مالکيّت زمانى
سوال 538 :
منزلى در مشهد مقدّس براى مدّت زمان محدودى از سال، مثلا يک ماه يا يک فصل از سال، فروخته مى شود. مثلا به 4 نفر، بدين ترتيب واگذار مى گردد، که فصل بهار براى (الف)، فصل تابستان براى (ب)، فصل پاييز براى (ج) و فصل زمستان براى (د) باشد، و همه ساله اين افراد در همان مقاطع زمانى مالک منزل باشند. لازم به ذکر است که اين جا بحث شراکت مشاعى، همراه با مصالحه بين افراد، براى تقسيم زمانها نيست. بلکه مالکيّت زمانى است. حال با فرض مذکور به اين سوالات پاسخ فرماييد:
الف) آيا چنين بيعى با توجّه به عمومات و اطلاقات، از جمله: «اَوْفُوا بِالعُقُودِ»، «اَلْمُؤْمِنُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِم»، «اَحَلَ اللّهُ الْبَيْعَ»، «تِجارةً عَنْ تَراض» صحيح است؟
ب) آيا تدوام مالکيّت در همه فصلها و همه زمانها، جزء مقتضاى عقد بيع است؟ ج) آيا مى توان گفت اين عقد چنانچه بر بناى عقلا (بما هم عقلا) استوار باشد، امضاى نوعى شارع مقدّس براى همه زمانها، براى حليّت آن وجود دارد؟
د) چنانچه جواب سوالات (الف و ج) مثبت است، پس محدوديّت تسلّط مالک بر مالش چگونه توجيه مى شود؟ توضيح اين که چون حقّ غير در فصلهاى ديگر سال بر آن مال تعلّق گرفته، و اين مقتضىِ محدوديّت تصرّف است، قاعده «الناس مسلّطون على اموالهم» چگونه توجيه مى شود؟
جواب :
هرگاه چنين معامله اى در منطقه اى رايج شود، و جزء عقود عقلائيّه گردد، صحّت آن را مى توان با ادّله اى که اشاره کرده ايد اثبات کرد، و محدود بودن مالکيّت از نظر زمان مشکلى ايجاد نمى کند.