تقليد از ميّت
سوال 13 :
يکى از اقوام قبلا جزء فرقه اهل حق بود، و به حمد الله اکنون راه خود را يافته، و شيعه گرديده است. لطفاً در اين مورد به دو سوال زير پاسخ فرماييد:
الف) ايشان در زمان حيات امام خمينى(رحمه الله) بالغ بوده، ولى تقليد ننموده است. آيا اکنون مى تواند معظّم له را به عنوان مرجع تقليد برگزيند؟
جواب :
تقليد ابتدايى از مجتهد ميّت اشکال دارد.
ب) با توجّه به اين که فرقه اهل حقّ غرب کشور نماز نمى خوانند، و به جاى روزه ماه رمضان، فقط سه روز در ماه آبان روزه مى گيرند، آيا بايد نمازها و روزه هايى را که در آن مدّت به جا نياورده قضا کند، يا ساقط است؟
جواب :
ساقط است.
سوال 14 :
اگر کسى بعد از فوت مرجع تقليدش (امام خمينى(رحمه الله)) به علّت شدّت علاقه به آن مرجع، به مجتهد حىّ مراجعه نکند، تا با اجازه او بر تقليد مرجع سابق باقى باشد، با توجّه به اين که از رسانه ها هم نشنيده که بايد با اجازه مرجع جامع الشرايط زنده بر تقليد باقى بماند، اعمال چندين ساله او چگونه است؟
جواب :
به مجتهد حىّ رجوع مى کند، و بر طبق فتواى او بر تقليد امام راحل(رحمه الله)باقى مى ماند. و در اين صورت اعمال گذشته او صحيح خواهد بود.
سوال 15 :
بسيارى از کسانى که بر تقليد ميّت باقى مانده اند، مايلند در تمام مسائل از مرجع تقليد زنده پيروى کنند; زيرا در برخى از مسائل دچار شکّ و ترديد مى شوند که آيا در زمان مرجع متوفّى به فتواى او در خصوص فلان مسأله عمل کرده اند، يا خير؟ آيا راهى وجود دارد که به طور کلّى از مرجع زنده تقليد کنند؟
جواب :
تنها در مواردى که در زمان حيات مرجع متوفّى به فتواى او عمل نکرده اند، يا لااقل شک در عمل دارند، مى توانند به فتواى مرجع زنده عمل کنند. ولى اگر اعلميّت مرجع حىّ نسبت به متوفّى ثابت شود، در تمام مسائل مى توانند از مرجع زنده تقليد کنند.