(مسأله 2218) جعاله آن است كه انسان قرار بگذارد در مقابل كاري كه براي او انجام مي دهند مال معيني بدهد1، مثلاً بگويد هركس گمشده مرا پيدا كند، ده تومان به او مي دهم؛ و به كسي كه اين قرار را مي گذارد «جاعل»2 و به كسي كه كار را انجام مي دهد «عامل» مي گويند. و فرق بين جعاله و اين كه كسي را براي كاري اجير كنند اين است كه در اجاره بعد از خواندن صيغه3، اجير بايد عمل را انجام دهد4 و كسي هم كه او را اجير كرده اجرت را به او بدهكار مي شود، ولي در جعاله، عامل5 مي تواند مشغول عمل نشود6 و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهكار نمي شود.
1- سيستاني: مالي بدهد...
2- زنجاني: به کسی که به این امر ملتزم می شود...
3- زنجانی: فرق بین جعاله و اجاره این است که در اجاره بعد از بستن قرارداد...
سيستاني: ميان جعاله و اجاره، از جهاتي فرق است؛ از آن جمله، اين است كه در اجاره، بعد از قرارداد...
مظاهری: بعد از قرارداد...
4- نوري: و حقّ ندارد كه از آن سر باز زند و عمل نكند و كسي هم كه او را اجير كرده، بعد از انعقاد اجاره، اجرت را به او بدهكار مي شود ولي در جعاله، پس از انعقاد جعاله، عامل مي تواند مشغول عمل نشود و تا عمل او را انجام نداده است، جاعل بدهكار نيست و پس از انجام عمل، بدهكار مي شود.
5- خوئي، فاضل، صافي، تبريزي، سيستاني، زنجاني: اگر چه عامل شخص معين باشد...
6- مكارم: يا در وسط كار از آن دست بكشد ...
*****
وحید: مسأله- جعاله آن است كه انسان قرار بگذارد در مقابل كارى كه براى او انجام مى دهند مال معینى بدهد ، مثل آن كه بگوید: (هر كس یا شخص معینى گمشده مرا پیدا كند ده تومان به او مى دهم ، یا مثلا نصف گمشده را به او مى دهم).
و به كسى كه این قرار را مى گذارد جاعل ، و به كسى كه كار را انجام مى دهد عامل مى گویند ، و بین جعاله و اجاره فرقهایى است ، از آن جمله این است كه در اجاره بعد از تحقّق اجاره اجیر ضامن است و باید عمل را تحویل دهد ، و كسى هم كه او را اجیر كرده اجرت را به او بدهكار مى شود ، ولى در جعاله اگر چه عامل شخص معین باشد مى تواند مشغول عمل نشود ، و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهكار نمى شود ، و در اجاره قبول معتبر است ولى در جعاله معتبر نیست.
مسأله اختصاصي
مكارم: مسأله 1929- جعاله ممكن است با شخص غير معين يا با شخص معيّن صورت گيرد، مثلاً بگويد: اگر طبيبي، بيماري فرزندم را علاج كند، فلان مقدار خواهم داد و يا به غوّاصي بگويد اگر فلان جنس غرق شده مرا از دريا بيرون آوري هزار تومان به تو مي دهم؛ درهر دو صورت صحيح است.
(مسأله 2219) جاعل بايد بالغ و عاقل باشد و از روي قصد و اختيار قرار كند و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف نمايد1، بنابراين جعاله آدم سفيهي كه مال خود را در كارهاي بيهوده مصرف مي كند2 اگر حاكم شرع او را از عمل منع كرده باشد3، صحيح نيست4.
1- بهجت: [پایان مسأله]
2- گلپايگاني، صافي: و جعاله محجور، نسبت به اموالي كه شرعاً از تصرّف در آنها ممنوع است صحيح نيست.
سبحانی: و یا کسی از تصرف در مال خود ممنوع شده است صحیح نیست...
3- نوري: يا در حال بالغ شدن سفيه باشد...
4- اراكي، خوئي، فاضل، سيستاني، تبريزي، مكارم: جعاله آدم سفيهي كه مال خود را در كارهاي بيهوده مصرف مي كند، صحيح نيست (سيستاني: و همچنين جعاله مفلس، در آن قسم از اموالش كه حقّ تصرّف در آنها را ندارد، صحيح نمي باشد).
