احکام، به فتواى او عمل نمايد.
سوال 32 :
بنده تا زمان حيات امام خمينى رحمهالله چهارده سال بيشتر نداشتم و خيال مىکردم که بالغ نشدهام، غافل از اين که دو علامت ديگر بلوغ (احتلام و در آوردن مو) را دارا بودم و تصميم داشتم هنگام رسيدن به سن بلوغ (پانزده سالگى) از امام تقليد کنم. با توجه به اين که تصميم به تقليد را مؤثر مىدانيد، آيا بنده مىتوانم از امام خمينى رحمهالله تقليد نمايم؟
جواب :
به نظر اين جانب تقليد، التزام به هنگام عمل است. بنا بر اين در فرض سوال، نمىتوانيد از ايشان تقليد کنيد و بايد از مجتهد زنده تقليد نماييد.
سوال 33 :
آيا زن شوهردار مىتواند مرجع تقليدى غير از مرجع شوهرش داشته باشد و آيا اين امر، منافاتى با لزوم اطاعت زن از شوهر ندارد؟
جواب :
داشتن مرجع تقليد ديگر، منافاتى با لزوم اطاعت زن از شوهر ندارد.
(11)
سوال 34 :
آيا افراد خانواده، در امر تقليد، تابع سرپرست خانواده هستند؟
جواب :
هر فرد مکلّف بايد شخصا تحقيق و تفحّص کند و از مجتهد واجد شرايط تقليد کند، مگر اين که تقليد سرپرست خانواده، موجب اطمينان افراد خانواده شود.
سوال 35 :
مدتى از تقليد گذشته و مقلِّد شک مىکند که آيا اعمالش برطبق تقليدِ صحيح بوده يا خير. در اين صورت نسبت به اعمال گذشته و اعمالى که از اين به بعد مىخواهد انجام دهد، چه وظيفهاى دارد؟
جواب :
براى اعمال آينده، جهت تقليد، بايد تحقيق و تفحّص نمايد. نسبت به گذشته، اعمال او صحيح است. البته اگر شک، از جهت عدم التفات مکلّف يا جهل او به حکم باشد، مسأله محلّ اشکال است.
سوال 36 :
اگر در چند سال اولِ بعد از بلوغ، عمل به تقليد نکرده باشد و اين تقليد نکردن از روى جهل و عدم آگاهى به مسائل واجب باشد، آيا بعد از آگاهى و شروع به تقليد، واجبات قبلى، مانند نماز و روزه را بايد قضا کند؟
جواب :
تکاليفى را که انجام نداده، بايد انجام دهد و تکاليفى را که بى تقليد انجام داده، اگر اعمالش مطابق فتواى کسى باشد که در آن زمان وظيفهاش تقليد از او بوده يا مطابق فتواى کسى باشد که فعلاً وظيفهاش تقليد از اوست، کافى است و در خصوص نماز، اگر خللى در ارکان نماز واقع نشده، اعاده لازم نيست.
سوال 37 :
مکلّفى که مدتى اعمال خود را بدون تقليد انجام داده و حالا تقليد مىکند، آيا لازم است تحقيق کند که اعمال گذشتهاش مطابق فتواى مجتهدى که وظيفهاش تقليد از او بوده يا مطابق فتواى مجتهدى که فعلاً وظيفهاش تقليد از اوست، بوده يا خير؟
جواب :
لازم است تحقيق کند و اگر اطمينان پيدا کرد که موافق فتواى هيچ کدام از آن دو نفر نبوده، بايد اعاده کند و در مورد نماز، اگر ارکان نماز مختل نبوده،
(12)
اعاده لازم نيست.
سوال 38 :
در مسأله پانزده توضيح المسائل جناب عالى آمده است: «اگر مقلّدى که اهل فضل و آگاه به فقه است، در مسألهاى يقين و يا ظن پيدا کند که نظر مرجع تقليد او خلاف واقع است، نمىتواند در آن مسأله از او تقليد نمايد». سوالم اين است که اگر مرجع تقليد، در آن مسأله احتياط نکرده باشد تا بتوان به مرجع ديگر رجوع کرد، بلکه فتوا داده باشد، مقلّد مذکور وظيفهاش چيست؟
جواب :
در فرض سوال، اگر به حکم مسأله يقين ندارد، احتياط کند و يا به مرجع ديگرى که يقين و ظن بر خلاف نظر او ندارد، با رعايت الأعلم فالأعلم مراجعه نمايد.
سوال 39 :
تقليد بچه مميز از مجتهد جامع الشرائط چه صورتى دارد؟
جواب :
تا بالغ نشده، تقليد بر او واجب نيست؛ ولى اگر تقليد کند، اشکال ندارد.
سوال 40 :
آيا تقليد در احکام شرعى از مراجع غير از رهبر، اعم از اين که ولايت عامّه فقيه را قبول داشته باشند يا نداشته باشند، جايز است؟
جواب :
چنانچه واجد شرايط مذکور در رساله باشند، جايز است.
سوال 41 :
آيا در مسأله ولايت فقيه نيز بايد تقليد کرد و نظر مبارک در مورد آن چيست؟
جواب :
چون مسأله ولايت فقيه، مسألهاى فقهى است، بايد هر کس از مرجع خود بپرسد. به نظر اين جانب ولايت فقيه ثابت است، لکن مسأله داراى تفصيلاتى است که موکول به محلّ خود است.
سوال 42 :
اگر انسان در رساله عمليه مرجع تقليد ديگرى غير از مرجع خودش يا در کتب مراجع گذشته يا فقهاى قديم، به عمل مستحبّى برخورد کند، آيا عمل به آن مطلوب و صحيح است و ثوابى دارد يا خير؟ اگر مرجع تقليد ما آن عمل را مستحب نداند، چه
(13)
طور؟
جواب :
در فرض مذکور در سوال، جايز است عمل مذکور را به قصد رجا به جا بياورد و ثواب هم به او داده مىشود، ان شاء اللّه.