*****
زنجاني: مسأله- جاعل بايد عاقل و مميّز باشد و از روي قصد قرار جعاله بگذارد و نيز اگر بخواهد در مال خود قرارداد كند بايد بالغ و با اختيار باشد و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف نمايد؛ بنابراين جعاله نابالغ يا سفيه يا مفلّس (توضيح آنها درمسأله [2145] گذشت) صحيح نيست، مگر وليّ نابالغ يا سفيه به انجام جعاله اذن دهند، يا پس از انجام، آن را اجازه دهند؛ همين طور اگر طلبكاران، جعاله مفلّس را اذن يا اجازه دهند، جعاله صحيح است.
وحید: مسأله- جاعل باید عاقل و بالغ باشد ، و از روى قصد و بدون اكراهِ به ناحق قرار داد كند ، و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف نماید ، بنابراین جعاله سفیه ـ یعنى كسى كه مال خود را در كارهاى بیهوده مصرف مى كند ـ یا كسى كه از طرف حاكم شرع به جهت افلاس ممنوع از تصرّف در مال خود شده ، صحیح نیست.
مظاهری: مسأله- جاعل بايد رشيد باشد و از روى قصد و اختيار قرارداد كند و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف نمايد.
(مسأله 2220) كاري را كه جاعل مي گويد براي او انجام دهند، بايد حرام نباشد و نیز بي فايده نباشد1 كه غرض عقلائي به آن تعلق نگرفته باشد2 پس اگر بگويد هر كس شراب بخورد، يا در شب3 به جاي تاريكي برود4 ده تومان به او مي دهم، جعاله صحيح نيست.
1- بهجت: و از واجباتي نباشد كه شرعاً خود عامل لازم است بجا آورد؛ پس اگر بگويد هر كس شراب بخورد، يا در شب تاريك به مكاني مخوف برود، يا نماز واجب خود را بخواند صد تومان به او مي دهم، جعاله صحيح نيست.
سبحانی: بايد حرام نباشد و نيز بايد غرض عقلائى به آن تعلق گرفته باشد...
مظاهری: بايد حرام نباشد، و نيز بايد غرض عقلايى داشته باشد....
2- فاضل: يا از واجباتي كه شرعاً لازم است مجّاناً آورده شود نباشد مگر در موردي كه يك غرض عقلائي نسبت به جاعل در آن وجود داشته باشد...
گلپايگاني، زنجاني: كاري را كه جاعل مي گويد براي او انجام دهند، بايد حرام يا بي فايده نباشد...
خوئي، تبريزي، سيستاني، صافي، وحید: كاري را كه جاعل مي گويد براي او انجام دهند، بايد حرام يا بي فايده يا از واجباتي كه شرعاً لازم است مجاناً آورده شود نباشد...
3- سيستاني: درشب بدون مقصد عقلائي...
زنجاني: بي جهت در شب...
4- خوئي، سيستاني، تبريزي، وحید: يا نماز واجب خود را بخواند...
(مسأله 2221) اگر مالي را كه قرار مي گذارد بدهد، معين كند مثلاً بگويد هر كس اسب مرا پيدا كند1، اين گندم را2 به او مي دهم، لازم نيست بگويد آن گندم مال كجاست و قيمت آن چيست، ولي اگر3 مال را معين نكند مثلاً بگويد كسي كه اسب مرا پيدا كند4 ده من گندم به او مي دهم، بايد5 خصوصيات آن را كاملاً معين نمايد. 6
1- سبحانی: هر کس اتومبیل مرا پیدا کند...
2- زنجاني: اين گندم را (كه عامل آن را دیده است...)
3- تبريزي: و اگر...
4- سبحانی: کسی که اتومبیل مرا پیدا کند...
5- فاضل: بنابر احتياط واجب...
تبريزي: لازم نيست...
سبحانی: احتیاط ان است که ...
6- وحید: جعاله صحیح است ، ولى احتیاط مؤكد آن است كه خصوصیات آن را كاملا معین نماید.
مظاهری: باید گندمی که متعارف در بازار است بدهد.
*****
سيستاني: مسأله- مالي را كه قرار مي گذارند، لازم نيست با ذكر تمام خصوصيات معين شود، بلكه اگر به طوري نزد عامل معلوم باشد، كه اقدام او براي انجام آن كار سفاهت محسوب نشود، كافي است، مثلاً اگر جاعل بگويد اين مال را به هر مقداري بيش از ده تومان فروختي زيادي آن براي تو باشد، جعاله صحيح است؛ و همچنين اگر بگويد هر كس اسب مرا پيدا كند نصف او را به او مي دهم يا ده من گندم به او مي دهم، جعاله نيز صحيح است.
نوري: مسأله- مالي را كه قرار مي گذارند به عامل بدهند معتبر نيست كه مثل باب اجاره از همه جهت معين باشد، ولي بايد اين اندازه معين باشد كه بعداً موجب غرر و مشاجره ميان جاعل و عامل نشود مثلاً اگر بگويد هر كس كيف مرا كه محتوي پول بوده است و گم شده است پيدا كند يك چهارم آن پول را به او مي دهم، صحيح است.
مكارم: مسأله- هرگاه مالي را معين كند و مثلاً بگويد هر كس اسب مرا پيدا كند اين گندم را به او مي دهم احتياط آن است كه مقدار و خصوصيات آن را كه در ارزش آن تأثير دارد معيّن كند و اگر مال را معيّن نكند و مثلاً بگويد كسي كه اسب را پيدا كند صد كيلو گندم به او مي دهم بايد خصوصيات گندم را كه در قيمت دخالت دارد معيّن نمايد، ولي اگر جاعل مزد معيّني را براي اين كار قرار ندهد و بگويد هر كسي گم شده مرا پيدا كند پولي به او مي دهم يا مژدگاني دريافت خواهد كرد جعاله باطل است و چنانچه كسي آن عمل را انجام دهد بايد مزد او را به مقداري كه كار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد، مگر اين كه ظاهر گفتار جاعل اين باشد كه مبلغ مورد نظر او كمتر از آن است، در اين صورت بايد همان را بدهد.
(مسأله 2222) اگر جاعل مزد معيني براي كار قرار ندهد، مثلاً بگويد هر كس بچه مرا پيدا كند1 پولي به او مي دهم2 و مقدار آن را معين نكند3 چنانچه كسي آن عمل را انجام دهد، بايد مزد او را به مقداري كه كار او درنظر مردم ارزش دارد4 بدهد5.
1- سيستاني: اگر مزد كار كاملاً مبهم باشد، مثلاً جاعل بگويد هر كس بچه مرا پيدا كند...
2- فاضل: پول يا مژدگاني به او مي دهم...
3- گلپايگاني، صافي، فاضل: جعاله صحيح نيست ولي...
4- بهجت: يعني اجرة المثل پرداخت نمايد.
5- سبحانی: مگر اینکه ظاهر گفتاراو این باشد که کمتر از آن در نظر گرفته است.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2221.
زنجاني: مسأله- اگر جاعل مزد معيني براي كار قرار ندهد، مثلاً به بنّا بگويد: اگر اتاق مرا تعمير كردي، پولي به تو مي دهم و مقدار آن را معين نكند، چنانچه بنّا آن كار را انجام دهد، جاعل بايد حداقل مقداري را كه در اينگونه جعاله ها داده مي شود بدهد.
مظاهری: مسأله- اگر جاعل مزد معيّنى براى كار قرار ندهد، چنانچه كسى آن عمل را انجام دهد، بايد مزد او را به مقدار متعارف بدهد.
(مسأله 2223) اگر عامل1 پيش از قرارداد، كار را انجام داده باشد يا بعد از قرارداد، به قصد اين كه پول نگيرد انجام دهد، حقّي به مزد ندارد.
1- نوري: يا شخص ديگر...
*****
بهجت: مسأله- اگر شخصي كاري را بدون جعاله يا با جعاله انجام دهد و قصد او اين باشد كه پولي نگيرد، مستحقّ اجرت نخواهد بود.
زنجانی: مسأله- اگر عامل به قصد مجانی بودن کاری را برای دیگری انجام دهد استحقاق مزد ندارد وگرنه در دو صورت استحقاق مزد دارد:
1- براساس قرارداد کار را انجام دهد
2- به امر یا درخواست دیگری عملی را انجام دهد و این امر و درخواست ظهور در مجانی بودن نداشته باشد.
مسأله اختصاصي
مكارم: مسأله 1934- هرگاه كسي بگويد هركس گمشده مرا پيدا كند نيمي از آن را به او مي دهم، در صورتي كه عامل از خصوصيات و قيمت آن گم شده با خبر نباشد جعاله اشكال دارد.
(مسأله 2224) پيش از آن كه عامل شروع به كار كند، جاعل و عامل مي توانند جعاله را به هم بزنند1.
1- خوئي، فاضل، تبريزي، سيستاني، صافي: جاعل مي تواند جعاله را به هم بزند.
وحید: جاعل می تواند از قرارداد خود برگردد.
مكارم: بعد از شروع نيز مي توانند جعاله را به هم بزنند، ولي اگر جاعل بهم زند بايد مزد مقدار عملي را كه انجام داده به او بدهد.
*****
بهجت: مسأله- جاعل مي تواند پيش از آنكه عامل، شروع به كار كند جعاله را به هم بزند، و بعد از شروع به كار نيز مي تواند، بهم بزند ولي بايد مزد مقدار عملي كه عامل انجام داده به او بدهد.
(مسأله 2225) بعد از آنكه عامل شروع به كار كرد، اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند اشكال ندارد1، ولي بايد مزد مقدار عملي را كه انجام داده به او بدهد.
1- اراكي: پس اگر حقّي را كه قرار داده شده بر مجموع مقدمات و نتيجه باشد، بايد به همان نسبت مزد مقدار كاري را كه انجام داده است به او بدهد.
خوئي، گلپايگاني، فاضل، تبريزي، صافي، نوري، زنجاني: اشكال دارد. [پايان مسأله]
سيستاني: اشكال دارد، مگر اينكه با عامل به توافق برسند. [پايان مسأله]
بهجت، مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2224.
(مسأله 2226) عامل مي تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولي اگر تمام نكردن عمل، اسباب ضرر جاعل شود1، بايد آن را تمام نمايد، مثلاً اگر كسي بگويد هر كس چشم مرا عمل كند فلان مقدار به او مي دهم و دكتر جراحي شروع به عمل كند، چنانچه طوري باشد كه اگر عمل را تمام نكند، چشم معيوب مي شود، بايد آن را تمام نمايد2 و در صورتي كه ناتمام بگدارد، حقّي به جاعل ندارد3.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- سيستاني: اسباب ضرر جاعل يا كسي كه عمل براي او انجام مي گيرد شود...
2- سيستاني: [پایان مسأله]
3- گلپايگاني، فاضل، صافي، :و ضامن عيبي كه حاصل مي شود نيز مي باشد.
زنجانی: بلکه ضامن عیبی که پدید می آید نیز هست.
وحید، نوری: و ضامن عیب و ضرر هم می باشد.
مكارم: و ضامن ضرر و زيان او نيز هست.
سبحانی: و عیبی را که در ناتمامی عمل حاصل می شود ضامن می باشد.
مظاهری: بلکه ضامن هم هست.
(مسأله 2227) اگر عامل كار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن كار مثل پيدا كردن اسب است كه تا تمام نشود براي جاعل فايده ندارد، عامل نمي تواند چيزي مطالبه كند. و همچنين است اگر جاعل مزد را براي تمام كردن عمل1 قرار بگذارد2 مثلاً بگويد هر كس لباس مرا بدوزد، ده تومان به او مي دهم3. ولي اگر مقصودش اين باشد كه هر مقدار از عمل كه انجام گيرد براي آن مقدار مزد بدهد، جاعل بايد مزد مقداري را كه انجام شده به عامل بدهد4، اگر چه احتياط اين است كه به طور مصالحه يكديگر را راضي نمايند.
1- زنجاني: براي مجموع عمل يا براي تمام كردن عمل...
2- سيستاني: اگر عامل كار را ناتمام بگذارد، نمي تواند چيزي مطالبه كند و اگر جاعل مزد را براي تمام كردن عمل قرار بگذارد...
3- سبحانی: [پایان مسأله]
زنجاني: يا به شخص خاصي بگويد كه اگر لباس مرا بدوزي ده هزار تومان به تو مي دهم...
4- سيستاني، مظاهری: [پایان مسأله]
زنجاني: اگر چه احتياط مستحبّ در تمام صورتها اين است که با مصالحه یکدیگر را راضی کنند.
*****
مكارم: مسأله- هر گاه «عامل» كاري را كه تا تمام نشود فايده ندارد نيمه كاره رها كند، مثلاً مقداري دنبال گم شده بگردد و بعد رها كند هيچگونه حقّي بر جاعل ندارد، همچنين اگر انجام دادن قسمتي از كار مفيد باشد (مثل اينكه قسمتي از لباس را بدوزد) در صورتي كه مزد را براي اتمام كار قرار داده باز هيچگونه حقّي ندارد، ولي اگر مقصودش اين باشد كه هر مقدار عمل كند به همان مقدار مزد دريافت نمايد بايد مزد مقداري را كه انجام داده به خياط بدهد